الگوهای پرایس اکشن در بازار

پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
در بازار بورس استراتژیها و روشهای معاملاتی بسیاری وجود دارند اما یک معاملهگر تازهوارد برای شروع کار تنها به یادگیری یک مورد احتیاج دارد. پس از کسب مهارت در یک روش تحلیلی میتواند تعداد مهارتهایش را بالا ببرد و بهترین مورد را بر اساس بازار و شخصیت خود انتخاب کند. پرایس اکشن (Price Action) یکی از این شیوههای معاملهگری است. در واقع یکی از سادهترین و مؤثرترین اشکال معامله است که میتوان یاد گرفت. اگر به تازگی معاملهگری را آغاز کردهاید، یادگیری معامله بر اساس استراتژی پرایس اکشن میتواند نقطه شروع فوقالعادهای برای شما باشد. در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال که پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دهیم.
پرایس اکشن در بورس چیست؟
پرایس اکشن روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمتها و یکی از شیوههای معاملهگری است که در آن از هیچگونه اندیکاتور استفاده نمیشود و تمامی تحلیلها بر روی نمودارهای ساده قیمت انجام میشوند. در تحلیل به شیوه پرایس اکشن، تنها دادههای قیمت مبنای تحلیل قرار میگیرند تا معاملهگران به راحتی بتوانند حرکات قیمت را زیر نظر گرفته و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند. در اندیکاتورهای دیگر حجم زیاد اطلاعاتی وجود دارد که برخی از آنها به درد تریدر نمیخورد و باعث سردرگمی آن میشود اما در پرایس اکشن مواردی چون تحلیل فاندامنتال و استفاده از نوسانگرها برای راحتی کار در نظر گرفته نمیشود.
در واقع پرایس اکشن یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است و عموماً بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز میکند. البته بین پرایس اکشن و سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیز تفاوتهایی وجود دارد و آن تفاوت این است که، تمرکز اصلی پرایس اکشن بر رابطه بین قیمتهای جاری و قیمتهای گذشته است. در حالی که سایر روشهای تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه و گذشته قیمتها تأکید دارند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
بنا به تعریفی که گفته شد، پرایس اکشن بر مبنای دادههای خام قیمتی عمل میکند که این دادهها در قالبهای مختلف نموداری مانند نمودار شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفته میشوند.
اندیکاتورهای دیگر مانند MACD و… برای معاملهگران نوسانی یا همان تریدرها تنها یک ابزار به حساب میآیند اما پرایس اکشن تنها ابزار نیست، بلکه منبعی از دادههاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن دادهها ساخته شدهاند. معاملهگران به منظور تحلیل و تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمت و یافتن سطوح حمایت و مقاومت به پرایس اکشن نیاز دارند اما برای آن که تحلیل درست را ارائه دهند لازم است با چند مفهوم و اصطلاح زیر آشنا باشند.
خطوط حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت خطوطی هستند که هنگام برخورد الگوهای پرایس اکشن در بازار قیمت با آنها و زمانی که قیمت به حدود آنها میرسد واکنش نشان میدهد. زمانی که این خطوط شکسته شوند قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را پیدا میکنند. در واقع خط حمایتی که شکسته میشود در ادامه مانعی در برابر افزایش قیمت است و به یک مقاومت تبدیل میشود. برای استفاده از این خطوط باید تایم فریم مخصوص آن را تعیین کرد. به عنوان مثال خطوط مقاومتی که برای تایم فرم هفتگی رسم شده در نمودار ساعتی کارآیی ندارد.
خطوط روند
خط روند همان خطوط اتصال کفها با سقفها هستند که یک نمای کلی حرکت سهم را به معاملهگر نشان میدهند. شناسایی خطوط روند باید در الویت کار معامله قرار بگیرد تا معاملهگر با یافتن خطوط روند و شناسایی روند کلی بتواند نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص کنند و در موقعیت مناسب تصمیم به خریدن یا فروختن سهم مورد نظر بگیرد.
الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک در بین کاربران محبوبیت و معروفیت بیشتری دارد زیرا در آن نمایش گرافیکی نوسانات و حرکات قیمتی و اطلاعاتی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمت سهم نمایش داده میشود و کار را برای معاملهگر سادهتر میکند.
در کندل استیک الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید وجود دارند که جزو نمونههای شناخته شده و تفسیر شده در پرایس اکشن هستند و معاملهگر با مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را بگیرد. الگوهای کندل استیک بسیار است؛ با مشاهده این الگوها معاملهگر میتواند انتظار خود را در رابطه با آینده سهم پیشبینی کند. به عنوان مثال با «الگوی مثلث صعودی»، میتوان یک شکست مقاومتی را برای سهم پیشبینی کرد. پرایس اکشن در این الگو میگوید که چندین بار مقاومت توسط خریداران شکسته شده است.
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، نوبت به رسم نمودار میرسد. برای کاربری سادهتر از پرایس اکشن بهتر است نمودار از هر نوع شکل، خط و اندیکاتور اضافهای خالی باشد. در شروع کار معاملهگر محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) را بر روی نمودار رسم کرده و مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکند تا در صورت شکسته شدن این خطوط اقدام به خرید یا فروش کند.
کندل شناسی پرایس اکشن
کندل شناسی بخش اول آموزش دوره پرایس اکشن به حساب میآید. همه اطلاعاتی که میخواهیم در کندلها و شرایط قرارگیری آنها وجود دارد. در واقع کندل، بازتاب رفتار معاملهگر است و هر برخورد و دیدگاه معاملهگر در بازار باعث تغییر موقعیت کندلها میشود. کندلها به چهار دسته کندل صعودی، نزولی، قوی و ضعیف تقسیمبندی میشوند. یک کندل صعودی یا کندل گاو به رنگ سبز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد. کندل نزولی یا کندل خرس به رنگ قرمز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پایینتر از قیمت باز شدن آن باشد.
کندلی با بدنه سبز بلند نشان دهنده یک روند پرقدرت صعودی با قدرت خریداران بالاست و کندلی با بدنه قرمز بلند نشان از روند پرقدرت نزولی با قدرت فروشندگان بالا دارد. همچنین کندلهایی با بدنه کوتاه و سایهای بلندتر نسبت به بدنهشان، به عنوان کندل ضعیف شناخته میشوند.
