تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال
برای تجزیه و تحلیل فارکس سه روش رایج وجود دارد: تجزیه و تحلیل فنی(تکنیکال)، تجزیه و تحلیل بنیادی(فاندامتال) و تجزیه تحلیل حسی(سنتیمال) ترکیب روشهای فوق استراتژی ترید را شکل می دهند.
تحلیل فاندامنتال فارکس راهی برای مشاهده بازار فارکس است که از طریق تجزیه و تحلیل نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می باشد که می توانند بر قیمت تاثیر گذار باشند.
ایده ای که پشت این نوع تحلیل وجود دارد بر این اساس است که اگر چشم انداز فعلی یا آینده یک کشور خوب است باید ارزش پول آن کشور تقویت شود.
تفاوت مابین این دو تحلیل نه تنها در رویکرد تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال بلکه در هدف آنها نیز می باشد. در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به تریدینگ است تجزیه و تحلیل بنیادی در مورد سرمایه گذاری صحبت می کند.سرمایه گذاران از تجزیه و تحلیل بنیادی برای خرید یا نگهداری سهام استفاده می کنند در صورتی که تریدرها برای دستیابی به سود کوتاه مدت به تجزیه و تحلیل فنی اعتماد می کنند.
تریدرهای فارکس اصولا از ترکیب تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در استراتژی های خود بهره می برند. تجزیه و تحلیل بنیادی تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است و تحلیل تکنیکال برای تشخیص و شناسایی زمان ورود و خروج از بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل فاندامنتال به سرمایه گذار کمک می کند که سریع تصمیم بگیرد بنابراین فراگرفتن آن مهم است. شما خواننده گرامی می توانید برای آموزش تحلیل بنیادی فارکس به وب سایت بروکر نیکس مراجعه کنیدو ثبت نام اولیه خود را انجام دهید .
پیش بینی اقتصادی
پیش بینی اقتصادی چیست و از چه می گوید؟ با ما در این مقاله که بروکر نیکس به شما تقدیم می کند، همراه باشید تا با هم مفهوم پیش بینی اقتصادی را بررسی کنیم. امروزه در جهانی زندگی می کنیم که سرعت پیشرفت تکنولوژی در آن بسیار بالاست.
ساعت و روزی نمی گذرد بی آنکه خبرهایی از پیشرفت تکنولوژی در عرصه های مختلف از گوشه و کنار دنیا به گوشمان نرسد. بد نیست قبل از آنکه بپردازیم به مبحث پیش بینی اقتصادی، خوب است ببینیم که پیش بینی به چه مفهومی است؟ پیش بینی یک پروسه و فرآیندی است که به برآورد موقعیتهای ناشناخته می پردازد. پیش بینی در واقع یک نوع پیشگویی در رابطه با رخدادهای آینده در اختیار ما قرار می دهد. در واقع تجربیات گذشته را بکار گرفته و اتفاقات آینده را پیش بینی می کند. در مقاله پیشبینی اقتصادی، در خصوص موضوعات زیر با شما سخن می گوییم.
– پیشبینی اقتصادی فارکس
– اقتصاد کلان فارکس
– دنیای اقتصاد فارکس
– اقتصاد نوین فارکس
– اخبار اقتصاد فارکس
جنگ روسیه و اوکراین
جنگ روسیه و اوکراین معضل بزرگ و عامل اصلی نگرانی این روزهای معامله گران است. تعمیق درگیری نظامی بین روسیه و کشورهای غربی بر سر سرنوشت اوکراین منجر به شوک های قابل توجهی در چندین طبقه دارایی، از جمله ارزها در بازار فارکس شده است.
با افزایش قیمت کالاهای ژئوپلیتیک و انرژی (نفت و گاز) از یک سو و اعلام تحریم های اقتصادی از سوی دیگر، سرمایه گذاران برای پیش بینی بازار ارز از بحران دچار مشکل خواهند شد. همچنین تحریم های گسترده علیه روسیه معامله گران این کشور را بسیار نگران می کند.
آیا می دانید جنگ روسیه و اوکراین چه دلیل و نتایجی دارد؟ روسیه و اوکراین دلیل جنگ را چه عاملی معرفی می کنند؟ در روسیه و اوکراین حمله نظامی چه عواقب اقتصادی در پی داشته است؟ روسیه و اوکراین جنگ را به چه سمتی می برند؟ روسیه و اوکراین اخبار جنگ و تاثیرات آن را چگونه پوشش می دهند؟
جنگ روسیه و اوکراین علاوه بر تلفات جانی، تاثیرات گسترده ای بر دارایی های مختلف بازار فارکس داشته است. برخی با سقوط آزاد و برخی نیز روندی صعودی مواجه شده اند. ما با بررسی روابط تجاری، مبانی اقتصاد کلان و سوابق تاریخی، بررسی می کنیم که اختلاف روسیه و اوکراین چه تاثیری برای روبل روسیه ( RUB )، یورو ( یورو )، دلار آمریکا و سایر ارزهای متاثر از تحولات ژئوپلیتیکی دارد.
شاخص فروش خانه
شاخص فروش خانه های نوساز و همچنین شاخص خانه های در معرض فروش نشان دهنده داده های منتشر شده در رابطه با فعالیت های اقتصادی در بخش مسکن می باشد. این داده ها بخش مهم و جدایی ناپذیر از تقویم اخبار اقتصادی بازار فارکس هستند.
تاریخچه و نمودار قیمت مسکن داده های مفید اقتصادی بخش مسکن را در اختیار معامله گران و سرمایه گذاران قرار می دهد.
آیا می دانید شاخص فروش خانه های نوساز چیست؟ شاخص قیمت مسکن چیست؟ شاخص خانه های در معرض فروش چیست؟ تاریخچه قیمت مسکن و نمودار قیمت مسکن چه فایده ای برای معامله گران دارد؟ تاثیر شاخص قیمت مسکن بر بازار فارکس چیست؟
داده های منتشر شده شاخص فروش خانه در بردارنده اعداد و ارقام و اطلاعات مفید و ارزشمندی از قبیل تعداد خانه های خریداری شده جدید، تعداد خانه های خریداری شده قدیمی، سفارش خانه های در حالت تعلیق یا در حال بررسی، مجوزهای ساختمانی، تاریخچه قیمت مسکن و سایر دادههای مسکن است. در ادامه مقاله توضیحات تکمیلی ارائه می شود.
نظرات خود را در انتهای مقاله بنویسید. در صورت وجود هرگونه ابهام می توانید در چت آنلاین با مشاورین نیکس در ارتباط باشید.
شاخص سفارشات کالاهای بادوام
شاخص سفارشات کالاهای بادوام Durable Goods Orders یک گزارش از فروش کالاهای بادوام است که دولت ایالات متحده به صورت ماهانه آن را منتشر می کند. این گزارش آمار سفارش کالاهای بادوام را در یک ماه قبل خلاصه می کند. این شاخص در فارکس اهمیت و تاثیر بسزایی دارد.
آیا می دانید شاخص در فارکس چیست؟ کالاهای بادوام به چه معناست؟ شاخص سفارشات کالاهای بادوام چیست و چه تاثیری بر بازار فارکس دارد؟ نمونه هایی از کالاهای بادوام را می شناسید؟
کالاهای مصرفی که معمولا برای 3 سال یا بیشتر دوام دارند، کالاهای بادوام نامیده می شوند. شاخص سفارشات کالاهای بادوام به شدت توسط تحلیلگران مالی و اقتصاددانان دنبال می شود، زیرا خرید ها به مقادیر زیادی سرمایه نیاز دارند و به طور مستقیم با قدرت اقتصادی متناسب هستند. سنجش سفارشات کالاهای بادوام نشان می دهد که قدرت اقتصادی جامعه در چه سطحی قرار دارد.
در ادامه مقاله در رابطه با کالاهای بادوام اطلاعات بیشتری ارائه می شود. نظرات ارزشمند خود را در انتهای مقاله برای ما بنویسید.
شاخص فدرال رزرو فیلادلفیا
شاخص فدرال رزرو فیلادلفیا یا نظرسنجی فیلی فدرال یک شاخص بانک مرکزی فدرال رزرو منطقه ای است که تغییرات رشد کسب و کار را اندازه گیری می کند. همچنین به عنوان “بررسی چشم انداز کسب و کار” نیز شناخته می شود.
