سطح حمایت و مقاومت در بورس

معرفی و بررسی کارگزاران بازارهای داخلی و خارجی بورس ، فارکس تایم ، فیبوگروپ ، هات فارکس و معرفی بروکرهای فیک و کلاهبردار
سطح حمایت و مقاومت، پایه و اساس هر استراتژی معاملاتی را تشکیل میدهد. اگرچه این موضوع در میان معاملهگران فارکس بسیار رایج است، اما یکی از مفاهیمی است که عموم سرمایه گذاران بهدرستی آن را درک نکردهاند. زمانی که صحبت از ترسیم سطح حمایت و مقاومت به میان میآید، معاملهگران فارکس به دو دسته تقسیم میشوند:
یک دسته کسانی هستند که سطوح بسیار زیادی را ترسیم میکنند
دسته دیگر نیز کسانی هستند که به اندازه کافی سطوح را مشخص نمیکنند
اگر بخواهیم واضحتر توضیح دهیم، ترسیم «صحیح» سطوح مقاومت و حمایت در یک نمودار، یکی از جنبههای اختیاری در معاملات فارکس به شمار میرود. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از معاملهگران در این زمینه دچار مشکل هستند. میتوان موضوع ترسیم سطح حمایت و مقاومت را ترکیبی از علم و هنر در نظر گرفت. بنابراین با اینکه برای ترسیم این سطوح روشی مرجع وجود دارد، اما نمیتوان تنها به یک رویکرد سطح حمایت و مقاومت در بورس محدود اکتفا کرد. در این مقاله تلاش میکنیم تا مفاهیم اساسی سطوح حمایت و مقاومت را از نظر فنی و بنیادی مورد بررسی قرار دهیم.
سطح حمایت و مقاومت فارکس چیست؟
میتوان سطح حمایت و مقاومت در بازار فارکس را با استفاده از مفاهیم عرضه و تقاضا و همچنین روانشناسی به بهترین شکل توضیح داد. اجازه دهید ابتدا نگاهی به جنبه بنیادی این سطوح در بازار فارکس بیندازیم.
هر سطح مقاومت در بازار فارکس با افزایشی در عرضه آغاز میشود. به عبارت دیگر فروشندگان احساس میکنند قیمت فعلی بیشتر از ارزش واقعی آن است و به این امید میفروشند که قیمت آتی کاهش پیدا میکند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر چگونه تعداد واحدهای موجود همانگونه که میزان قیمت بالا میرود افزایش مییابد. این تصویر از عرضه، اساسیترین اصل سطح مقاومت در بازار فارکس را نشان میدهد.
تقاضا
هرگونه سطح حمایت در بازار فارکس با افزایشی در تقاضا آغاز میشود. به عبارت دیگر، خریداران احساس میکنند قیمت فعلی کمتر از ارزش واقعی آن است و به این امید میخرند که قیمت آتی افزایش پیدا میکند. توجه داشته باشید در نمودار زیر چگونه تعداد واحدهای در دسترس همانطور که قیمت پایین میآید، کاهش پیدا میکند. این تصویر تقاضا، اساسیترین اصل یک سطح حمایت را در بازار فارکس نشان میدهد.
بنابراین روی یک نمودار ساده قیمت، عرضه و تقاضا به چه شکل ترسیم میشوند؟
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، سطوح مقاومت و حمایتی را مشخص کردهایم که میتوان از طریق آنها معامله را انجام داد. بدینصورت معاملهگران به سبک پرایس اکشن میتوانند از مفهوم عرضه و تقاضا به نفع معاملات خود استفاده کنند.
در پس زمینه سطوح حمایت و مقاومت چه مفهوم روانشناسی پنهان شده است؟
موضوع سطح حمایت و مقاومت فارکس از دو جنبه قابل بررسی است. جنبه اول که آن را به عنوان روشی بنیادی میشناسند مربوط به عرضه و تقاضا بود؛ آن را کمی قبلتر بیان کردیم. جنبه دوم، رویکرد فنی است که روش ترجیحی ما برای استفاده از سطوح مقاومت و حمایت فارکس به شمار میرود. رویکرد فنی بهسادگی بیان میکند که اگر تعداد زیادی از معاملهگران سطح مشابهی را در بازار مشاهده کنند، آن سطح بهاحتمال زیاد مورد توجه قرار خواهد گرفت. به همین دلیل است که همیشه گفته میشود هرچه سطح حمایت یا مقاومتهای آشکارتری وجود داشته باشند، منجر به وضع معامله کارآمدتری خواهند شد. اگرچه این چیزی شبیه به پیشگویی است، اما ما بهعنوان معاملهگر، یک سطح مقاومت یا حمایت را مشاهده میکنیم و انتظار داریم که واکنشی اتفاق بیافتد. اکنون دوباره نگاهی به نمودار GBPNZD بالا میاندازیم، اما این بار سطح را ازنظر فنی بررسی خواهیم کرد.