الگوهای پرایس اکشن
بحث مهم بعدی الگوهای پرایس اکشن است چرا که این الگوها سرنخهای قدرتمندی را در مورد قیمت بعدی سهم در اختیار معاملهگران قرار میدهند. مهمترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از الگوی نوار داخلی، الگوی نوار پین و الگوی تقلبی.
الگوی نوار داخلی (inside bar)
الگوی نوار داخلی یک الگوی دو شمعی، شامل شمع مادر و شمع داخلی است. در این الگو شمع مادر شامل بدنه و سایهها و شمع داخلی باید کاملا در محدوده بالا تا پایین شمع مادر قرار میگیرد.
الگوی نوار پین
الگوی نوار پین، یک شمع با سایه بسیار بلند است. این الگو تغییر روند قیمت در بازار را نشان میدهد و عملکرد خوبی دارد مخصوصا اگر بر یک سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شود.
الگوی تقلبی
الگوی تقلبی همان شکستن غلط الگوی نوار داخلی است. به عنوان مثال اگر یک الگوی نوار داخلی ظاهر شود و بعد از آن یک الگوی نوار پین شکل گیرد در واقع یک الگوی تقلبی داریم. دلیل نامگذاری آن به الگوی تقلبی این است که به نظر میرسد روند بازار معکوس شده است اما در اصل روند در همان جهت ادامه مییابد.
آموزش پرایس اکشن
همانطور که گفتیم با آموزش پرایس اکشن معاملهگران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سوددهی بالا میپردازند. آموزش پرایس سرفصلهای مختلف و بسیاری دارد که در ادامه به مهمترین سرفصلهای آن اشاره میکنیم:
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت نواحی (S/R)
- بررسی خطوط روند از منظر پرایس اکشن (Trend Lines)
- بررسی کانالها از منظر پرایس اکشن
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت روند (Trend)
- پرایس اکشن در شکاف قیمتی (Gap)
- تحلیل حجم معاملات در پرایس اکشن (Volume Analysis)
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل کندلها
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل الگوها
با ثبت نام در کلاسهای آموزش پرایس اکشن، با تمامی این مباحث آشنا خواهید شد. لازم به ذکر است که برای آموزش پرایس اکشن به اعتبار و سابقه مرکز یا سایت آموزشی توجه کنید. مراکز آموزشی منتسب به کارگزاریها میتواند گزینه مناسبی برای این دست آموزشها باشد.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
در این نوع تحلیل نسبت به شیوههای دیگر معاملهگری مزیتها و محدودیتهایی وجود دارد. از جمله محدودیتهای این روش، آن است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و باید به برخی از آنها فرصت داد. گاهی ممکن است حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملاً مختلف برسند. یکی از آنها ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری روند صعودی را انتظار داشته باشد.
مورد دوم این که با وجودی که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده هستند اما برای استفاده مناسب از آنها نیاز به تمرین فراوان است. مورد سوم در پرایس اکشن که جز مشکلات آن محسوب میشود این است که خودکار کردن استراتژیهای پرایس اکشن دشوار است یعنی شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و نمیتوان معامله را اتوماتیک کنید. البته برخی از این محدودیتها به تایم فرمی که معاملهگر استفاده میکند بستگی دارد. پرایس اکشن مزیتهایی هم دارد که به آنها اشاره میکنیم:
- پرایس اکشن در هر بازاری کاربرد دارد. کاربردی بودن از مزیتهای اصلی آن است. بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، فارکس، بیت کوئین و…
- پرایس اکشن رایگان است و معاملهگران نیازی به نرم افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری میتواند اطلاعات لازم را به معاملهگران ارائه دهد.
- سریع است و تأخیر قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع شما با اطلاعات تاریخ گذشته سروکار ندارید.
- پرایس اکشن، روشی همه جانبه است که شما میتوانید با استفاده از آن همه چیز را با هم ترکیب کنید در حالی که تداخل اطلاعاتی وجود نداشته باشد.
- شما با استفاده از هر نرم افزاری میتوانید تحلیل پرایس اکشن را انجام دهید. نرم افزارهایی چون: نینجا تریدر، ترید استیشن، متا تریدر و… .
- اگر از یک استراتژی پرایس اکشن مطلع باشید دیگر نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت و شما با این استراتژیها در بیشتر مواقع ورودها و خروجهای مناسبتری در مقایسه با روشهای مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.
با همه مزایایی که برای پرایس اکشن شمردیم، اما همان طور که گفتیم یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین بسیار دارد. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم پرایس اکشن و اندیکاتورها شما را به یک معاملهگر حرفهای در هر بازاری بدل میکند.
نکات کلیدی پرایس اکشن
- الگوهای نموداری و همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک نمایی، خط روند و دامنه معاملاتی و… که از آنها برای پیشبینی آینده استفاده میشود؛ با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
- تحلیلگر پرایس اکشن برای پیشبینی به اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعها توجه میکند.
- بالا رفتن قیمت سهام به معاملهگر پرایس اکشن میگوید که خریدار سهم افزایش یافته در چنین حالتی معاملهگر ارزیابی میکند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا نه.
- در استراتژی پرایس اکشن حتی وضعیت روانی بازار را با استفاده از الگوهای شمعی میتوان تحلیل کرد.
- یک معاملهگر پرایس اکشن میتواند تنها با تحلیل روانی و رفتاری به معامله بپردازد و این به معنای نادیده گرفتن تمام روشهای تحلیل تکنیکال نیست. بلکه ممکن است تریدر استراتژی خود را صرفاً بر روی درک رفتاری در پرایس اکشن متمرکز کرده باشد.
- در پرایس اکشن معاملهگر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل میگیرند و چون الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل میگیرد؛ به این ترتیب ستاپ به وجود میآید که به سیگنال خرید و فروش منتهی میشود.
- برای ورود به معامله تنها یک ستاپ ساده کافی نیست؛ بلکه معاملهگر پرایس اکشن باید از ترکیب شمعها، الگوها و ستاپها استفاده کند.
- هنگامی که معاملهگر متوجه شد که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر نقطه مناسب ورود یا خروج است که به آن تریگر میگویند. واژه تریگر به معنای «ماشه» است و به موقعیتی اطلاق میشود که معاملهگر تمامی گامهای تحلیل را برداشته و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهم موردنظر خود وارد شود.
- به طور کلی، بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود. (در مقاله حد ضرر چیست بطور مفصل در این باره صحبت شدهاست.)
- نقطه ورود مناسب به کنترل ریسک در معامله کمک میکند و معمولاً سود بالقوهای نیز به همراه دارد.