آیا می دانید شاخص تولید فدرال رزرو فیلادلفیا چیست؟ به نظر شما فدرال رزرو کیست؟ روسای فدرال رزرو چند نفر هستند؟ 12 شعبه فدرال رزرو در چه مناطقی دایر می باشند؟ نرخ بهره فدرال رزرو چقدر است؟
شاخص فدرال رزرو فیلادلفیا معیاری برای رشد تولید منطقه ای است. زمانی که شاخص بالای صفر باشد، نشان دهنده رشد کارخانه و زمانی که زیر صفر باشد، نشان دهنده انقباض است. هدف از این نظرسنجی ارائه تصویری فوری از فعالیت های تولیدی فعلی در این منطقه و همچنین ارائه یک پیش بینی کوتاه مدت از شرایط تولید در منطقه است که ممکن است نشانه ای از شرایط در سراسر ایالات متحده باشد. شاخص فدرال رزرو فیلادلفیا برای ارزیابی عملکرد کسب و کار نقش اساسی ایفا می کند. در ادامه مقاله توضیحات بیشتری در رابطه با اینکه فدرال رزرو کیست و چه کسی فدرال رزرو را تشکیل می دهد، ارائه می شود.
شما می توانید نظرات خود را در انتهای مقاله با ما در میان بگذارید. همچنین مشاورین نیکس در چت آنلاین آماده پاسخ به پرسش های شما هستند.
دلیل استفاده تحلیل بنیادی
دلیل استفاده تحلیل بنیادی مبحثی است که شاید معامله گران کمتر به آن فکر کرده باشند، زیرا اغلب بدون تامل در این باره، از تحلیل فاندامنتال در معاملات خود بهره می گیرند. تحلیل فاندامنتال فارکس ابزاری است که مسیر معاملاتی شما را همچون چراغی پر نور، روشن می کند. تحلیل بنیادی می تواند در موفقیت و شکست شما در معاملات بیشترین نقش را ایفا کند، به همین دلیل آموزش تحلیل بنیادی فارکس پیش از ورود به دنیای تجارت، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
آیا می دانید تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟ دلیل استفاده تحلیل بنیادی چیست؟ چگونه می توان آموزش تحلیل بنیادی فارکس را فرا گرفت؟ دوره تحلیل بنیادی فارکس چیست؟ بهترین کتاب تحلیل بنیادی فارکس کدام است؟ چرا تحلیل بنیادی طلا فارکس اهمیت دارد؟
در حسابداری و مالی، روش تحلیل بنیادی جهت ارزیابی ارزش ذاتی یک اوراق بهادار و عوامل مختلف اقتصاد کلان و اقتصاد خرد را تجزیه و تحلیل می کنند . هدف نهایی و دلیل استفاده تحلیل بنیادی، کمی کردن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار است. سپس ارزش ذاتی آن را می توان با قیمت فعلی بازار مقایسه کرد تا به تصمیمات معامله گر و همچنین سرمایه گذاری کمک کند. در ادامه مقاله توضیحات بیشتری در زمینه تحلیل فاندامنتال فارکس و چگونگی آموزش تحلیل بنیادی ارائه می شود. شما می توانید نظرات خود را در این باره در انتهای مقاله بنویسید.
تجارت در 2022
تجارت در 2022 موضوعی است که توجه بسیاری از معامله گران آینده نگر را به خود جلب می کند. آینده بازار مسئله حیاتی و مهمی در زندگی تجاری معامله گران است. پیشبینی رشد ارزی 2022 و انتخاب بهترین تجارت متناسب با پیشبینی ها می تواند مسیر تجارت معامله گران را به شکل صحیح بسازد.
تجارت در 2022 چگونه خواهد بود؟ بهترین تجارت برای کسب سود در 2022 چه خواهد بود؟ آیا در سال 2022 تقاضای بیشتر رخ خواهد داد؟ بازار در 2022 چه روندی طی خواهد کرد؟
با توجه به اینکه بازارها و اقتصاد جوامع مختلف شاهد اثرات مستمر ناشی از همهگیری کووید 19 هستند، بسیاری از سرمایهگذاران احتمالاً توجه خود را به سال آینده معطوف میکنند. روندها و نگرانی های مختلف می تواند چشم انداز تجارت در 2022 را شکل دهد.
شما می توانید نظرات و دیدگاه های ارزشمند خود را در رابطه با تجارت در سال پیش رو در انتهای مقاله برای ما بنویسید و همچنین در جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، با مشاورین نیکس ارتباط برقرار کنید.
شاخص درآمد شخصی
شاخص درآمد شخصی چیست؟ مفهوم شاخص درآمد شخصی را در اقتصاد کلان چیست؟ اگر شما هم علاقمند به دانستن پاسخ این قبیل سوالات هستید، این مقاله را از دست ندهید. ما در این مقاله که بروکر نیکس تقدیم حضور شما عزیزان می کند در خصوص مفاهیم زیر سخن خواهیم گفت:
Personal Income – –
درآمد شخصی در اقتصاد کلان
درآمد شخصی چیست
درآمد شخصی به انگلیسی
تعریف درآمد شخصی
با ما تا انتها همراه باشید تا شاخص درآمد شخصی را بهتر بشناسیم.
در مقدمه بد نیست که به تعریف درآمد شخصی بپردازیم، به آن درآمد ناخالص نیز اطلاق می گردد. به تمام پاداش دریافتی فرد، اعم از تجاری و نیز غیر تجاری اطلاق می گردد. این دریافتی می تواند از منابع متفاوتی تامین شود از جمله: حقوق و دستمزد که از اشتغال یا خود اشتغالی ایجاد می گردد. منابعی چون سود بازار سهام و کرایه که بابت اجاره یک ملک دریافت می شود در این دسته بندی قرار می گیرند.
مطالبات اولیه بیکاری
مطالبات اولیه بیکاری چیست؟ شاخص بیکاری چیست؟ چقدراین شاخص را می شناسید ؟ آیا با مواردی چون شاخص بیکاری آمریکا، شاخص مدعیان بیکاری آمریکا و همینطور شاخص نرخ بیکاری آشنا هستید. در این مقاله که تیم تحلیلی بروکر نیکس، تقدیم نگاه مهربان شما عزیزان می کند، قصد داریم در خصوص یکی دیگر از شاخص های مهم بازار فارکس، تحت عنوان مطالبات اولیه بیکاری با شما سخن بگوییم. توصیه می کنیم این مقاله را از دست ندهید و تا انتها ما را همراهی کنید.
چنانچه در مقالات قبلی هم بارها به این اشاره کردیم، مطالعه و تحقیق در خصوص دنیای معامله گری همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده. لذا مطالعه و آشنایی با انواع شاخص ها در فارکس می تواند بسیار در انجام معاملات موفق و سودده در فارکس کمک کننده باشد. مطالبات اولیه بیکاری، قطعا از مواردی است که همواره مورد توجه فعالان اقتصادی و تحلیلگران بوده است.
نظریه بازتاب (جورج سوروس)
نظریه بازتاب (جورج سوروس) چیست؟ کاربرد آن در اقتصاد و تجارت چگونه است؟ اگر مفاهیمی چون تمرین بازتابی، بازتاب در اقتصاد، تئوری تولید، اصل خطاپذیری و همینطور اصل حقیقت جویی برای شما تازگی دارد به شما پیشنهاد می کنیم که تا پایان مقاله نظریه بازتاب (جورج سوروس) که به همکاری بروکر نیکس جمع آوری و تقدیم شما عزیزان می گردد همراه ما باشید، تا با هم موارد فوق را یک به یک بررسی کنیم.
اما ببینیم که بازتاب در معاملات به چه مفهومی می باشد؟ برای درک بهتر چگونگی عملکرد بازتاب در تجارت و همینطور بازتاب در اقتصاد، در آغاز باید به مفهوم آن در جامعه شناسی، یعنی جایی که این اصطلاح از آنجا آمده بپردازیم. بازتاب (جورج سوروس) از نام جورج سوروس که یک سرمایه گذار معروف می باشد گرفته شده است. وی از نخستین اشخاصی بود که این نظریه را در اقتصاد مورد استفاده قرار داد. این نظریه به مفهوم عملی می باشد که به سرمایه ای که در آغاز درگیر کنش بوده است متمایل شده و یا آن را تحت تاثیر قرار می دهد. این نظریه همچنین می تواند بر نحوه درک معامله گران از حرکات بازار تأثیر گذارد. در باب نظریه بازتاب (جورج سوروس) بیشتر خواهیم گفت.
شاخص تولیدات صنعتی
شاخص تولیدات صنعتی (IPI) یک شاخص اقتصادی ماهانه است که تولید واقعی در صنایع تولیدی، معدنی، برق و گاز را نسبت به سال پایه اندازه گیری می کند .