اگرچه ما همیشه از سیگنال حرکات قیمتی بهعنوان یک تائیدیه استفاده میکنیم اما در حالت کلی، زمانی که سطح مقاومتی شکسته میشود، معاملهگر فنی باید انتظار داشته باشد که سطح شکسته شده بهعنوان یک سطح حمایت، عمل کند. بنابراین میتوانیم از آن سطح حمایت جدید بهعنوان پایه و اساس یک وضع معاملهی بالقوه بهره بگیریم.
نحو ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت یک بخش اساسی از تحلیل تکنیکی است که برای تشخیص روند و اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرند. این سطوح روندها را مورد سنجش قرار می دهند و آنها را تائید می کنند و باید توسط هر معامله گری که تحلیل تکنیکی را بکار می برد مورد استفاده قرار گیرند. سطح حمایت توسط خطی نشان داده می شود که نقاط کف قیمتی در گذشته را به هم وصل می کند. این خط بسته به روند اصلی (جهت غالب حرکات قیمت) می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
- اگر روند، صعودی باشد خط روندی که کف های قیمتی را بهم وصل می کند به عنوان سطح حمایت و مقاومت در بورس یک حمایت با شیب مثبت در نظر گرفته می شود.
- اگر روند، افقی باشد خط روند تحتانی به عنوان یک حمایت افقی در نظر گرفته می شود.
سطح مقاومت توسط خطی که اوج های قیمتی را بهم وصل می کند مشخص می شود. سطح مقاومت بسته به روند اصلی می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
- خط روندی که در یک روند نزولی نقاط اوج قیمتی را بهم وصل می کند، به عنوان یک مقاومت با یک شیب منفی در نظر گرفته می شود.
- در یک روند افقی، خط روند فوقانی به عنوان یک مقاومت افقی در نظر گرفته می شود.
در انتها لازم به ذکر است، برای بررسی یک خط یا محدوده بهعنوان حمایت یا مقاومت، باید واکنش سهم به این محدوده مورد بررسی قرار گیرد.
هدف اصلی ا fxtime.ir آموزش به همراه معرفی و آگاه سازی هموطنان عزیز از اهداف پشت پرده تبلیغ کنندگان فارکس می باشد و در صورتی که از فرد یا شرکت حقیقی یا حقوقی فعال در بازارهای مالی خارجی اعم از فارکس ، بورسهای خارجی و . در این مقالات نام برده شده. فقط جهت اگاه سازی بوده و این گونه افراد و شرکت ها مجوزهای لازم جهت فعالیت در بازارهای مالی ایران را ندارند و ممکن است سرمایه شما در خطر بلوکه شدن و یا کلاهبرداری قرار گیرد.
استراتژی پرایس اکشن سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در پرایس اکشن در واقع سطوح افقی ثابتی در نمودار قیمتی هستند. این سطوح اغلب بالای یک کندل را به بالای دیگر کندل ھای قیمت وصل می کنند. عکس این ماجرا نیز صادق است. یعنی پایین یک کندل را به پایین دیگر کندل ھا ارتباط می دھند.
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Levels) یکی از مفاهیم مؤثر و ابزارهای پرقدرت تحلیل تکنیکال است. درک صحیح آن نقش زیادی در کسب سود از بازار دارد. این مفهوم، بسیار ساده و در عین حال حاوی اطلاعات ارزشمندی از رفتار و احساسات بازیگرهای بازار است. به طور کلی، سطح حمایت از ریزش قیمت و سطح مقاومت از افزایش قیمت جلوگیری میکند.
این دو زمانی شکل میگیرد که حرکت قیمت بازگردد. تغییر جھت بدھد و قله یا قعر ایجاد کند. سطوح حمایت یا مقاومت میتوانند محدوده ھای مشخصی برای معامله بسازند. سطوح حمایت و مقاومت ھمچنین می توانند در حرکت ھای بعدی قیمت باز ھم اثر بگذارند.