سخن آخر
معاملات مبتنی بر پرایس اکشن به این معناست که معاملهگر بر مبنای حرکت قیمت تصمیمگیری میکند. معاملهگر پرایس اکشن تنها منبع واقعی اطلاعات را قیمت میداند. در واقع برای یادگیری استراتژی پرایس اکشن خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت اصل است و در ادامه پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند مفید باشد. توجه داشته باشید که معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست بلکه این کار فقط سبک بهتر و حرفهایتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد.
الگوهای پرایس اکشن در بازار
شنبه 14 مهر 1397 | 1445 بازدید | آموزش
استراتژی پرایس اکشن
در این مقاله قصد داریم سه استراتژی پرایس اکشن بسیار پرکاربرد را برای شما توضیح دهیم؛ پین بار، اینساید بار و فیکی. این الگوهای معاملاتی در عین سادگی بسیار قدرتمند می باشند و اگر به درستی آن ها را فرابگیرید و با نظم و دیسیپلین در بازار اجرا کنید، مزیت خیلی بزرگی نسبت به دیگر تریدرهای فارکس خواهید داشت.
با این که این سه الگوی معاملاتی، هسته ی اصلی استراتژی پرایس اکشن ما را تشکیل می دهد اما نسخه های زیادی دارند و بسیار متنوع می باشند که ما در دوره ی آموزشی حضوری خود آن را به طور کامل آموزش می دهیم. با این حال، شما در این مقاله می توانید از پایه این سه استراتژی پرایس اکشن را فرابگیرید. پس بدون مقدمه می رویم سراغ اصل مطلب…
استراتژی پین بار ( Pin bar )
استراتژی پین بار یکی از اصلی ترین راههایی است که من بوسیله ی آن در فارکس معامله می کنم. پین بار دقت بسیار الگوهای پرایس اکشن در بازار بالایی در بازارهای رونددار دارد خصوصا اگر در مناطق مستعد اتفاق بیافتد. پین
بارهایی که در مناطق مقاومت و حمایت مهم اتفاق بیافتند به طور معمول دارای دقت بسیار زیادی هستند. پین بارها برای تغییرروند نیز می توانند مورد استفاده قرار بگیرند، البته می بایست حتما از کندلهای
اطرافشان به راحتی قابل تمییز دادن باشد و به خوبی بازگشت از یک سطح حمایت یا مقاوت را نشان دهد. مثالی که در تصویر سمت چپ آورده ام را به دقت تماشا کنید.
استراتژی فیکی یا همان ساختگی ( فیکی ) نیز یک استراتژی پرایس اکشن بسیار ساده و راحت می باشد. این استراتژی بازگشت از یک سطح مهم حمایت و یا مقاومتی را نشان می دهد. معمولا بازار که در
یک طرف در حال حرکت است، به ناگاه بازمی گردد فقط برای اینکه معامله گران تازه کار و بی تجربه را از میدان به در کند، در حالی که تریدرهای با تجربه دوباره بازار را به سمت و سوی اصلی و قبلی
خود بازمی گردانند. الگوی فیکی یا ساختگی اغلب اوقات حرکت های بزرگی را در بازار منجر می شود. الگوی فیکی شامل یک الگوی اینساید بار است که به دنبالش یک شکست نامعتبر به سمت مخالف
صورت گرفته که قیمت بسته شدنش در بازه ی همان اینساید بار است. تایید الگوی استراتژی فیکی نیز به وسیله ی شکست قیمت در خلاف جهت شکست نامعتبر قبلی است.
الگوی اینساید بار یک سیگنال ادامه دهنده ی قوی روند می باشد که برای پیدا کردن نقاط بازگشت قیمت می توان از آن استفاده نمود. با این حال اولین قدم جهت یادگیری معامله با استراتژی اینساید بار ، به
عنوان یک سیگنال ادامه دهنده ی روند می باشد. بنابراین ما نیز همین کار را خواهیم کرد. همانطور که در شکل سمت چپ نیز میبینیم، اینساید بار به طور کامل توسط کندل قبلی خود احاطه شده است. این
امر نشان دهنده ی تثبیت کوتاه مدت قیمت و سپس شسکت روند برای ایجاد روند جدید می باشد. استراتژی اینساید بار در تایم فریم ( قاب های زمانی ) روزانه و هفتگی موثرتر می باشد. در این تایم فریم ها
ریسک این استراتژی کمتر و بازدهی آن حداکثر می باشد. استراتژی اینساید بار به همراه یک روند قدرتمند در بازار محبوب ترین شیوه ی معاملاتی ماست.
تحلیل بازار بر اساس پرایس اکشن به زبان ساده
پرایس اکشن یکی از روش های واکنشی در معاملات بازار های ارز دیجیتال و فارکس است. می توانید با ترکیب تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن نتایج قابل توجهی در مورد سیگنال های خرید و فروش داشته باشید. در ادامه مباحث، تحلیل بازار بر اساس پرایس اکشن به زبان ساده را مطالعه نمایید.
پرایس اکشن چیست
اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران و الگوهای پرایس اکشن در بازار فعالان حوزه بازار های معاملاتی در کنار تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از پرایس اکشن نیز در تایید تحلیل های خود استفاده می نمایند. در واقع رفتار کندل ها و قیمت ها را نمایش داده و می توانید با رسم خط روند و ابزارهای لازم، سیگنال های خرید و فروش دریافت نمایید. در ادامه به برخی است ابزار ها در آموزش پرایس اکشن می پردازیم.
تاثیر اعداد فیبوناچی در روند بازار
ابزارهای مختلفی برای رسم روی نمودار وجود دارد. می توانید به صورت اتوماتیک با اندیکاتور فیبوناچی در تایم مشخص شده رسم نمایید. معروف ترین ابزار های فیبوناچی، فیبو دو نقطه ای و سه نقطه ای بوده که در در زمان تحلیل با پرایس اکشن رسم می شود. برای رسم اندیکاتور نیاز به آموزش موج های الیوت نیز خواهید داشت.
هرچندخطوط فیبوناچی در تعیین جهت بازار بسیار تاثیرگذار بوده و حتما روند صعودی، نزولی و رنج بازار را نیز در نظر داشته باشد.
کانال تحلیلی
می توانید با ابزار پارالل چنل به رسم کانال در نمودار مورد نظر خود نمایید. هر کانال باید از بالا و پایین روند برخورد داشته باشد و می توانید در سقف، کف و یا میدل کانال به خرید و فروش و معامله بپردازید.