شاخص صنعت در اواسط هر ماه توسط هیئت فدرال رزرو (FRB) منتشر می شود و توسط هیئت کنفرانس ، یک اتاق فکر اقتصادی مبتنی بر اعضا گزارش می شود. FRB همچنین در پایان هر ماه مارس اصلاحاتی را در برآوردهای قبلی منتشر می کند. آیا می دانید شاخص تولیدات صنعتی چیست؟ این شاخص چه تاثیری بر بازار فارکس دارد؟ شاخص صنعت چه چیزی را می سنجد؟ چه کسی فهرست 8 صنعت اصلی را منتشر کرد؟
تولید صنعتی به عنوان یک شاخص نسبت به سال پایه که 2012 است بیان می شود. آنها اعداد یا حجم تولید مطلق را بیان تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال نمی کنند، بلکه درصد تغییر تولید را نسبت به سال 2012 نشان می دهند. پارامتری که در نظر گرفته می شود اغلب متفاوت است، از جمله ورودی های فیزیکی و خروجی هایی مانند تن آهن، یا ارقام فروش تعدیل شده بر اساس تورم، و زمانی که این پارامترها در دسترس نباشند، ساعات ورود کارگران تولیدی در نظر گرفته می شود. این داده ها از انجمن های صنعتی و سازمان های دولتی به دست آمده است و رقم ارزش شاخص تولیدات صنعتی پس از گنجاندن این اعداد در فرمول Fisher-Ideal به دست می آید.
نظرات ارزشمند خود را در انتهای مقاله بنویسید و در صورت وجود هرگونه ابهام در چت آنلاین با مشاورین نیکس ارتباط برقرار کنید.
شاخص سفارشات تولیدی
شاخص سفارشات تولیدی چیست؟ کاربرد و تاثیرش بر بازار فارکس چگونه است؟ چقدر با مفهوم شاخص ها در فارکس آشنا هستید؟ در این مقاله که به همت بروکر نیکس گردآوری و به نگارش درآمده قصد داریم به بررسی شاخص سفارشات تولیدی که یکی از شاخص های مهم در فارکس می باشد بپردازیم.
در این راستا محور صحبت ما حول موارد زیر خواهد بود:
شاخص سفارشات کالاهای تولیدی
آشنایی با شاخص ISM بخش تولیدی
سفارشات بازار فارکس
با ما همراه باشید تا با شاخص سفارشات تولیدی بیشتر آشنا شویم.
شاخص های زیادی در بازار های مالی وجود دارند که از نقطه نظر تاثیر گذاری بر ارزهای خارجی و قراردادها، قابل توجه میباشند. به همین دلیل معامله گران همواره پیگیر تقویم اقتصادی هستند تا اطمینان حاصل کنند که با آخرین تغییرات همسو هستند و برای نوسانات پیش رو آمادگی لازم را دارند.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارزهای دیجیتال
اگر از علاقه مندان به معاملات و بازار کریپتوکارنسی هستید، قطعا میدانید که آنچه برای کسب سود در این بازار حرف اول را میزند، دانش کافی است. کسب دانش و مهارت در تحلیل بازار، عاملی است که میزان سود و ضرر شما را در آینده تعیین میکند. بنابراین بسیار مهم است که شما دانش لازم درباره روشهای تحلیل ارز دیجیتال که تحلیل فاندامنتال ، تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و تحلیل نمودار لحظه ای ارز دیجیتال را در بر میگیرد را بدست آورید. از این رو امروز تصمیم گرفتیم در این مقاله در خصوص تحلیل بازار ارز دیجیتال مقالهای تهیه کرده و در اختیار شما قرار دهیم.
همچنین اگر به دنبال تعاریف و آشنایی با مفاهیم ارزشمند مرتبط با تحلیل ارز دیجیتال نیستید ، میتوانید با کلیک بر روی دکمهی زیر با سرعت هرچه تمامتر به سراغ تحلیل های بلاگ اوکی اکسچنج رفته و تحلیل های تکنیکال و فاندامنتالی که به تازگی منتشر شدهاند را بخوانید.
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای متداول برای تحلیل بازارهایی است که بر پایه عرضه و تقاضا هستند. در این روش، الگوها، روندها و نمودارها، با استفاده از ابزار تحلیل مورد بررسی قرار میگیرند. هدف از تحلیل ارز دیجیتال به صورت تکنیکال پیش بینی قیمت آتی یک کریپتوکارنسی با بررسی حجم معاملات و قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص است. این روش بهترین راه برای بررسی و تحلیل تغییر قیمت یک رمز ارز و انتخاب بهترین زمان برای ورود به بازار معاملات است.
به عنوان مثال در پایین، نمودار تکنیکال بیت کوین (BTC) را مشاهده میکنید که میتوانید به وسیله اندیکاتورهای گوناگون در تایم فریمهای مختلف قیمت لحظه ای بیت کوین را بررسی کنید.
چرا باید از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
از مزیت های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال که باعث میشود کاربران زیادی مشتاق یادگیری این روش باشند؛ این است که در این روش شما در هر لحظه که قصد ورود به بازار معاملات را داشته باشید، میتوانید از تحلیل تکنیکال کمک بگیرید. در صورتی که در تحلیل فاندامنتال کاربر نمیتواند همه روزه به تحلیلی از نمودارهای روزانه دسترسی داشته باشد. از این رو تحلیل ارز دیجیتال به صورت تکنیکال انتخاب بسیاری از سرمایه گذاران است.
اصول تحلیل تکنیکال
اصول تحلیل تکنیکال
همانطور که پیشتر گفتیم اساس تحلیل تکنیکال استفاده از نمودارها و الگو هاست؛ از این رو اصول اساسی تحلیل تکنیکال را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- روند حرکت قیمت مشخص است.
- همه چیز در نمودار قیمت قابل کشف است.
- تاریخ همواره در حال تکرار شدن است.
روند حرکت قیمت مشخص است:
یک اصل اساسی در تحلیل تکنیکال این است که قیمت طبق روندی خاصی عمل میکند. بر اساس این تعریف پس از اینکه در بازار یک روند قیمت استقرار پیدا کند، در آینده نیز حرکت قیمت تمایل دارد تا در همان جهت حرکت کند. برای درک بهتر این موضوع میتوانیم از قانون لَختی (اینرسی) نیوتن به عنوان مثالی خوب بهرهمند شویم؛ به این معنا که اگر روند بخواهد تغییر کند باید نیرو (حجم معاملات) زیادی در جهت تغییر روند اعمال شود! در غیر اینصورت تمایل قیمت برای حفظ حالت (روند) فعلی اش بیشتر خواهد بود.
همه چیز در نمودار قیمت قابل کشف است:
با اینکه در تحلیل تکنیکال تنها حرکت نموداری قیمت در نظر گرفته میشود، اما قیمت هر ارز، تمامی عوامل فاندامنتال تاثیر گذار را منعکس میکند. به عبارت بهتر بازتاب تمام عوامل در بازار مشخص است. از این رو اگر شما از کاربران بازار ارزهای دیجیتال هستید باید این اصل را درک کرده و بدانید که بازتاب تمام عوامل اقتصادی، سیاسی،اجتماعی و … بر قیمت مشخص است. این ویژگی باعث میشود که تحلیلگر تکنیکال جز تحلیل روند قیمت از بررسی عوامل دیگر بینیاز شود.
تاریخ همواره در حال تکرار شدن است:
در تحلیل تکنیکال از نمودارها و الگوهایی همچون کندل استیک استفاده میشود که بیش از ۱۰۰ سال است کاربرد دارند. بنابراین میتوان گفت از آنجایی که این ابزارها در دنیای امروز همچنان کاربرد دارند، روندهای حرکت قیمت نیز نوسانات و مسیرهایی همچون گذشته را دنبال میکنند. با این اوصاف میتوان اصل تکرار تاریخ را درک کرد. بنابراین به عنوان تحلیلگر تکنیکال اتفاقات قیمتی در گذشته را باید بررسی کنید.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال یا به عبارت دیگر تحلیل بنیادی ، یکی از متداول ترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که در آن از طریق بررسی عوامل و متغیرهای مالی مربوطه، ارزش ذاتی یک محصول و ارزش آن در آینده، محاسبه میشود. بنابراین در این روش تحلیلگران تمامی عوامل تاثیر گذار در قیمت ارز دیجیتال ، از وضعیت اقتصادی گرفته تا تمامی اخبار مربوط به این حوزه، توسط تحلیلگر بررسی شده و بر اساس نتیجه گیریها و پیش بینیهای خود، اقدام به معامله میکند. به نوعی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال از داده های عمومی برای ارزیابی ارزش پروژه استفاده میشود.
همانطور که گفتیم تحلیل ارز دیجیتال به شکل فاندامنتال، به معنی سنجیدن ارزش ذاتی پروژه میباشد، از این رو هدف از این تحلیل این است که تحلیلگر از مقایسه قیمت فعلی با قیمت تحلیلی خود، به نتیجه گیری در خصوص منصفانه بودن قیمت ارزش گذاری شده بپردازد.