نمودار قیمت در اکثر مواقع ھنگام برخورد به حمایت و مقاومت واکنش نشان می دھد. البته امکان دارد که گاھی ھم از آن به راحتی عبور کند.
در تصویر زیر شاھد نمونه هایی از سطوح حمایتی و مقاومتی پرایس اکشن ھستیم. قیمت در میان آنھا به حالت رنج درآمده است. توجه داشته باشید در نمودار زیر ھنگامیکه قیمت مقاومت را به سمت بالا شکسته است. باز ھم بازگشته و آن را لمس کرده است. در اینجا مقاومت تغییر نقش داده و تحت عنوان حمایت ظاھر می شود.
سطوح حمایت و مقاومت
یک تعریف کلی
زمانی که قیمت در حال کاهش باشد، با رسیدن به «سطح حمایت» (Support Level) حرکت نزولی آن متوقف میشود. این محدوده با حمایت از قیمت جلوی کاهش بیشتر را میگیرد. در سوی مقابل، معمولا زمانیکه قیمت یک دارایی در حال افزایش است، با رسیدن به «سطح مقاومت» (Resistance Level) حرکت صعودی آن متوقف خواهد شد.. این محدوده جلوی افزایش بیشتر قیمت را میگیرد. این سادهترین تعریف سطوح حمایت و مقاومت است.
سطوح حمایت و مقاومت به طور مستقیم با «عرضه و تقاضا» در ارتباط اند. قیمت یک دارایی زمانی بالاتر میرود که تعداد خریدارها از فروشندهها بیشتر باشد. یا تقاضا از عرضه پیشی بگیرد. به همین ترتیب، زمانی قیمت پایین میآید که تعداد فروشندهها از خریدارها بیشتر باشد که به معنی سبقت عرضه از تقاضا است. با توجه به این قانون میتوان اینطور نتیجه گرفت که:
سطح حمایت محدودهای از قیمت یک دارایی است که از ریزش بیشر قیمت در یک روند نزولی جلوگیری میکند. سطح مقاومت محدودهای از قیمت است که از افزایش بیشتر قیمت در یک روند صعودی جلوگیری میکند.
پیشنهاد میکنیم برای آموزش پرایس اکشن از این صفحه دیدن کنید: دوره های آموزشی
انواع سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت به دو نوع متغیر (Dynamic) و ثابت (Static) تقسیم میشوند.
- سطوح متغیر (Dynamic): محدودههای متغیر (داینامیک) که با نام «خط روند» (Trend Line) هم شناخته میشوند. خطوط شیبداری هستند که جلوی افزایش و کاهش قمیت را در روندهای صعودی/نزولی میگیرند. این محدوده باعث ایجاد یک کانال قیمتی در جهت صعود یا نزول میشود.
- سطوح ثابت (Static): محدودههایی از قیمت هستند که در نمودار به صورت خطوط افقی (Horizontal Levels) رسم میشوند. این محدودهها از اتصال بیش از ۲ مورد از بیشترین سقف قیمت یا کمترین کف قیمت در گذشته به دست میآیند. به این معنی که قیمت در گذشته با هر بار رسیدن به این محدودههای افقی، با واکنشی از نوع مقاومت یا حمایت مواجه شده و نسبت به آن حساس است.
سوئینگ حمایت ھا و مقاومت ھا در نمودار
حمایت ھا و مقاومت ھا ھمچنین می توانند توسط نقاط، سوئینگ شوند. ھنگامی که بازار روندی می سازد و دوباره به روند باز میگردد. این بازگشت باعث ایجاد نقطه سوئینگ می شود. در روند رو به بالا قله ھای قبلی نقش حمایت ایفا می کنند. روند رو به پایین قعرھای قبلی نقش مقاومت خواھند داشت. در ادامه مثالی از حرکت قیمت به منظور تست و لمس دوباره نقاط سوئینگ آورده میشود. نکته قابل توجه این است که وقتی سطحی شکسته شد در مرحله لمس دوباره قیمت مقاومت در این مرحله تبدیل به حمایت می گردد. عکس این موضوع نیز برقرار است. این نقاط معمولا برای ورود و باز کردن پوزیشن مناسب ھستند. (البته با برقراری دیگر شرایط با توجه به استراتژی معامله گر).