استراتژی معاملاتی چیست
پیشنهاد می کنیم پس از آموزش کامل تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن استراتژی معاملاتی داشته باشید. استراتژی الگوهای پرایس اکشن در بازار معاملاتی از مجموعه اندیکاتور های پرکاربرد، الگو های کلاسیک، خط روند، کانال معاملاتی، اعداد و سایر شاخص ها تشکیل می شود که می توانید با ترکیب ابزار ها و اندیکاتور های مورد نظر به استراتژی معاملاتی خاصی در ارز مورد نظر برسید. طبق تحلیل خود به خرید و فروش در بازار بپردازید. بیشتر معاملهگران در بازار به صورت واکنشی و استراتژی انحصاری وارد معامله شده و سود های کلان کسب می نماید. با این توضیح که استراتژی هر ارز می تواند متفاوت از بقیه باشد.
رسم خط روند در نمودار
برای رسم خط روند بازار صعودی از قسمت پایین کندل رسم شده و می توانید پس از تایید برخورد سوم اقدام به خرید و فروش نمایید. روند های نزولی نیز از بالای خط روند کشیده شده و می توانید پس از بررسی پرتاب و شتاب برخورد های کندل ها روی خط روند، تصمیم به معامله در بازار نمایید و سیگنال صعودی یا نزولی را دریافت نمایید.
بررسی رفتار کندل ها
حتماً رفتار کندل را در نظر داشته باشید. به عنوان مثال کندل دوجی در زیر مقاومت رسم شده و نماد بی تکلیفی بازار می باشد و می تواند با کندل دوجی روند بازار تغییر یابد. الگو های پوشا و یا پوشاننده و دیگر الگو ها در بازار بسیار کاربرد دارد. الگوی کندلی شوتینگ استار و مرد به دار آویخته نیز می تواند سیگنال خرید یا فروش را صادر نماید.
بررسی الگو های تسویه
معمولاً الگو های سه قله و سه کف، الگو های تسویه نامیده شده و اگر الگوی سه سقف را مشاهده کردید، می تواند سرآغاز بازار نزولی و ریزش سهم باشد. همچنین اگر الگوی را در نمودار مشاهده کنید می توانید با ترکیب دیگر استراتژی ها و در صورت دریافت سیگنال خرید به خرید کوتاه مدت و بلندمدت بپردازید.
ابزار فیلتر نویسی در سایت تریدینگ ویو
با ابزار و قسمت فیلتر نویسی در سایت تریدینگ می توانید فیلتر های مناسبی بر اساس رفتار کندل، قیمت کندهل، درصد سود روزانه ساعتی و سایر شاخص ها جستجو کرده و فیلتر خود را اعمال نمایید. در نهایت با جستجویی و اطمینان از ارز مورد نظر به خرید و فروش در بازار بپردازید.
سایر الگو های مهم معاملاتی
الگوی مثلث نزولی را تحلیل کنید که تا حدی جواب درست را ارائه می کند. میتوانید برحسب تجربیات خود استفاده نمایید. امروز در مورد تحلیل بازار بر اساس پرایس اکشن به زبان ساده صحبت کردیم و سعی کردیم سرفصل های مورد نیاز برای یادگیری پرایس اکشن را برای شما ارائه نماییم. اگر سوالی در موارد اشاره شده داشت حتماً با ما در تماس باشید.
پرایس اکشن چیست؟
برخی تحلیلگران از اندیکاتورهایی که همواره از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند، برای تحلیل روند قیمت استفاده میکنند. این اندیکاتورها در واقع با استفاده از فرمولهای خود، تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را نشان میدهند. تریدرهایی که از اندیکاتورها استفاده میکنند حرکات بعدی بازار را صرفا با حدس و گمان پیشبینی میکنند. حال مگر راهی برای پیشبینی درست و مستدل وجود دارد؟ بله. پرایس اکشن یک تکنیک از مجموعه تحلیل فنی است که در آن تحلیلگر با استفاده از حرکات واقعی قیمت، تصمیمات معاملاتی خود را مشخص میکند. تریدر در پرایس اکشن به جای تأکید بر تاریخچه قیمتها، بر کشف رابطه میان قیمتهای جاری و قیمتهای گذشته تمرکز میکند. در این مقاله، به شناخت کاملی از پرایس اکشن خواهیم رسید و با ابزارهای کاربردی آن نیز آشنا خواهیم شد.
ماهیت تکنیک پرایس اکشن
روش پرایس اکشن، در اصل میخواهد با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت، نظم حاکم بر بازار را که گاهی تصادفی به نظر میرسد، به گونهای سادهتر و مشخصتر به معاملهگر نشان دهد. تحلیلگران پرایس اکشن، به دنبال این نیستند که بفهمند چه چیزی در حال رخ دادن است. بلکه پرسش آنان این است که چرا این اتفاق دارد میافتد.
پرایس اکشن تریدر به چه کسی میگویند؟
از آنجا که تریدر به معنای معاملهگر است، پرایس اکشن تریدر نیز معاملهگری است که با روش پرایس اکشن کار میکند. این تریدرها همه چیز را ساده میبینند. آنها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و اطلاعات دیگر بازار را با یکدیگر ترکیب میکنند تا به تصمیم مناسب خود برسند. بهکارگیری این روش نیاز به درک عمیقی از بازار دارد تا شخص معاملهگر بفهمد که حرکت بازار چگونه و نظم درونی آن به چه شکل است؟ حرفهای ترین پرایس اکشن تریدرها که به Tape trader معروف هستند، برای معاملات خود به چارت نیازی ندارند و مناطق حمایتی و مقاومتی برای بازدهی آنان، کافی است.
مزیتهای روش پرایس اکشن
- استفاده از آن رایگان تمام میشود. تریدرها برای پیش رفتن با پرایس اکشن، به نرمافزارهای اضافی احتیاجی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز پرایس اکشن تریدرها را فراهم میکند.
- با هر نرمافزاری میتوان از تکنیک پرایس اکشن استفاده کرد.
- این شیوه معاملاتی، در هر موقعیتی کارساز است؛ سهام، فارکس، کالا و….
- در این روش همه چیز با هم عجین میشوند اما تداخل اطلاعات به وجود نمیآید.
- سرعت بالای پرایس اکشن مزیتی درخشان است. اطلاعات گذشته دیگر در معاملات شما نقشی ندارند.
نکاتی در مورد الگوها و ستاپهای پرایس اکشن
- نگاه تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعهاست.