چرا باید از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
شاید بهتر باشد با یک مثال به بررسی جواب این سوال بپردازیم. تصور کنید که خود شما قصد دارید بخش زیادی از پول خود را در بازار کریپتوکارنسی سرمایه گذاری کنید و برای این منظور رمز ارز دوج کوین ( Dogecoin ) را در نظر گرفته اید. حال شما برای کسب اطمینان از اینکه رمز ارز درستی را انتخاب کردهاید، اولین مرحلهای که باید پشت سر بگذارید بررسی گذشته مالی رمز ارز و سپس ارزیابی مسیر آن در آینده است. اگر تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال (تحلیل نمودار لحظه ای ارز دیجیتال با استفاده از ابزارهای تحلیلی) بلد نیستید یا انتخاب شما تحلیل فاندامنتال است؛ کاری که باید در مرحله اول انجام دهید، بررسی عوامل عمومی مانند وایت پیپر، نقشه راه، تیم پشت توکن و رمز ارز، شرکت های همراه و توکنومیک این ارز دیجیتال است. بررسی تمام این عوامل به شما کمک میکند که بر اساس اطلاع از برنامه راه و فناوری پروژه این رمز ارز، پی به ارزش ذاتی دوج کوین ببرید.
اما نکتهی دیگری که در تحلیل ارز دیجیتال به صورت بنیادی خیلی خیلی اهمیت دارد دنبال کردن اخبار مربوط به رمز ارز مورد نظر شماست. بطور مثال اگر شما پس از توییت ایلان ماسک تصمیم گرفته اید روی رمز ارز دوج کوین سرمایه گذاری کنید، یعنی بر اساس تحلیل فاندامنتال شما این رمز ارز پس از حمایت ثروتمندترین مرد جهان، شاهد رشد زیادی خواهد بود و بنابراین گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است.
در نتیجه اخبار از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده آیندهی رمز ارزهاست و باید پیگیری مداومی از آن به عمل آید.
به هنگام تحلیل فاندامنتال، به چه مواردی باید توجه کنیم؟
بررسی تاریخچه پروژه و کاربردها:
اگر از متقاضیان یک رمز ارز هستید، بهتر است قبل از اقدام به سرمایه گذاری، ابتدا یک دید کلی از تاریخچه و زمان ورود آن به بازار معاملات بدست آورید. چرا که حجم زیادی از رمز ارزها هستند که از سالها پیش در بازار فعال بوده و حالا نیز با گذشت زمان و ارتقای فناوری بلاک چین (blockchain) توانستهاند که مطرح شوند.
اما در مقابل، ممکن است یک پروژه با وجود سالها فعالیت در این زمینه نتوانسته باشد فناوری خود را بهبود ببخشد و در بازار امروز، در بسیاری از زمینه ها مانند سرعت و تعداد تراکنش، حرفی برای گفتن نداشته باشد.
از این رو بررسی سابقه یک پروژه، عامل بسیار مهمی در تعیین ارزش آن است.
تیم پروژه:
از دیگر عوامل مهمی که در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال باید آن را در نظر بگیرید، تیم پروژه است. وجود نام افراد با سابقه در تیم پشتیبان یک رمز ارز از عوامل بسیار مهمی است که بر ارزش پروژه میافزاید. از این رو بسیار مهم است که قبل از سرمایه گذاری تیم توسعه دهنده و پشتیبان رمز ارز مورد نظر خود را بررسی کنیم چرا که نقش بسیار مهمی در موفقیت پروژه ایفا میکنند.
مارکت کپ:
به مقدار کل سرمایه در گردش یک رمز ارز بر حسب دلار، مارکت کپ یا ارزش کل بازار گفته میشود که از عمل ضرب تعداد کل کوین های در گردش، در قیمت یک واحد سکه بدست میآید. این عامل، از عوامل بسیار مهمی است که برای تحلیل ارز دیجیتال به آن نیاز دارید؛ چرا که مارکت کپ، میزان کل سرمایه موجود یک رمز ارز در بازار ارزهای دیجیتال، عاملی است که ارزش یک رمز ارز را در بازار مشخص کرده و بر میزان ریسک پذیر بودن رمز ارز تاثیر میگذارد زیرا نشان دهنده حجم سرمایهای است که در پروژه وجود دارد. (برای اطلاع از ارزش کل بازار یک رمز ارز میتوانید به سایت کوین مارکت کپ مراجعه کنید).
نقشه راه:
از موارد بسیار مهمی که در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، باید حتما آن را در نظر داشته باشید نقشه راه یک رمز ارز است. نقشه راه یا Roadmap، شامل برنامههایی است که تیم توسعه دهنده یک ارز دیجیتال در بازه های زمانی مختلف آن را بروزرسانی کرده و در اختیار عموم قرار میدهند. به طور مثال برای تحلیل اتریوم نقشه راه اتریوم در حال حاضر شامل ۴ فاز است که هر کدام در بازه های زمانی مختلف عرضه شده و هر کدام هدفی متفاوت را دنبال میکنند. این چهار فاز به ترتیب:
- Frontier
- Homestead
- Metropolis
- Serenity
هستند. فاز اول، یعنی Frontier، در سال ۲۰۱۵ با هدف شروع استخراج اتریوم، و ارزیابی فناوری غیر متمرکز بود که به نوبه خود توانست با موفقیت بزرگی روبرو شود. از این رو در دنباله این موفقیت، فاز دوم، یعنی Homestead، در سال ۲۰۱۶ با هدف توسعه اتریوم و سرعت بخشیدن به معاملات راه اندازی شد. در فاز سوم ( Metropolice ) نیز شبکه اتریوم شاهد تحولات زیادی از جمله قراردادهای هوشمند، امکان هدایت خودکار و به روز رسانی های امنیتی بود. همچنین یکی از اهداف توسعه دهندگان در این فاز افزایش کاربران این رمز ارز با آسانتر کرد نحوه استفاده از آن بود.
در نهایت نیز آخرین فاز این Roadmap که در دسترس قرار گرفت Serentiy میباشد که هدف آن استفاده از PoS به جای PoW بود. در فناوری Pos اعتبار سنجی معاملات توسط کاربران و به صورت مجازی انجام میشود و نسبت به PoW که فرایند آن شامل مصرف انرژی بسیار بالایی بود، بسیار کم مصرف است. همچنین در این روش نوین از آنجایی که کاربر برای انجام فرآیند اعتبار سنجی باید خودش از سرمایه گذاران باشد، در صورت تقلب سرمایه خود را نیز از دست میدهد.
شرکتهای همراه:
همکاران تیم یک رمز ارز یا توکن از عوامل بسیار مهمی است که میتواند در نوسان قیمت ارز دیجیتال تاثیر بگذارد. این عامل از آنجایی که میتواند در تحقق اهداف ترسیم شده تاثیر گذار باشد و به پروژه اعتبار دهد، در ذهن مردم تاثیر مثبت گذاشته و آنها را تشویق به سرمایه گذاری میکند؛ بنابراین این عامل از موارد قابل توجه در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال است و باید آن را در نظر گرفت.
توکنومیک:
توکنومیک برنامهای است که ویژگیهای اقتصادی توکن مخصوص یک شبکه را در برمیگیرد. توکنومیک یا Token Economy، شامل تمام مواردی است که بر ارزش یک توکن تاثیر گذارند؛ مانند توکن سوزی، صدور و عرضه یک توکن است و در واقع این اقتصاد توکنی عاملی است که سرمایه گذاران را راضی به سرمایه گذاری کنند.
تفاوت های تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تفاوت های تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
احتمالا تا اینجا، با در نظر گرفتن مطالب گفته شده، میدانید که بارز ترین تفاوت این دو روش در معیارهای بررسی آنهاست.
در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، تنها تغییرات به عمل آمده در روند قیمت و داده ها مورد بررسی قرار میگیرد. این تعریف دقیقا برعکس تحلیل فاندامنتال است چرا که در این روش، تحلیل متکی به پارامترهای پایه ای مانند فناوری، تیم پشت رمز ارز، یا اخبار مربوط به آن میشود. البته همانطور که پیشتر گفتیم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، کاربر با بررسی نمودار لحظه ای قیمت ارز دیجیتال، تاثیر عوامل گوناگون را بر قیمت به طور یکجا مشاهده میکند.
همچنین در تحلیل تکنیکال، سرمایه گذاران تحلیل خود را روی نمودار انجام میدهند در صورتی که در تحلیل فاندامنتال، پیش بینی قیمت از طریق پیگیری اخبار مربوط به رمز ارزها و پژوهش در خصوص آن ها میسر میشود.
در تحلیل تکنیکال نکتهای وجود دارد که از جذابیت آن برای عدهای از کاربران میکاهد!
آن هم این است که کاربر بر اساس روند حرکتی گذشته قیمتی، تحلیل خود را انجام میدهد. با این اوصاف، کاربر باید براساس کسب درک درست تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال از تغییرات قیمت و رفتار معامله گران و سرمایه گذاران اقدام به تحلیل کند. این ویژگی باعث میشود عدهای تحلیل فاندامنتال را آسانتر تصور کنند در صورتی که یک تحلیل درست هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال را در بر میگیرد.