حرکت قیمت به منظور تست و لمس دوباره نقاط سوئینگ
چگونگی معامله با سیگنال ھای پرایس اکشن با استفاده از سطوح حمایتی و مقاومتی
سطوح حمایت و مقاومت بھترین دوستان معامله گران پرایس اکشن ھستند. ھنگامی که یک سیگنال ورود پرایس اکشن در سطوح مھم حمایت و مقاومت شکل می گیرد، میتواند یک معامله با سود بالا را برای ما داشته باشد. سطح مھم به تریدر موقعیت قرارگیری استاپ لاس را ھم نشان می دھد.
کندل پین بار
سیگنال ھای ورودی پرایس اکشن نظیر سیگنال کندل پین بار (pin bar) و یا دیگر سیگنال ھا برای ما با تایید است. تاییدی برای واکنش قیمت در حین رسید به سطح کلیدی را فراھم میکند.
در مثال زیر سطح مھم مقاومتی و یک استراتژی ناکام (fakey strategy) ریزش شکل گرفته در آن را شاھدیم. این مثال بازگشت قیمت با ساخت یک کندل بزرگ صورت است. ھمچنین مقاومت را به صورت ناکام شکسته است. بنابراین پتانسیل زیادی برای ادامه ریزش وجود داشته است.
شکست ناکام مقاومت و ادامه روند ریزشی
مثال بعدی نشان میدھد که چگونه بایستی در یک روند صعودی با استفاده از یک حمایت ترید کنیم. روند صعودی آماده شد تا بر روی یک حمایت استراحت کوتاھی کند. پس از آن به یکباره صعود می کند.
بازگشت به حمایت و ادامه روند صعودی
مثال بیشتر از سطوح مقاومت و حمایت در پرایس اکشن
مثال بعدی گویای این نکته است که چگونه در برخی مواقع سطح سوئینگ گذشته در آینده میتواند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کند و توجه ما را برای سیگنال ورود به خود جلب نماید.
در این مثال روند صعودیست. سوئینگ پس از شکست به سمت بالا در نھایت به سطح حمایتی تغییر نقش میدهد. مشھود است ھنگامی که قیمت به این حمایت نزدیک شد یک کندل پین (pin bar) مناسب به عنوان سیگنال ورود ساخت.
پین بار روی حمایت نمودار سیگنال خرید صادر کرده است
پیشنهاد میکنیم از این صفحه دیدن کنید: پرایس اکشن لنس بگز
آخرین نمودار در زیر نوع جالب آن می باشد. به سوئینگ در روند نزولی در سمت چپ نمودار توجه کنید. می توانید ببینید که چگونه این سطح پس از ماھ ھا و حتی پس از تغییر جھت روند از نزولی به صعودی ھمچنان تاثیرگذار بوده است. ابتدا پس از شکست رو به پایین به عنوان مقاومت ایفای نقش کرد و پس از شکست رو به بالا تبدیل به حمایت شد. میتوان سیگنال ترکیبی “کندل پین” و “ناکام” (fakey pin bar combo) را مشاھده نمود.
سیگنال ترکیبی کندل پین و ناکام
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر سطح حمایت و مقاومت در بورس تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده سطح حمایت و مقاومت در بورس سطح حمایت و مقاومت در بورس و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به سطح حمایت و مقاومت در بورس صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال چیست
پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال زمانی به کار برده می شود که تغییری در مسیر حرکت قیمت روی دهد. ، میانگین بالاترین و پایین ترین قیمت یک سهم، در روز و آخرین قیمت ثبت شده برای آن سهم است. در این مقاله با پیوت و انواع پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد. و در نهایت روش تشخیص پیوت را به شما خواهیم گفت.
پیوت (مینور و ماژور) در تحلیل تکنیکال را بشناسید
پیوت ها از جمله ابزاری هستند که به عنوان شاخصی برای پیشبینی روند بازار از توسط معامله گران به کار گرفته می شوند. پیوت از جمله ابزار تحلیل تکنیکال در بازار است. زمانی که این ابزار در کنار دیگر ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال مانند سطح حمایت، مقاومت و دنباله فیبوناچی به کار گرفته می شود، انجام معاملات برای سرمایه گذار ساده تر خواهد شد.
می توان گفت پیوت مجموعه ای از محاسبات است که روند فعلی بازار را مشخص می کند. با استفاده از این ابزار می توانید در بازه های زمانی متفاوت روند تغییرات قیمت ها و حرکت بعدی بازار را تشخیص دهید.