- در این تکنیک، معمولا سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز به کار گرفته میشوند؛ ابزارهایی مانند میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی
- استفاده از پرایس اکشن برای سفتهبازی الزاما به معنی چشمپوشی از کل روشهای تحلیل تکنیکال نیست. یک پرایس اکشن تریدر برای تنظیم استراتژی خود، میتواند صرفا روی درک رفتاری پرایس اکشن تمرکز کند.
- مسیر کلی این روش به این گونه است که ابتدا الگوها با هر شمع شکل میگیرند، معامله گر دنبال ترتیب خاصی از شکلگیری الگوهاست تا بعد از آن ستاپ تشکیل شود که در آخر به سیگنال منتهی میشود.
- ستاپ به منظور تعیین نقاط ورود و خروج، استفاده میشود. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورد دارد. معاملهگران کارآزموده معیارهای خود را برای ورود و خروج از معامله میدانند.
- یک ستاپ ساده به تنهایی دلیل محکمی برای ورود به معامله نیست. بلکه باید شمعها، الگوها و ستاپها را با هم ترکیب کنیم تا به نتیجه قویتری برسیم.
ورود به معامله
مراحل ورود به معامله در پرایس اکشن به این شکل است که:
- ابتدا به این نتیجه میرسیم که سیگنال پرایس اکشن قوی و معتبر است. سپس باید منتظر بمانیم تا یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج پیدا کنیم. به این نقاط، تریگر میگویند.
- هنگام معامله ممکن است به سیگنالی برخورد کنیم اما آنها تریگر نیستند. برای رسیدن به سیگنال قدرتمند، باید شمع مورد نظر بسته شود.
- پس از ورود به معامله، بایستی حد ضرر را مشخص کنیم.
تفاوت روند و دامنه معاملاتی
روند یا صعودی دیده میشود و یا نزولی. یعنی قیمتها در روند، مسیر مشخصی رو به پایین یا رو به بالا میروند. در روند همبستگی وجود دارد. یعنی وقتی در روند باشیم، بازار به همان مسیر قبلی خود ادامه خواهد داد. برای مشخص کردن روند، باید کفها و سقف ها را به هم وصل کنیم تا جهت آن مشخص شود. اما نکته مهم اینجاست که مثلا در یک روند صعودی، کفها و سقفهای بالاتر بایستی بعد از بسته شدن شمع مشخص شوند. اگر قبل از اینکه شمع کامل شود، آن را سقف بالاتر قلمداد کنیم، ممکن است بازار پیشبینی ما را خراب کند.
اما هرگاه روند مشخص نباشد، دامنه معاملاتی شکل میگیرد. در این وضعیت یک سقف و یک کف پدید میآیند که حرکات قیمت را محدود میکنند. گمان میرود ۸۰ درصد تلاشهای بازار برای شکستن این سطوح، بی نتیجه است و بازار دوباره در همان تونل به پیش میرود و مدام به سقف و کف تونل برخورد میکند. اما وقتی دامنه اصلاحی شکسته شود، یک سقف بالاتر به وجود میآید. پرایس اکشن تریدرها در این هنگام، منتظر میمانند تا شکست دوم نیز از راه برسد. این یک معامله نزولی است که احتمال موفقیت آن بسیار بالا است. وسط دامنه معاملاتی نیز به عنوان هدف سود تعیین میشود. این کار چند دلیل دارد: اول این که وسط دامنه معاملاتی، به عنوان آهنربای پرایس اکشن عمل میکند. دوم این که سقف بالاتر، چند واحد از سقف دامنه بالاتر است و بازدهی بیشتری دارد. سوم این که طبق قانون دو شکست متوالی ،هرگاه بازار دوبار تلاش کرده تا یک جهت را بشکند اما موفق نشده، بازار در جهت مخالف به حرکت خود ادامه میدهد.
شناخت شمع نموداری
شمعها نقش بسزایی در تکنیک پرایس اکشن دارند. پس لازم است در ابتدا شمع را به طور کامل بشناسیم. یک شمع از اجزای مختلفی تشکیل شده که عبارتند از:
- قیمت باز: اولین قیمت
- قیمت بسته: آخرین قیمت
- سقف قیمت: بالاترین قیمت
- کف قیمت: پایینترین قیمت
- بدنه: بخشی از شمع که دو طرف آن، قیمت باز و قیمت بسته هستند.
- دُم یا سایه (بالایی یا پایینی): قسمتی از شمع که خارج از بدنه است.
انواع شمع
- شمع اصلاحی: در این شمع، قیمت باز و قیمت بسته، یکی شدهاند و بدنهای تشکیل نشده. به بیان دیگر، هیچ تغییری در آن برهه از زمان اتفاق نیفتاده است که احتمالا در تایم فریم پایینتر، احتمالا یک دامنه معاملاتی را مشاهده کنیم.
- شمع روندی: این شمعها که حتما باید بدنه داشته باشند، یا صعودی هستند و یا نزولی.
- شمع روند صعودی: در این شمع، قیمت بسته در بالا و قیمت باز در پایین بدنه قرار میگیرند.
- شمع روند نزولی: در این شمع، اولین قیمت معامله شده در بالای بدنه و قیمت بسته نیز در پایین آن قرار دارد.
- شمع در جهت روند: شمعی که همسو با روندی باشد که آن را دربرگرفته است. مانند شمعی صعودی در میان یک روند صعودی.
- شمع مخالف روند: شمعی که برعکس مسیر روند باشد. مانند یک شمع صعودی در میان یک روند نزولی.
- شمع بدون سایه: شمعی که تمام آن بدنه باشد. یعنی دو طرف آن با قیمت باز شروع شده و با قیمت بسته به پایان رسیده است. پدید آمدن یک شمع بدون سایه در یک روند قدرتمند، به این معناست که در آن دوره زمانی، فشار خرید با فروش یکسان بوده است که چنین حالتی، یک سیگنال قوی برای ادامه روند تلقی میشود.
- شمع اینسایدبار: شمعی که بدنه آن از شمع قبلی کوچکتر است و بین دو طرف بدنه شمع قبلی، جای میگیرد.
- شمع اوتسایدبار: شمعی بزرگتر از شمع قبلی، که دو سوی بدنه آن، شمع قبلی را میپوشاند. وجود چنین شمعی به این معناست که در شمع قبلی آن، بازار دچار انفعال و بی تصمیمی شده ولی در این شمع، تصمیم خود را میگیرد و ناگهان روند یا بالا و یا پایین میرود. شمع اوتسایدبار اگر در اصلاح یک روند قدرتمند قرار بگیرد، نشانگر تمایل بسیار قوی برای ادامه اصلاح است.