از دیگر تفاوتهای این دو روش، ابزارهای مورد استفاده در آنهاست. در تحلیل تکنیکال، معاملهگران از ابزارهای فنی همچون:
- اندیکاتورها
- الگوهای نمودار
- الگوهای شمع و کندل
- اسیلاتورها
- تکانه قیمت
- خطوط روند یا ترند
- کانال ها
- حجم معاملات
استفاده میشود. در صورتی که برای تحلیل فاندامنتال ابزار خاصی وجود ندارد.
جمع بندی
همانطور که گفتیم تحلیل ارز دیجیتال مانند تحلیل بیت کوین، تحلیل شیبا مهم ترین کار پیش از سرمایه گذاری در بازار معاملات رمز ارزها مثل خرید بیت کوین، خرید اتریوم، خرید تتر و… ست. اما نکته مهم دیگر که در این مقاله به آن اشاره کردیم و لازم است که حتما آن را به خاطر بسپاریم این است که برای رسیدن به یک تحلیل درست با درصد وقوع بالا لازم است که از هر دو روش تحلیل فاندامنتال و تکنیکال ارز دیجیتال، استفاده شود. اگر علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر در این حوزه هستید، میتوانید با دنبال کردن بلاگ اوکی اکسچنج بهروز ترین تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دنیای هیجان انگیز ارزهای دیجیتال را بخوانید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
تحلیل تکنیکال، علم بررسی رفتار قیمت است، درحالی که تحلیل فاندامنتال به معنی بررسی صورتهای مالی شرکتهاست. تحلیلگر فاندامنتال چیزی شبیه به یک نفر حسابدار و حسابرس است که سعی میکند با جستجوی صورتهای مالی و دفاتر حسابداری، و با توجه به وضعیت سودآوری شرکت، چشمانداز پیش روی آن را مثبت یا منفی تشخیص دهد.و نیز دریابد که آیا شرکت در طی سالهای آینده، مرتبا رو به رشد و توسعه و افزایش عایدی خواهد بود یا اینکه در مسیر ورشکستگی و انحلال است. اگر از یک فاندامنتالیست درباره خرید سهام یک کارخانه مشورت بخواهید، مستقیما به سراغ میزان تولیدات شرکت خواهد رفت، مبلغ حاصل از فروش محصولات را مشخص میکند و آن را با انواع هزینههای انجام شده توسط شرکت مقایسه مینماید. سپس در انتهای همه محاسبات، به این میرسد که آیا چه میزان از مجموع فروش شرکت بعنوان سود خالص باقی مانده است. و برمبنای یک قاعده عرفی که به آن P/E میگویند، این مقدار سود را ضرب در عددی مانند 5 یا
7 میکند و آن را تحت عنوان ارزش واقعی سهام این کارخانه به شما پیشنهاد میکند. حال اگر قیمت فعلی سهام از قیمت پیشنهادی مشاور کمتر باشد، به معنی آن است که خریداری آن برای شما مقرون به صرفه خواهد بود.
اما تحلیلگر تکنیکال مطلقا کاری با وضعیت سود و زیان شرکت ندارد. اینکه شرکت چه نوع محصولی را به چه تعداد تولید نموده و به فروش میرساند، اهمیتی برای تحلیلگر تکنیکال ندارد! بگذارید خیالتان را راحت کنم، حتی اینکه آیا با یک شرکت ورشکسته و نابود مواجهیم یا چراغهای شرکت روشن و کارگران مشغول به کارند نیز هیچ اهمیتی برای یک تکنیکالیست ندارد! تنها چیزی که برای تحلیلگر تکنیکال مهم است این است که آیا سهام این شرکت در بازه زمانی اخیر، معمولا با چه قیمتی مورد معامله قرار گرفته است.
اگر تحلیلگر فاندامنتال تمام تمرکز خود را بر روی محاسبه میزان سود و زیان و تولید و فروش شرکت قرار میدهد و سعی میکند دیوارهای کارخانه را کنار زده و از آنچه درون شرکت درحال وقوع است مطلع شود، درعوض تحلیلگر تکنیکال، ذرهبین خودش را بر روی آدمهایی قرار میدهد که در بازار بورس مشغول خرید و فروش سهام این شرکت هستند و سعی میکند با اندازهگیری میزان عطش و اشتیاق ایشان نسبت به خرید و فروش سهام – با فرض اینکه احتمالا، اطلاعات پنهانی در این میان وجود داشته و لابد عدهای قبلا از آن باخبر هستند – به پیشبینی مطوبی نسبت به وضعیت آینده قیمت سهم برسد.
اینکه آیا تحلیل تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال، امری سلیقهای است و بستگی به این دارد که آیا سوال را از چه کسی بپرسید. و قاعدتا از نگارنده این کتاب انتظار ندارید بگوید فاندامنتال بهتر از تکنیکال است!! اما اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم بله قطعا تحلیل تکنیکال بسیار بهتر از تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال تحلیل فاندامنتال است! و دلیل آن علاوه بر تمام کتب و مقالاتی که در تایید این امر نوشته شدهاند، همچنین تجربیات شخصی بنده هستند که طی سالهای متمادی از مقایسه نتایج خودم با سایر تحلیلگران فاندامنتالیست بدست آوردهام.
از مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، گستردگی دامنه کاربرد آن است. یک تحلیلگر فاندامنتال اغلب بصورت همزمان توانایی فعالیت بر روی انواع مختلف صنایع گوناگون را ندارد و نمیتواند همزمان درحال فعالیت در بازارهای مختلف باشد، بلکه تبحر و تخصص او صرفا در یک یا چند صنعت خاص متمرکز میشود. بعنوان مثال از یکنفر تحلیلگر بنیادی که به طور تخصصی در عرصه تحلیل صنعت بانکی فعالیت میکند، نمیتوان انتظار داشت به همان خوبی قادر به تحلیل سهام شرکتهای صنعت خدمات انفورماتیک نیز باشد. و یا با نگاهی کلانتر، یک فاندامنتالیست حرفهای که اشراف کامل بر تحلیل بنیادی شرکتهای بورس ایران داشته باشد، ممکن است اصلا از قواعد و قوانین تحلیل در بازار بورس بینالملل هیچ اطلاعی نداشته باشد. اما برای یک تحلیلگر تکنیکال مطلقا چنین نیست و هیچ مانعی نمیتواند او را از فعالیت در انواع مختلف بازارهای مالی محدود نماید. تمامی فرمولها، قواعد، ابزار، نکات، روشها و مهارتهایی که تحلیلگر تکنیکال میداند همگی در تمام بازارهای مالی مختلف کاملا صادق و قابل استفاده خواهند بود. برای یک تکنیکالیست اصلا فرق نمیکند که آیا نموداری که درحال بررسی آن است به یک سهم از بورس ایران اختصاص دارد، و یا بفرض نمودار قیمت جهانی نفت یا طلا است. نمودار قیمت سهام در بورس نیویورک دقیقا از همان الگوها و قوانینی تبعیت میکند که نمودار قیمت ارز در بازار فارکس و یا قیمت شکر در بورس کالا.
مزیت بعدی تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، مساله سرعت انجام تحلیل است. به خاطر دارم که چندین سال پیش برای مدتی مسئول صفحه بورسی یکی از روزنامههای اقتصادی معروف بودم. در آنجا وظیفه داشتم هر روز صفحه مربوط به بورس را با مجموعهای از اخبار و مقالات و تحلیلهای بورسی پر کنم. در آنجا بود که این تفاوت در سرعت تحلیل را در میان تحلیلگران تکنیکال و فاندامنتال به وضوح مشاهده کردم. هر وقت که قرار بود یک تحلیل بنیادی در خصوص یکی از سهام بورس ایران چاپ کنیم لازم بود حداقل سه الی چهار روز به دوستان فاندامنتالیست فرصت دهیم تا بتوانند تحلیل خود را بر روی سهام موردنظر بطور کامل انجام دهند. در حالی که اگر قرار بود همان سهم را به لحاظ تکنیکال بررسی کنیم، خودم یا سایر دوستان تکنیکالیست میتوانستیم به سادگی ظرف نیمساعت الی یکساعت، مطلب مناسبی را برای چاپ آماده کنیم.