با شناسایی نقاط پیوت در نمودار قیمت ها، تصمیم درستی برای معاملات خود می گیرید. ما را در ادامه مقاله دنبال کنید و اطلاعات خود را در خصوص این ابزار ارزشمند افزایش دهید.
پیوت چیست؟
پیوت (Pivot) در زبان انگلیسی به معنای روی پاشنه چرخیدن است. در تحلیل تکنیکال این اصلاح زمانی به کار برده می شود که تغییری در مسیر حرکت قیمت روی دهد.
پیوت به خودی خود، میانگین بالاترین و پایین ترین قیمت یک دارایی، در روز و آخرین قیمت ثبت شده برای دارایی است. افزایش قیمت دارایی از پیوت در روز بعد به معنای ادامه روند صعودی است. در این حالت روند بازار صعودی یا گاوی است.
از سوی دیگر کاهش قیمت از پیوت به معنای تغییر احساس معامله گران نسبت به دارایی و کاهش قیمت ها است. در این صورت بازار مسیر نزولی یا خرسی را پیش می گیرد.
نقطه پیوت به تنهایی به عنوان یک اندیکتور یا شاخص عمل می کند. اما از این نقطه برای تعیین سطح حمایت و مقاومت در بازار نیز استفاده می شود. معامله گرانی که روزانه در بازار خرید و فروش می کنند با استفاده از این ابزار زمان خرید، نقطه توقف و زمان فروش را تعیین می کنند.
با توجه تغییر میزان عرضه و تقاضا در بازار، روند بازار نیز مدام در حال تغییر است. در نمودار زیر نقاط پیوت متعددی را مشاهده می کنید. پیوت انواع متفاوتی دارد که در ادامه با آنها آشنا می شوید.
انواع پیوت
پیوت به تغییر مسیر قیمت در نمودار اشاره می کند. دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال مد نظر قرار می گیرد. اما در کنار این دو نوع پیوت باید بدانید که پیوت از دیرباز همواره از 7 سطح متفاوت تشکیل می شده است. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم. در اخر می آموزیم که پیوت چه اطلاعتی را در اختیار سرمایه گذار می گذارد.
پیوت مینور و ماژور
برای درک بهتر تفاوت پیوت های مینور و پیوت های ماژور به نمودار زیر نگاه کنید. دایره های سبز در این نمودار نشان دهنده پیوت های ماژور هستند و مربع های قرمز پیوت های مینور را نشان می دهند.
همانطور که مشاهده می کنید. تشخیص پیوت های ماژور در مقایسه یا پیوت های مینور ساده تر است. پیوت های ماژور غالباً در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت شکل می گیرد. در بسیاری از موارد این پیوت ها به عنوان یک سطح قیمت مهم در بازار شناخته می شوند.
میزان فعالیت خریداران و فروشندگان در پیوت های ماژور به اوج می رسد.با مشاهده نمودار متوجه می شوید که پیلوت های ماژور تغییر مسیر قیمت ها را نشان می دهند. در این نقاط مسیر بازار به کلی تغییر می کند. همانطور که مشاهده می کنید در برخی از مواقع روند نزولی به صعودی یا روند صعودی و نزولی تغییر می کند.
اما پیوت های مینور از قانون خاصی تبعیت نمی کنند. تشکیل این پیوت ها تصادفی است و تغییرات کوچک قیمت را نشان می دهد. این پیوت ها یا این تغییرات قیمت برای تغییر روند صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی به اندازه کافی قدرتمند نیستند.
سطوح متفاوت پیوت
پیوت از نظر سنتی به 7 سطح متفاوت تقسیم می شود که معامله گران را در تصمیم گیری یاری می کند. در ادامه با این سطوح آشنا می شوید.
P
این سطح درواقع بازه میان سطح مقاومت و حمایت را تعیین می کند. این نقطه به عنوان سطح پیوت (Pivot line) شناخته می شود. این بازه بر اساس میانگین قیمت روزانه و قیمتی که روز گذشته در بازار بسته شده است محاسبه می شود.
R1
این سطح اولین سطح مقاومت قیمت است که بالاتر از سطح پیوت شکل می گیرد. زمانی که میزان نوسان قیمت کم باشد، این سطح در نمودار نمایان می شود.