الگوی ioi
چنین الگویی در پرایس اکشن، یک ستاپ برای شکست در جهت مخالف روند به حساب میآید. این الگو با الگوی ii ارتباط نزدیکی دارد. در الگوی ioi ابتدا یک شمع اینسایدبار، سپس یک اوتسایدبار و بعد دوباره یک شمع اینسایدبار پدید میآید.
الگوی شمع های کوچک
در شیوه پرایس اکشن، شمعهای کوچک را باید با توجه به موقعیت آنها تعبیر کرد. اما تعریف کلی آن این است که شمعهای کوچک نشاندهنده بی اشتیاقی طرفین بازار هستند. تعابیر گوناگونی میتوان از شمعهای کوچک داشت:
- گاهی وجود این شمعها به معنای متوقف شدن خرید و فروش در بازار است. زیرا هر دو طرف بازار منتظرند تا ببیند آیا طرف مقابل اقدام به حرکت میکند یا خیر؟
- در جای دیگری، شمع کوچک میتواند بیانگر عدم توافق بین نیروهایی باشد که بازار را به یک سمت، سوق دادهاند، یعنی نشانه برگشت است.
- در موقعیتی دیگر، شمع کوچک به معنای توقف روند است. در این هنگام یک پولبک در روند تشکیل میشود و شمعهای کوچک در انتهای آن قرار میگیرند و فرصتی مناسب برای خرید در جهت روند، به دست میآید.
الگوی ii و iii
الگوی ii از دو شمع اینسایدبار پشت سر هم تشکیل شده است. الگوی iii نیز سه شمع اینسایدبار کنار هم را نشان میدهد. در بیشتر موارد، این شمعها کوچک هستند. پرایس اکشن تریدرهایی که جهت بازار هنوز برایشان روشن نیست اما از حرکت بعدی آگاه هستند، میتوانند همزمان در بالا و پایین این الگوها، به ترتیب سفارش خرید و فروش ثبت کنند. بعد هم صبر میکنند تا بازار، الگوی اصلاحی را بشکند. پس از شکست این الگو، تریدرها در یک جهت معامله را باز میکنند و سفارشی که در جهت دیگر گذاشته بودند، به حد ضرر تبدیل میشود.
ال بروکس هم ستاپی را از الگوی ii معرفی کرده است؛ به این صورت که وقتی در یک روند قدرتمند که قبلا خط آن شکسته شده، الگوی ii ظاهر شود، آن گاه اگر دوباره این روند شکسته شد، سیگنال برگشت به دست میآید. اینسایدبارهای کوچک خبر از برابر بودن فشار خرید و فروش میدهند. سفارش خرید در حال انتظار بایستی یک تیک در جهت خلاف اولین شمع در الگوی ii قرار بگیرد و حد ضرر نیز باید یک تیک بالاتر از شمع اول در جهت مخالف قرار بگیرد.
سوئینگ
در روند صعودی، هنگامی که یک سقف بالاتر شکل بگیرد، به آن سوئینگ های (swing high) گفته میشود که بعد از آن پولبک شکل میگیرد و طبق خط روند، در کف بالاتر تمام میشود. برعکس سوئینگ های هم در روند نزولی با نام سوئینگ لو (swing low) به وجود میآید. هنگامی که بازار خط روند را میشکند، به حد فاصل میان نقطه شکست و آخرین سوئینگ، “خط روند میانی” یا “گام” میگویند. پس از یک گام صعودی، یک M نزولی داریم که سوئینگ را تشکیل میدهد. به هر رو، معاملهگران پرایس اکشن، در روند استاندارد، به دنبال ۲ یا ۳ سوئینگ هستند.
خط روند میکرو
خط روند طی شکلگیری سقفها و کفهای متعدد به وجود میآید. اما خط روند میکرو برای وقتی است که تمام یا اکثر سقفها و کفها طی یک دوره کوتاه و در چند شمع ایجاد شوند. یعنی چنان که شکست در یک روند نزولی امکان دارد به شکست منتهی شود، خطوط روند میکرو هم شکسته میشوند و شکست آنها نیز میتواند غیرواقعی باشد. هنگام معامله در شکست خط روند میکرو، بایستی سفارش در حال انتظار را یک تیک پایینتر یا بالاتر از شمع قبلی قرار دهیم که بتوان در جهت روند وارد شد.
این نوع خط روند در اصلاح روند اصلی و یا پولبک به کار گرفته میشود و سیگنالی قوی برای نقطه شکست و پایان خط روند، از آن دریافت میکنیم. اگر بازار از این شمع بالاتر رفت، به این معناست که شکست خط روند میکرو واقعی بوده و بازار به روند صعودی خود ادامه میدهد. شمعی که در یک روند صعودی، خط روند نزولی میکرو را بشکند، یک شمع صعودی قدرتمند است که همان شمع سیگنال محسوب میشود.
اسپایک و کانال
اسپایک و کانال ساختار دیگری است که در پرایس اکشن حائز اهمیت است. به ابتدای مسیر روند که بازار با قدرت زیادی حرکت میکند، اسپایک گفته میشود. اسپایک معمولا در ابتدای روز و در چارت طی روز تشکیل میشود. سپس از سرعت آن کاسته شده و به یک کانال باریک ورود پیدا میکند که در جهت روند به آرامی حرکت میکند. پس از شکست کانال، بازار به سطح روند بازمیگردد و دوباره وارد دامنه معاملاتی میشود. این دامنه معاملاتی در حد فاصل شروع روند و شکست کانال پدید میآید. زمانی هم که در نقطه شروع روند شکاف داشته باشیم (یک شکاف عمودی میان سقف شمع کنونی وکف شمع بعد)، کانال و اسپایک شکاف تشکیل میشود.
پولبک
در یک نمودار که خط روند صعودی کشیده شده باشد، وقتی بازار این خط را شکست و رو به پایین رفت، مسیر روند در ابتدای این شکست، یک بار دیگر بالا میآید و تا خط روند میرسد. سپس دوباره به مسیر نزولی خود وارد میشود. این بازگشت موقتی که پس از یک تغییر مسیر روند نزولی یا صعودی به وجود میآید، پولبک میگویند. در یک روند قوی، پولبک مسیر زیادی را طی میکند تا بتواند یک گام دیگر شبیه به روند ایجاد کند. پرایس اکشن تریدرها انتظار دارند بازار در تلاش دوباره خود پایدار باشد. از این رو منتظر دومین سوئینگ در پولبک هستند که شکست بخورد و بازار به مسیر روند پیشین خود، ادامه دهد. در پرایس اکشن، یکی از روشهایی که کمک میکند تا معاملهگر در انتهای پولبک و در جهت روند وارد شود این است که در پولبک روند صعودی، تعداد سقفهای بالاتر و در پولبک روند نزولی، تعداد کفهای پایینتر را بشمارد.