و بالاخره به اعتقاد من مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال قطعا وجود فاکتور بسیار مهمی بنام حدضرر[99] در تحلیل تکنیکال است. شاید برایتان عجیب باشد ولی اینکه تحلیلهای تکنیکال قابلیت نقض شدن دارند نه تنها نقطه ضعف آنها نیست بلکه جزو مزایا و برتریهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید!. یک تحلیلگر تکنیکال از همان ابتدا به خوبی میداند که تمامی تحلیلهای تکنیکال، حتی بهترین و ایدهآلترین آنها، صرفا جنبه آماری داشته و بر پایه معادلات احتمالی ساخته شدهاند. هیچ تحلیل تکنیکال مطلقا عاری از خطا نیست و همواره احتمال نقض شدن تمامی آنچه که تحلیلگر بعنوان دادهها و سناریوهای احتمالی مورد بررسی قرار داده وجود دارد. بنابراین تکنیکالیست از همان ابتدا از نقطهای بعنوان حدضرر در معاملات خود استفاده میکند و معتقد است درصورت رسیدن به این نقطه بحرانی، همه آنچه که بعنوان مفروضات اولیه مورد استفاده قرار گرفتهاند بطور کامل نقض خواهند شد و باید در اولین فرصت ممکن و با کمترین میزان ضرر و زیان به سرعت از بازار خارج گشت. حدضرر برای یک تکنیکالیست مانند ترمز خطر و چتر نجات عمل میکند و او را حتی در بدترین شرایط نیز از مرگ حتمی نجات خواهد داد. متاسفانه تحلیل فاندامنتال اساسا فاقد چنین ویژگی است و از نگاه فاندامنتال هرچقدر که بازار برخلاف تحلیل حرکت نماید نه تنها سیگنال خروج صادر نخواهد شد بلکه موقعیت مذکور برای سرمایهگذاری ارزندهتر خواهد شد! این نوع نگاه دیر یا زود موجب نابودی هر معاملهگر خواهد شد! بالاخره یک اشتباه، اولین و آخرین اشتباه او خواهد بود و تمام!
تحلیل فاندامنتال چیست؟
یکی از مهارتهایی که هر معاملهگر برای فعالیت در بازارهای مالی باید یاد بگیرید، تحلیل فاندامنتال است. در ادامه با ما همراه باشید تا درباره تحلیل فاندامنتال، کاربرد آن و تفاوتش با تحلیل تکنیکال بیشتر بدانید.
تعریف تحلیل فاندامنتال و کاربردهای آن
واژه فاندامنتال در اینجا به معنی بنیادین است و تحلیل فاندامنتال همانطور که از اسمش پیداست یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت آنچه که شما خرید و فروش یا به اصطلاحترید میکنید، اثر میگذارند.
در حقیقت بسیاری از عوامل سیاسی و اقتصادی، مسائلی هستند که انتظارات معاملهگران بازار را تغییر میدهند که این تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمتها میشود. به عبارتی عرضه و تقاضا مهمترین عناصر یک تحلیل فاندامنتال هستند.
معاملهگران از روش تحلیل فاندامنتال برای اهداف مختلفی در بازارهای مالی استفاده میکنند. از جمله:
- برآورد عملکرد تجاری شرکتها
- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
تحلیل فاندامنتال چه مزایایی دارد؟
ازجمله مزایای تحلیل بنیادی میتوان به این مورد اشاره کرد که این تحلیلها به منظور سرمایه گذاری بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند. برخی سرمایه گذاران که صنایع و شرکتهای مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
تحلیل بنیادی مناسب همچنین میتواند به تشخیص درست شرکتهای نشانگر ارزش خود کمک کند. از دیگر مزایای تحلیل تجاری، افزایش فهم جامعه درمورد تجارت است. در این تحلیل، سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت مخفی است آشنا میشود.
تمام روشهایی که در تحلیل بنیادی استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه، برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود. حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
تحلیل فاندامنتال چه معایبی دارد؟
در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است اما یکی از معایب این تحلیل این است که هیچ شاخصی در آن وجود ندارد. به عبارتی در تحلیل بنیادی هیچ شاخصی وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
عیب دیگر تحلیل بنیادی این است که نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است. همچنین انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
علاوه بر موارد فوق، عواملی ممکن است در این تحلیل مشکلاتی را سبب شود. عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
روش کار تحلیل فاندامنتال
معاملهگران به کمک روش تحلیل فاندامنتال در تلاش هستند تا عوامل عدم تعادل قیمتها را در معاملات برای رسیدن قیمت به نقطه تعادل (و متعاقباً کسب سود) بشناسند.
در این روش معاملهگر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیشبینی بازار میپردازد. استراتژی همان روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. به بیان سادهتر تحلیلگران فاندامنتال میگویند تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد.
به عبارتی دیگر تحلیلگرهای فاندامنتال به دنبال چراها و علتها هستند و برای این کار مجموعهای از اطلاعات را برای تحلیل و بررسی بازار گردآوری میکنند.
اما سختی کار در روش تحلیل فاندامنتال در این است که بازارهای ارز، کالاها و سهام شرکتها موضوعات معاملاتی کاملاً متفاوتی دارند که نمیتوان عوامل بنیادی یا همان فاندامنتال مؤثر بر قیمت آنها را به سادگی و با یک روش بررسی نمود. مثلاً فلزات قیمتی و به خصوص طلا دارای ماهیتی دوگانه هستند که به سادگی امکان بررسی و یا پیشبینی آن وجود ندارد.
برای درک بهتر موضوع بیایید این مثال را بررسی کنیم که یک تحلیلگر فاندامنتال وضعیت بازار طلا و آهن را چگونه میبینید؟
بخوانید: پنج مهارت اصلی معامله گر
یک مثال؛ مقایسه تحلیل فاندامنتال برای طلا و آهن!
فرض کنید قیمت یک کیلوگرم طلا امروز حدود 40 هزار دلار و یک کیلوگرم آهن کمتر از یک دلار است. مشخص است که هزینه حمل طلا حتی با هواپیما به نسبت ارزش محموله از هزینه حمل آهن حتی با کشتی (که ارزانترین وسیله حمل کالاست) بسیارکمتر است. به همین دلیل هزینه حمل و نقل در مورد طلا قابل چشمپوشی و در مورد آهن بسیار قابلتوجه است.
در نتیجه اگر در دو نقطه از جهان قیمت طلا اختلاف داشته باشد، میتوان به سرعت از جایی که ارزانتر است خرید و در نقطهای که گرانتر است، فروخت.
نتیجه این است که قیمت طلا در همه نقاط جهان (صرفنظر از هزینهها و محدودیتهای گمرکی در بعضی کشورها) تقریباً یکسان است. این مطلب نه فقط در خرید و فروش فیزیکی طلا صحت دارد؛ بلکه در قیمت آن در بازارهای مالی جهان که امروز از طریق اینترنت و پلتفرمهای آنلاین تریدینگ قابل دسترسی هستند نیز، دیده میشود.
مثلاً اگر اختلاف قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش و قیمت معاملات انجام شده در بورس دوبی و بورس شیکاگو که از مهم-ترین بورسهای طلا در جهان هستند را در سه سال گذشته بررسی کنید، متوجه میشوید که تاکنون اختلافی بیش از یک تیک (10 سنت) آن هم برای مدت چند ثانیه دیده نشده است.
اما این موضوع در مورد آهن صورت مسئله به طورکلی متفاوت است. هزینه حمل آهن مثلاً از آمریکا به دوبی آن قدر به نسبت ارزش محموله بالاست که این کار از نظر تجاری هرگز نمیتواند سود داشته باشد.
به همین دلیل قیمت آهن در آمریکا و قیمت آن در دوبی میتوانند اختلاف قابل توجهی داشته باشند. حتی ترند قیمت هم می-تواند جهتهای متفاوت داشته باشند. یعنی تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال مثلاً به علت افت بازار ساختوساز ساختمان و قیمت املاک در آمریکا قیمت آهن رو به نزول باشد؛ در حالی که در همین زمان به علت رونق شدید ساختوساز بنا و فروش بالای املاک در دوبی قیمت آهن در دوبی هر روز افزایش یابد. این یک مثال واقعی بود که در سال 2008 میلادی مشاهده شد.
از طرفی در مورد آهن قیمت کاملاً منطقهای است. مثلاً قیمت آهن در بندرعباس و آبادان با قیمت آن در دوبی و کویت (شهرهای ساحل خلیج فارس) با اختلاف کمی، عملاً یکی است. زیرا هزینه حمل آهن بین این شهرها (با کشتی) زیاد قابلتوجه نیست.
این در حالی است که این قیمت و حتی گاهیترند قیمت آهن بین بندرعباس و بندرانزلی میتواند متفاوت باشد. از سوی دیگر قیمت همین استاندارد و فرم آهن (مثلاً میلگرد ساختمانی با یک شماره استاندارد) در بندرانزلی رابطه بسیار نزدیکی با قیمتش در بندرآستراخان روسیه یا بندر شوچنکو در قزاقستان (شهرهای ساحل دریای خزر) دارد.
این دو کالا البته همانطور که ذکر شد مواردی هستند که بسیار باهم متفاوتند و جهت توضیح مطلب به شکل روشنتر مطرح شدند. عملاً سایر کالاها هم همین حالت را دارند؛ ولی نه با چنین اختلاف چشمگیری.