S1
اولین سطح حمایت احتمالی که قبل از سطح پیوت است. زمانی که میزان نوسان قیمت کم باشد، قیمت در این سطح نمایش داده می شود.
R2
دومین سطح مقاومت که بالاتر از سطح پیوت تشکیل می شود. زمانیکه نوسانات بازار طبیعی باشد، قیمت در این بازه قرار می گیرد.
S2
دومین سطح حمایت احتمالی است که پایین تر از سطح پیوت شکل می گیرد. زمانی که نوسانات بازار طبیعی باشد، قیمت در این بازه قرار می گیرد
R3
سومین سطح مقاومت احتمالی که بالای سطح پیوت شکل می گیرد. تنها زمانی که نوسانات بسیار زیاد باشد، قیمت از این سطح عبور می کند.
S3
سومین سطح حمایت که پایین تر از سطح پیوت شکل می گیرد. درست مانند مورد قبلی تنها زمانی که نوسانات بازار شدید باشد، قیمت از این سطح عبور می کند.
نحوه استفاده از پیوت
این ابزار در تحلیل تکنیکال به معامله گران کمک می کند که برای خرید کالا، سهام یا استفاده از قراردادهای آتی تصمیم گیری کنند. برخلاف میانگین متحرک این شاخص در تمام طول روز ثابت است. به همین دلیل پیوت به عنوان ابزار ارزشمندی در تعیین استراتژی سرمایه گذاری مفید است.
به عنوان مثال معامله گر با استفاده از این شاخص می داند اگر قیمت از سطح پیوت کاهش پیدا کند، باید برای فروش دارایی دست به کار شود؛ و از سوی دیگر اگر قیمت بالاتر از سطح پیوت باشد، باید دارایی بیشتری خریداری کند. از طرف دیگر سطح های S1،S2، R1 و R2 نیز می توانند به عنوان قیمت هدف برای معاملات یا به عنوان حد ضرر به کار برده شوند.
استفاده از این اندیکاتور در کنار دیگر شاخص ها در انجام معاملات متدوال است. ممکن است این شاخص با میانگین متحرک 50 یا 200 روزه و همینطور سطوح فیوناچی برهم پوشانی یا همسانی داشته باشد. به این ترتیب سطوح حمایت یا مقاومت قدرتمندی در بازار شکل می گیرد.
در آخر
برای سرمایه گذاری موفق را در بازار بورس و سرمایه تجربه کنید باید روند بازار را به درستی تشخیص دهید. پیوت ابزار ارزشمندی برای شناسایی روند فعلی بازار است. پیوت تغییرات قیمت و در نتیجه تغییر مسیر بازار از صعودی به نزولی و از نزولی به صعودی را نشان می دهد. اگر قیمت در مسیر صعودی از سطح پیوت عبور کند، روند بازار صعودی یا گاوی است. اما اگر قیمت از سطح پیوت کاهش پیدا کند، روند بازار نزولی و خرسی خواهد بود. به همین دلیل بسیاری از سرمایه گذاران برای تعیین بهترین زمان برای ورود و خروج از بازار از این اندیکتور استفاده می کنند.
چگونه سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار رمز ارزها تشخیص دهیم؟
با استفاده از ۴ روش سرمایهگذاران میتوانند از سطح حمایت و مقاومت به منظور افزایش سود تریدها استفاده کنند تا در نهایت معاملات بهتری انجام دهند. این مساله میتواند در معاملات تریدرها تفاوت فاحشی ایجاد کند. تفاوتی به اندازه یک معامله موفق و پر سود با یک معامله با ضرر زیاد. ما در این مقاله نحوه استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای معاملات رمز ارزها را آموزش میدهیم.
سطح حمایت و مقاومت چیست؟
یک تریدر برای انجام معاملات خود یک هدف مشخص دارد؛ خرید در قیمتی پایین و فروش آن در قیمت بالاتر. اما برای بسیاری از سرمایهگذاران این کار همانند غنی سازی اورانیوم بوده و کاری بسیار دشوار است. یکی از اساسیترین و قابلفهمترین استراتژیهایی که میتواند به تحقق این هدف کمک کند، شناسایی سطح حمایت و مقاومت یک رمز ارز است. هنگامی که معاملهگران بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، میتوانند زمان ورود و خروج خود به بازار را تنظیم کنند. تشخیص حمایت و مقاومت در بازارهای با روند صعودی، روند نزولی و حتی روند خنثی نیز مفید است. بیایید به تفصیل به این مساله بپردازیم.