الگوی شمع برگشتی
شمع برگشتی سیگنال بازگشت روند را ارائه میدهد. به عنوان مثال، ویژگیهای یک شمع صعودی برگشتی را میتوان این گونه توصیف کرد:
- قیمت پایانی فاصله زیادی از اولین معامله داشته باشد.
- سایه پایینی بزرگ باشد. سایه بالایی یا طول کمی داشته باشد و یا اصلا نباشد.
- همپوشانی کمی با شمعهای قبل از خود داشته باشد.
- سایه پایینی آن از شمعهای پیشین، پایینتر باشد
شمع نزولی برگشتی الگوهای پرایس اکشن در بازار نیز، برعکس این ویژگیها را دارد. اما شمع برگشت صعودی را از نگاه روش پرایس اکشن میتوان به این شیوه تحلیل کرد:
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و سه الگوی مهم آن
آیا می دانستید که استراتژی معاملاتی پرایس اکشن یکی از متداول ترین روش ها در بازار مالی امروزی است؟ چه یک معامله گر کوتاه مدت یا بلند مدت باشید، تجزیه و تحلیل قیمت اوراق بهادار شاید یکی از ساده ترین و در عین حال قدرتمندترین راه ها برای به دست آوردن برتری در بازار باشد. در ادامه مقاله استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و سه الگوی مهم آن بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
به هر حال، هر اندیکاتور معاملاتی در جهان از قیمت مشتق شده است، بنابراین منطقی است که واقعاً آن را مطالعه کنید، درک کنید، از آن یاد بگیرید و از آن در معاملات خود استفاده کنید. در این مقاله، تمام آنچه را که باید در مورد معاملات پرایس اکشن بدانید، توضیح میدهیم، توضیح میدهیم که چرا باید از آن استفاده کنید و با چند کندل مقدماتی پرایس اکشن برای معاملهگران مبتدی و با تجربه به اشتراک می گذاریم.
استراتژی-معاملاتی-پرایس-اکشن
پرایس اکشن چیست؟
اصطلاح “پرایس اکشن” صرفاً مطالعه حرکت قیمت اوراق بهادار است. معاملهگرانی که از استراتژی معاملاتی پرایس اکشن استفاده میکنند، به دنبال مطالعه قیمت تاریخی هستند تا سرنخهایی را در مورد اینکه بازار میتواند در کجا حرکت کند را شناسایی کنند. متداول ترین شاخص پرایس اکشن، مطالعه نوارهای قیمتی است که جزئیاتی مانند قیمت باز و بسته شدن یک بازار و سطوح قیمتی بالا و پایین آن را در یک دوره زمانی خاص نشان می دهد.
تجزیه و تحلیل این اطلاعات هسته اصلی معاملات قیمت است. در واقع، در پاسخ به این سؤال که «پرایس اکشن چیست؟»، میتوان گفت که در واقع بررسی اقدامات تمامی خریداران و فروشندگانی است که فعالانه در هر بازاری مشارکت دارند. بنابراین، با تجزیه و تحلیل آنچه که بقیه شرکتکنندگان در بازار انجام میدهند، میتواند به معاملهگران، برتری منحصربهفردی در تصمیمات معاملاتی آنها بدهد.
متداول ترین میله های قیمت که به عنوان شاخص عمل قیمت مورد استفاده قرار می گیرند، کندل استیک نامیده می شوند. همه پلتفرمهای معاملاتی در جهان، نمودار شمعی را ارائه میکنند. این امر نشان الگوهای پرایس اکشن در بازار میدهد که تجارت اکشن قیمت چقدر محبوب است. در ادامه مقاله استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و سه الگوی مهم آن بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
شاخص پرایس اکشن چیست؟
همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت، اکنون می دانیم که پرایس اکشن مطالعه اقدامات همه خریداران و فروشندگان فعال در یک بازار معین است. متداول ترین نشانگر پرایس اکشن یک کندل استیک است، زیرا اطلاعات مفیدی مانند قیمت باز و بسته شدن یک بازار و سطوح بالا و پایین قیمت در یک دوره زمانی تعریف شده توسط کاربر را به معامله گر می دهد. بیایید به یک مثال نگاه کنیم:
پرایس-اکشن-بورسیکار
اگر میخواهید نمودار روزانه یک اوراق بهادار را مشاهده کنید، شمعهای بالا ارزش معاملات یک روز کامل را نشان میدهند. هر دو شمع اطلاعات مفیدی را به یک معامله گر می دهند:
- سطوح بالا و پایین قیمت بالاترین قیمت و کمترین قیمت ساخته شده در روز معاملات را به ما می گوید.
- شمع فروشنده که با بدنه سیاه یا گاهی قرمز نشان داده می شود به ما می گوید که فروشندگان در نبرد روز معامله پیروز شدند. این به این دلیل است که سطح قیمت بسته شدن کمتر از سطح قیمت باز شدن است.
- شمع خریدار که با بدنه سفید یا گاهی سبز نشان داده می شود به ما می گوید که خریداران در نبرد معامله پیروز شدند. زیرا سطح قیمت بسته شدن بالاتر از سطح قیمت باز شدن است.
اولین گام در پرایس اکشن
استفاده از این راه اندازی شمع ساده یکی از اولین گام ها برای ایجاد یک استراتژی پرایس اکشن است. مثلا:
- اگر بعد از شمع فروشنده، شمع بعدی به پایین آمدن جدید ادامه داد، نشانه آن است که فروشندگان مایل به فروش بازار هستند. این ضعف باعث می شود که برخی از معامله گران موقعیت های فروش کوتاه (فروش) را آغاز کنند یا موقعیت های فروش را که قبلاً داشته اند حفظ کنند.
- اگر بعد از شمع خریدار، شمع بعدی به اوج جدیدی برسد، نشانه آن است که خریداران مایل به خرید بازار هستند. این قدرت باعث می شود که برخی از معامله گران پوزیشن های لانگ (خرید) را آغاز کنند، یا موقعیت های خریدی را که قبلاً دارند حفظ کنند.