به هر حال منطقهای و جهانی بودن قیمت کالاها درجات بسیار متفاوتی دارد که اثر آن بر تحلیل فاندامنتال آن کالاها باید بررسی شوند. مثلاً در مورد مس یا نیکل قیمت از نظر جهانیبودن بسیار شبیه به طلا است؛ ولی در مورد شکر یا برنج منطقهایتر هستند.
عوامل مؤثر بر تحلیل فاندامنتال
عرضه و تقاضا عوامل اصلی تعیینکننده در تحلیل فاندامنتال قیمت کالاها است. علاوه بر مسئله جهانیبودن و یا منطقهای بودن قیمت کالاها، باید به هرگونه اخباری که به نحوی بر عرضه و تقاضای کالای مورد نظرتان تأثیر دارد، توجه کنید.
مثلاً اعتصاب طولانی مدت کارگران معادن مس در شیلی (که بزرگترین صادرکننده مس در دنیاست) و یا بالارفتن تعداد املاک معامله شده در آمریکا (که بزرگترین بازار جهان است) به ترتیب عرضه این فلز را کم و مصرف آن را بالا میبرد و مسلماً از نظر تحلیل فاندامنتال قیمت آن افزایش پیدا میکند.
بخوانید: چگونه در بورس موفق شویم؟
شرکتهایی که کار آنها تحلیل فاندامنتال است
شرکتهای زیادی وجود دارند که به طور تخصصی دز زمینه گردآوری اطلاعاتی که بر تحلیل فاندامنتال یک موضوع و یا مجموعهای از موضوعات، که معمولاً با هم ارتباط نزدیک دارند کار میکنند.
این شرکتها پس از یافتن منابع و گردآوری این اطلاعات توسط تیمهای خود، اطلاعات گردآوری شده را بررسی و تحلیل می-کنند و درباره تأثیر این مجموعه اطلاعات بر قیمت محصولات یا خدمات مورد مطالعه نظر میدهند و معمولاً آن را به صورت یک گزارش به افراد و شرکتهای متقاضی میفروشند.
اغلب این شرکتها به صورت یک آبونمان ماهانه از مشتریان خود کسب درآمد میکنند. چنین مبالغی برای یک بانک، صندوق سرمایهگذاری و یا یک شرکت درگیر با معاملات مربوطه با مبالغ بالا (چه به صورت تجارت مالی و چه به صورت فیزیکی آن) بسیار ناچیز است.
ولی حتی تریدرهایی با سرمایههای متوسط نیز اغلب از مشتریان چنین شرکتهایی هستند، چون به جای صرف وقت روی جمع-آوری اطلاعات و تحلیل فاندامنتال، میتوانند آن را به صورت آماده و تحلیل شده دریافت کرده و وقت و تمرکز فکری خود را روی کار اصلی خودشان یعنی ترید متمرکز کنند و به این ترتیب در کارشان موفقتر باشند.
بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
مقایسه تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال
تفاوت اصلی تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال در نوع نگرش این روشها به نوسانات قیمتها و تفسیر بازار است. به همین منظور میتوانیم به سه تفاوت عمده برای این دو تحلیل اشاره کنیم:
اساس کار تحلیل تکنیکال بر پیشبینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته است. در حالی که تحلیل فاندامنتال بر اساس پیشبینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی است.
نتایج تحلیل تکنیکال بیشتر کاربرد کوتاهمدت دارند. اما تحلیل فاندامنتال معمولاً برای مدت زمان طولانیتر به کار میرود و جامعتر و کاملتر است.
تحلیل تکنیکال معلولگرا و تحلیل فاندامنتال علتگرا هستند. به عبارت دیگر مبنای تحلیل روند قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت را نادیده میگیرد. در حالی که تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر عرضه و تقاضا میشوند را مورد مطالعه قرار میدهد تا ارزش جاری و آینده ارزها در برابر یکدیگر بدست آید.
آموزش تحلیل فاندامنتال را از کجا شروع کنیم؟
محتوای بسته آموزش غیرحضوری تحلیل فاندامنتال مقدماتی را تماشا کنید تا بتوانید بهترین بازارها و سهامها را از نظر شاخصهای فاندامنتال یافته و در آنها سرمایهگذاری کنید:
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
در حالت کلی به منظور تحلیل سهام در بورس و ارزهای مختلف در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی دو روش وجود دارد که هرکدام از آنها میتوانند مکمل دیگری باشند. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میشود و ما در این مقاله به بررسی و مقایسه این دو روش، در بازار پرداختهایم.
نخست به تحلیل تکنیکال میپردازیم.
تحلیل تکنیکال:
تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار قیمت،زمان و ابزارهای آن است، رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت، روانشناسی بازار و داده های حجم معامالت پیش بینی می کند . به عبارتی دیگر نیروهای عرضه و تقاضا که هسته بازارهای مالی را تشکیل می دهند، در واقع قیمت از احساسات و هیجانات معامله گران نشات می گیرد و بر اساس آن ها حرکات قیمتی شکل میگیرد.
بنابراین می توان گفت به نوعی تحلیل رفتارهای انسان در گذشته عمر بازار است. بر خلاف فاندامنتال (بنیادی) که ارزش سهام را بر اساس بیانی های مالی یک کمپانی ارزیابی می کند، تحلیل تکنیکال تمرکز خود را صرفاً بر روی رفتار قیمت و تاریخچه حجم می گذارد .
ابزارهای تحلیل تکنیکال در واقع تاثیر عرضه و تقاضای اوراق بهادار بر روی تغییر قیمت، حجم و نوسانات ضمنی سهام را به دقت موشکافی میکند. این روش تحلیلی اغلب برای تعیین سیگنال های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد، علاوه بر این افراد می توانند با استفاده از آن نقاط ضعف یا قوت یک سهام را به نسبت بازاری گسترده یا بخش هایی از آن ارزیابی کنند . به عبارت دیگر تحلیلگران با تکیه بر اطلاعات بدست آمده می توانند قیمت سهام را در آینده پیش بینی کنند .
مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟
۱- در تحلیل تکنیکال آنچه در بازار رخ میدهد، به خوبی رصد میشود. این یک نکته بسیار مهم در خصوص معاملهگری در بازار است. هر معاملهگر باید دید درستی از آنچه بازار در جریان است داشته باشد تا بتواند نسبت به خرید، فروش یا نگهداری یک دارایی تصمیمگیری کند.
۲- تحلیل تکنیکال ابزار زمان را با چند درصد خطا در اختیار معاملهگر قرار میدهد. به کمک تحلیل تکنیکال، یک معاملهگر میتواند زمان مناسب خرید و فروش یک دارایی را تشخیص دهد که این یک امکان بینظیر به شمار میرود.
۳- امروزه با ابداع ابزارهای هوشمند تحلیل تکنیکال، انجام این تحلیلها هم راحتتر و هم دقیقتر شده است و این یک مزیت بینظیر در مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار میرود.
۴- قواعد ثابتی برای الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال وجود دارد و تصمیمگیری مبتنی بر این الگوها صورت میگیرد.
نقاط ضعف تحلیل تکنیکال چیست؟
مهمترین نقاط ضعف تحلیل تکنیکال را میتوان در دو مورد زیر خلاصه نمود:
۱- الگوها و شاخصهای متعددی برای تحلیل تکنیکال ابداع شده است که در بسیاری از مواقع این الگوها سیگنالهای متناقضی صادر میکنند و این مسئله موجب ایجاد سردرگمی برای تصمیمگیری در معاملهگر میشوند.
۲- در تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان فاکتورهای بنیادی یک دارایی مورد توجه قرار نمیگیرد. فارغ از اینکه این مسئله از نظر تحلیلگران تکنیکال نقظه ضعف به شمار میرود یا خیر، باید توجه داشته باشید که خواه ناخواه ماهیت بازارهای مالی روی روند قیمتهای داراییها مؤثر هستند. از آن گذشته خیلی کم پیش میآید که در بازههای زمانی طولانیمدت روند حاکم بر بازارهای مالی با متغیرهای کلان اقتصادی همخوانی نداشته باشد. این نکته مهم ناظر بر فرق تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی):
تحلیل بنیادی روشی است که با استفاده از آن، افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی محاسبه کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. در این تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها تا عوامل اقتصاد خرد مانند عملکرد مدیریت شرکت، مورد توجه قرار میگیرد.