حمایت چیست؟
حمایت در جایی شکل میگیرد که تقاضا برای خرید یک رمز ارز افزایش یابد و این افزایش تقاضا بیشتر از فشار عرضه آن رمز ارز توسط فروشندگان آن باشد. به عبارتی قدرت افرادی که اقدام به خرید آن ارز دیجیتال دارند، بیشتر از قدرت فروشندگان آن باشد؛ در نتیجه این اتفاق از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. در این سطح دو اتفاق رقم میخورد:
خریداران (گاوها) در این سطح تمایل به خرید دارند زیرا معتقدند قیمت به قدر کافی جذاب است و احتمال اینکه قیمت پایینتر از این معامله شود، بسیار کم است.
از طرف دیگر، فروشندگام (خرسها، تریدرهایی که پوزیشن شورت دارند) پوزیشن شورت خود را بسته و از بازار خارج میشوند. زیرا آنها معتقدند که بازار به اندازه کافی افت کرده است و احتمالا بهزودی بازگشت قیمت اتفاق میافتد. هنگامی که هر دو این موقعیتها رخ بدهد، یک حمایت تشکیل میشود.
نمودار بالا نمونه مناسبی از یک حمایت قوی است. هر بار که قیمت EOS به سطح ۲.۳۳ دلار کاهش مییابد، خریداران ظاهر میشوند و میزان فروش کاهش مییابد. این مساله باعث میشود تقاضا بیش از میزان عرضه شود و در نتیجه قیمت افزایش مییابد.
اگرچه حمایتهای افقی قابل اطمینانتر در نظر گرفته میشوند، اما آنها تنها راه شناسایی حمایت نیستند. در طی روندهای صعودی، خط روند صعودی نیز بهعنوان حمایت عمل میکند.
لایت کوین (LTC) در دسامبر سال ۲۰۲۰ روند صعودی خود را آغاز کرد. پس از آن، چندین بار قیمت لایت کوین به خط روند صعودی برخورد داشته و مجددا روند صعودی خود را ادامه داده است. دلیل این اتفاق این بود که وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد، خریدران با این باور که جفت ارز LTC/USDT برای خرید به سطوح جذابی رسیده است، خرید کردند.
در همان زمان، دسته دیگری از معاملهگران با فرض اینکه ممکن است قیمت در کوتاه مدت به محدوده اشباع فروش رسیده و قیمت بیش از این کاهش نمییابد، پوزیشن فروش خود را بستهاند. رفتار این دو دسته از معاملهگران به طور همزمان باعث شد کاهش قیمت متوقف شود و روند صعودی از سر گرفته شود.
سطوح مقاومت چیست؟
مقاومت را میتوان نقطه مقابل حمایت دانست. این سطحی است که عرضه بیش از تقاضا است و حرکت صعودی را متوقف میکند. مقاومت زمانی اتفاق میافتد که خریدارانی که در سطوح پایینتر خرید کردهاند شروع به فروش رمز ارز و دریافت سود خود میکنند و معاملهگران نزولی، پوزیشن “شورت” روی رمز ارز مورد نظر را باز میکنند؛ زیرا معتقدند که این روند صعودی پایان یافته و قیمت آماده برای عقبنشینی است. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد، روند صعودی متوقف شده و معکوس میشود.
حمایت یا مقاومت نیازی به یک سطح واحد ندارد. نمودار فوق نشان میدهد که چگونه منطقه بین ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار بهعنوان منطقه مقاومت عمل میکند. هر زمان که قیمت به این منطقه میرسید، معاملهگران کوتاه مدت سود خود را ذخیره میکردند و معاملهگران نزولی جفت ارز BTC/USDT را *شورت* میکردند. بین آگوست ۲۰۱۹ و جولای ۲۰۲۰، این جفت ارز در پنج بار در سطح مقاومت، متوقف شده است.
مانند حمایت، لازم نیست که خط مقاومت (یا منطقه مقاومت) همیشه افقی باشد.
در دوران افت از ۶ می ۲۰۱۸، تا ۴ جولای ۲۰۱۸، اتر (ETH) به خط مقاومت که خط روند نزولی نیز نامیده میشود رسید اما موفق به عبور از آن نشده است. این بهخاطر این است که معاملهگرانی که چشم انداز نزولی داشتند از مقاومتها برای شروع موقعیتهای *شورت* جدید استفاده میکردند زیرا همچنان ریزش قیمت را پیشبینی میکردند.