این نوع تحلیل اکشن قیمت تنها یکی از راههای استفاده از کندلها بهعنوان شاخص قیمت است. با این حال، خود شمع ها اغلب الگوهایی را تشکیل می دهند که می توان از آنها برای شکل دادن به استراتژی معاملاتی قیمت استفاده کرد. قبل از اینکه به این الگوها نگاه کنیم، ابتدا به جایی که بهترین کارایی را دارند نگاه می کنیم.
پرایس اکشن معاملات بورس
از آنجایی که معاملات پرایس اکشن شامل تجزیه و تحلیل تمامی خریداران و فروشندگان فعال در بازار می شود، می توان از آن در هر بازار مالی که وجود دارد استفاده کرد. این شامل بورس، شاخص های سهام، کالاها و اوراق قرضه می شود. شما می توانید ابزارهای موجود در همه این بازارها را بر روی نمودارهای کندل مشاهده کنید و بنابراین، یک استراتژی پرایس اکشن را روی آنها پیاده کنید.
در بخش بعدی، از بازار بورس برای نشان دادن چهار استراتژی مختلف معاملاتی بر اساس عملکرد قیمت استفاده خواهیم کرد. در ادامه مقاله استراتژی معاملاتی پرایس اکشن و سه الگوی مهم آن بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن
یک استراتژی معاملاتی به سه عنصر مختلف نیاز دارد: چرایی، چگونه و چه چیزی.
“چرا” دلیلی است که شما در نظر دارید تا یک بازار خاص را معامله کنید. این جایی است که الگوهای پرایس اکشن مورد استفاده قرار می گیرند. از طریق تجزیه و تحلیل پرایس اکشنی خود، در مورد آنچه که احتمال بیشتری دارد در آینده اتفاق بیفتد، برتری کسب خواهید کرد – صعود یا نزول بازار.
“چگونه”، مکانیک تجارت شما است. در اصل، این روشی است که در آن معامله می کنید. این تجزیه و تحلیل شامل دانستن سطوح قیمت شما برای ورود، توقف ضرر و هدف است. به هر حال، معامله در مورد احتمالات است، بنابراین شما باید از خود محافظت کنید، و ضرر را به حداقل برسانید، در صورتی که بازار برخلاف موقعیت شما حرکت کند.
“چه” نتیجه تجارت است. به دنبال چه چیزی از آن هستید؟ آیا این یک تجارت کوتاه مدت است یا بلند مدت؟ این به این بستگی دارد که چگونه تجارت را تا سودآوری مدیریت می کنید و اگر نتیجه آن چیزی نیست که می خواهید، خودتان را مدیریت کنید.
1) الگوی کندلی چکش
الگوی پرایس اکشن چکشی یک سیگنال صعودی است که نشاندهنده احتمال بالاتر حرکت بازار نسبت به پایینتر است و عمدتاً در بازارهای با روند صعودی استفاده میشود. در اینجا نمونه ای از ظاهر شمع چکشی آورده شده است:
کندل-مرد-دارآویز-بورسیکار
یک چکش فروشندگانی را نشان میدهد که بازار را به پایینترین سطح خود میبرند. با این حال، فروشندگان به اندازه کافی قوی نیستند که در سطح پایین باقی بمانند. این امر باعث میشود که بازار افزایش یابد و خریداران نیز وارد بازار شوند. سطح قیمت باز و بسته هر دو باید در نیمه بالایی شمع باشد. به طور سنتی، بسته شدن می تواند زیر باز باشد، اما اگر بسته بالاتر از سطح قیمت باز باشد، سیگنال قوی تری است.
برای دانلود فیلتر الگوی کندلی چکش کلیک کنید
2) الگوی کندلی ستاره دنباله دار (shooting star)
الگوی پرایس اکشن ستاره دنباله دار یک سیگنال نزولی است که نشاندهنده احتمال بالاتر حرکت بازار پایینتر از بالاتر است و عمدتاً در بازارهای با روند نزولی استفاده میشود. در اصل برعکس الگوی چکش است. در اینجا نمونه ای از ظاهر یک شمع ستاره دنباله داراست:
استراتژی-معاملاتی-پرایس-اکشن-شوتینگ-استار
یک ستاره دنباله دار به خریداران نشان می دهد که بازار را به سمت اوج جدیدی سوق می دهند. با این حال، خریداران به اندازه کافی قوی نیستند که در بالاترین حد خود باقی بمانند و تصمیم بگیرند که در موقعیت های خود وثیقه بگذارند. این باعث می شود که بازار پایین بیاید و فروشندگان نیز وارد بازار شوند. سطح قیمت باز و بسته هر دو باید در نیمه پایینی شمع باشد. به طور سنتی، بسته می تواند بالاتر از باز باشد، اما اگر بسته شدن زیر سطح قیمت باز باشد، سیگنال الگوهای پرایس اکشن در بازار قوی تری است.
3) الگوی کندلی هارامی
الگوی هارامی قیمت اکشن یک الگوی دو شمعی است که نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است و عمدتاً برای معاملات شکست استفاده میشود. همچنین میتوان آن را «شکل شمع داخلی» نامید زیرا یک شمع در محدوده شمع قبلی، از بالا به پایین شکل میگیرد. در اینجا نمونه ای از نحوه شکل گیری شمع هارامی نزولی و صعودی است:
استراتژی-معاملاتی-پرایس-اکشن-هارامی
هارامی نزولی زمانی شکل الگوهای پرایس اکشن در بازار میگیرد که محدوده بالا و پایین شمع فروشنده در محدوده بالا و پایین شمع خریدار قبلی ایجاد شود. از آنجایی که هیچ تداومی برای تشکیل یک اوج جدید وجود نداشته است، هارامی نزولی نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است که می تواند منجر به شکست به سمت نزول شود.
هارامی صعودی زمانی شکل میگیرد که محدوده بالا و پایین شمع خریدار در محدوده بالا و پایین شمع فروشنده قبلی الگوهای پرایس اکشن در بازار ایجاد شود. از آنجایی که هیچ تداومی برای تشکیل یک پایین ترین سطح جدید وجود نداشته است، هارامی ی صعودی نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است که می تواند منجر به شکست به سمت صعود شود.
نتیجه
معاملات پرایس اکشن ابزار قدرتمندی است و مبنایی برای استراتژی های متعددی است که توسط معامله گران در سراسر جهان استفاده می شود. آیا زمان آن رسیده است که آن را در معاملات خود بگنجانید؟