هدف نهایی تحلیل بنیادی این است که سرمایهگذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم، به این نتیجه برسد که سهم بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده است یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. همه تحلیلگران سهام تلاش میکنند تا با استفاده از عوامل خرد و کلان بتوانند به قیمت واقعی سهم دست یابند. آنها وضعیت کلی اقتصاد مانند نرخ بهره، وضعیت صنعت و شرکتها را در نظر میگیرند، سپس به ارزیابی اوراق بهادار مورد نظر خود بپردازند.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده، عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت مورد توجه قرار میگیرند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است. تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورد استفاده قرار گیرد.
مزایای تحلیل بنیادی چیست؟
۱- تحلیل بنیادی باعث ایجاد یک دیدگاه واقعی نسبت به داراییها میشود؛ چراکه مبتنی بر نوعی محاسبات ریاضی و بررسی اسناد مالی صورت میگیرد. در نهایت تحلیلگر به یک عدد مشخص از ارزش ذاتی یک دارایی میرسد؛ بنابراین به راحتی قادر به تصمیمگیری درباره خرید یک دارایی خواهد بود. اگر قیمت دارایی بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، به هیچ عنوان تصمیم به خرید آن نمیگیرد مگر آنکه به این نتیجه برسد در آینده ارزش ذاتی یک دارایی افزایش پیدا میکند.
۲- تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در ادامه به طور دقیق بررسی میشود؛ اما یک نکته مهم باید در اینجا اشاره شود. تأثیر اقتصاد کلان تنها در تحلیل بنیادی خود را نشان میدهد. مروری بر اتفاقاتی که در سال ۹۹ در بورس ایران رخ داد، این موضوع را به خوبی نشان میدهد. مؤلفههای بنیادی اقتصادی ایران به هیچ عنوان با رشد سرسامآور قیمت سهمها در بورس همخوانی نداشت. در نهایت هم بازار به مسیر طبیعی خود بازگشت و شاهد سنگینترین ریزش در تاریخ بورس ایران بودیم.
۳- صورت حسابهای مالی و عملکرد یک شرکت در تحلیل تکنیکال به صورت مستقیم دخالت داده میشود. وقتی سهام یک شرکت در بورس ایران یا فارکس خریداری میشود، در واقع معاملهگر صاحب بخشی از شرکت میشود؛ بنابراین باید به خوبی بداند که در این شرکت چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. صورتهای مالی این ابزار را در اختیار معاملهگرها قرار میدهند.
نقاط ضعف تحلیل بنیادی چیست؟
برای بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال باید توجه داشت که در تحلیلی در بازارهای مالی نقاط مثبت و منفی دارد. در همین راستا نقاط ضعف تحلیل بنیادی عبارتاند از:
۱- علیرغم این که تحلیل بنیادی شاخص مناسبی از ارزش واقعی یک دارایی به معاملهگران ارائه میدهد، ولی به هیچ عنوان زمان رسیدن این دارایی به ارزش ذاتی با تحلیل بنیادی قابل تشخیص نیست؛ بنابراین ممکن است نیاز باشد تا مدتها زمان نیاز باشد تا این هدف محقق شود.
۲- برای تحلیل تکنیکال ابزارهای متعددی مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی شده است که کار را برای تریدرها آسان کرده است. در حالی که برای تحلیل بنیادی خبری از این ابزارها نیست و انجام کارهای مرتبط با تحلیل بنیادی (اگر بنا باشد با دقت انجام شود) زمان زیادی لازم دارد. این یک تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار میرود.
۳- دادههای مورد استفاده در تحلیل بنیادی باید با بدبینانهترین حالت ممکن مورد استفاده قرار بگیرد؛ چراکه متغیرهای اقتصادی به طور دائمی در حال تغییر هستند. این کار موجب میشود که اعتبار تحلیل حفظ شود.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی):
مفهوم
مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در مفهوم آنها است. همانطور که گفتیم در تحلیل تکنیکال سعی میشود با استفاده از فرمولها و روشهای مختلف ریاضی و آمار و براساس نمودار قیمتی آن دارایی در گذشته، قیمت آینده و روند حرکتی بعدی آن پیشبینی شود.
در حالی که در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی میخواهیم ارزش ذاتی یک دارایی را با استفاده از عوامل بیرونی تشخیص دهیم و ببینیم که آیا قیمت فعلی آن از قیمت واقعیاش پایینتر است یا بالاتر.
زمان سرمایه گذاری
تفاوت دیگر این دو تحلیل در این است که از تحلیل تکنیکال معمولاً برای ترید کردن و سرمایهگذاری کوتاه مدت و از تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای طولانی مدت استفاده میشود.
برای مثال کسی که میخواهد روی سهام یک شرکت سرمایهگذاری کند تا در آینده بتواند از رشد آن سود خوبی نصیبش شود بهتر است از تحلیل فاندامنتال برای بررسی آن استفاده کند. در طرف دیگر کسی که میخواهد از نوسانات قیمت بیت کوین درآمد داشته باشد میتواند از تحلیل تکنیکال کمک بگیرد.
هدف از تحلیل
موضوع دیگری که تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال را از هم جدا میکند هدف از تحلیل است. به عبارت دیگر وقتی میخواهیم ببینیم قیمت یک دارایی در چه وضعیتی قرار دارد و آیا از ارزش واقعی خود بالاتر است یا پایینتر باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم.
به همین ترتیب اگر به دنبال یافتن نقاط ورود و خروج مناسب برای ترید یک دارایی هستیم یا میخواهیم ببینیم در روزهای آینده احتمال حرکت قیمت به کدام نواحی وجود دارد بهتر است از تحلیل تکنیکال کمک بگیریم.
نحوه تصمیم گیری
وقتی کسی از تحلیل فاندامنتال استفاده میکند در واقع بر اساس اطلاعات و آمار و ارقامی که از بررسی و مطالعهی عوامل خارجی به دست آورده، تصمیمگیری میکند درحالیکه در تحلیل تکنیکال این تصمیمگیری براساس روند حرکتی بازار و قیمت دارایی انجام میشود.
برای مثال وقتی بازار روند نزولی دارد و قیمت یک دارایی به محدودهی حمایتی میرسد، سرمایهگذار ممکن است بر این اساس تصمیم به ورود به بازار بگیرد. در تحلیل فاندامنتال تصمیم به خرید یک دارایی زمانی صورت میگیرد که عوامل مؤثر اشارهشده در تعریف تحلیل فاندامنتال سیگنال مثبت بدهد.
نوع دادهها در تحلیل
تفاوت عمدهی دیگر تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال یا اگر بخواهیم به زبان فارسی بگوییم از عمدهترین تفاوتهای تحلیل فنی با تحلیل بنیادی نوع دادههایی است که از آنها در تصمیمگیری خود استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر در تحلیل فاندامنتال از گزارشهای مالی شرکتها، سایتهای خبری، آمار و ارقام مربوط به صنایع مختلف و موارد این چنینی استفاده میشود در صورتی که در تحلیل تکنیکال صرفاً از روی نمودار قیمتی تمام تحلیل انجام شده و تصمیمگیری صورت میگیرد.
همچنین در تحلیل فاندامنتال هم از دادههای گذشته و هم از دادههای فعلی برای نتیجهگیری استفاده میشود اما در تحلیل تکنیکال تنها بر اساس دادههای گذشته این کار صورت میگیرد.
نوع ترید
همانطور که میدانید تریدرها یا کسانی که به معامله و خریدوفروش یک دارایی میپردازند به چند نوع طبقهبندی میشوند. برای مثال کسی که یک دارایی را میخرد و برای مدتها دست به آن نمیزند یک سرمایهگذار یا تریدر بلندمدت نامیده میشود. یا کسی که در طول روز چندین بار وارد موقعیتهای معاملاتی شده و از آنها خارج میشود اسکالپر یا ریزهخوار نام دارد.
اینها را گفتیم تا بگوییم معمولاً سرمایهگذارها و تریدرهای بلندمدت از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند در صورتی که اسکالپرها و کسانی که تریدهای کوتاهمدت انجام میدهند از تحلیل تکنیکال استفادهی بیشتری دارند.
نتیجه گیری
با اینکه طرفداران هر یک از دو روش «بنیادی» و «تکنیکال»، روش خود را بیشتر قبول دارند، اما واقعیت این است که بسته به شرایط به کارگیری هر دو روش میتواند سودده باشد و احتمال ریسک را کاهش دهد و و یک سرمایهگذار بایستی سبدی از داراییها را تشکیل دهد، پس باید بتواند این داراییها را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار دهد. لذا همواره توصیه شده است با استفاده از ترکیب هردو تحلیل مورد اشاره (بنیادی و تکنیکال) در بازار معامله و سرمایهگذاری نماید.
شیوه معمول که همواره به سرمایهگذاران توصیه میشود این است که در ابتدا سهمهای بنیادی را رصد نموده و با اینکار بهترین سهمهای بازار را از نظر بنیادی انتخاب کند و سپس با کمک تحلیل تکنیکال بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم را بیابد.