در همان زمان، معاملهگران صعودی که با افت شدید خرید میکردند موقعیتهای خود را در نزدیکی خط مقاومت بسته و از بازار خارج میشدند. از این رو، خط مانند یک دیوار عمل کرد و قیمت در زمان رسیدن به آن، روند نزولی گرفته است.
شناسایی حمایت و مقاومت در روند افقی
هنگامی که حمایت و مقاومت به وضوح مشخص میشود، مانند جفت ارز EOS/USD در نمودار بالا، معامله گران میتوانند با رسیده قیمت به حمایت، خرید کرده و منتظر صعود قیمت مانده و در نزدیکی سطح مقاومتی معامله خود را بسته و سود بدست آمده را ذخیره کنند. حدضرر برای چنین خریدهایی میتواند دقیقاً زیر سطح حمایت باشد.
خرید روی حمایت در روند صعودی
هنگامی که یک رمز ارز سه بار به حمایت خط روند صعودی برخورد میکند، معاملهگران ممکن است انتظار داشته باشند که این خط حفظ شود. پس میتوان موقعیتهای خرید را در برگشت قیمت به این خط روند صعودی، بوجود آورد. حدضرر این معامله را میتوان دقیقاً زیر خط روند در نظر گرفت.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود، جفت ارز ETH/USDT در چندین نوبت در محدوده خط روند حمایت شده و روند صعودی خود را ادامه داده است. با این حال، وقتی جفت ارز به زیر خط روند صعودی افتاد، روند نزولی جدیدی را شروع نکرد. بلکه قیمت در یک روند خنثی اصلاح شده تا با قدرت بیشتر روند صعودی پیشین را ادامه دهد.
در صورت افت و تثبیت قیمت در زیر روند صعودی، ممکن است معاملهگران موقعیتهای خرید خود را ببندند اما این به معنی باز کردن پوزیشن شورت نیست جدید نیست. اگر قیمت پس از یک روند خنثی، روند صعودی خود را از سر بگیرد، معاملهگران ممکن است دوباره به دنبال فرصتهای خرید باشند.
تبدیل حمایت به مقاومت و برعکس
هنگامی که قیمت از مقاومت بالاتر میرود و اصطلاحا مقاومت را میشکند، معاملهگران صعودی سعی میکنند مقاومت قبلی را به سطح حمایت تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد، روند صعودی جدید آغاز یا از سر گرفته میشود. اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد، ممکن است فرصت خوبی برای خرید فراهم کند.
بیت کوین از آگوست ۲۰۱۹ تا جولای ۲۰۲۰ بین منطقه ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار گیر کرده بود. پس از عبور از منطقه مقاومت، قیمت مجددا به زیر ۱۰,۵۰۰ دلار کاهش یافت، اما معاملهگران صعودی با خرید بسیار بالا، این سطح را به حمایت تبدیل کردند. این فرصت جدید خرید را به معاملهگران ارائه میداد زیرا روند صعودی جدید تازه شروع شده بود.
نمودار پولکادوت (DOT) در بالا نشان میدهد که منطقه بین ۲۸,۹۰ دلار تا ۲۶,۵۰ دلار از ۱۴ فوریه تا ۱۸ می سال جاری بهعنوان منطقه حمایت عمل میکرد. با این حال، هنگامی که قیمت به زیر منطقه حمایت رسید این حمایت از دست رفته تلقی شده و منطقه به مقاومت تبدیل شد و از آن زمان قیمت موفق به عبور از این سطح نشده است. این نمونهای است که یک منطقه حمایت به مقاومت تبدیل میشود.
سخن پایانی
ضمن تجزیه و تحلیل هر کوین، معاملهگران باید سطح حمایت و مقاومت را بررسی کنند زیرا میتوانند به عنوان فرصتهای خوب ورود و خروج عمل کنند. در یک روند صعودی، معاملهگران باید بهدنبال خرید در سطح حمایت باشند و در یک روند نزولی، معاملهگران باید بهدنبال *شورت* در خط مقاومت باشند. سطح حمایت و مقاومت ثابت نیستند و قول معروفی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که: حمایت و مقاومتها تا ابد پایدار نخواهند بود و همواره تریدرها باید مراقب شکست این سطوح باشند. یکی از بهترین روشها، استفاده از حدضرر است.