آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال

فیلم آموزشی امواج الیوت با محسن اسلامی
این نظریه در دهه ی 1930 میلادی، به کوشش آقای رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliot) به بازارهای مالی ارائه شد. اگر بگوییم این نظریه، ساز و کار حرکات بازار را نمایان می کند و آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال به نوعی معجزه گونه، حرکات قیمت را تجزیه می کند و از این رو، پایه ی حرکات ریز و درشت در بازارهای مالی است، قطعا اغراق نکرده ایم.
الیوت پس از کشف ساختار حرکات در بازار، به کمک ناشر خود یعنی چارلز کالینز، متوجه ارتباط عمیق این حرکات با روابط فیبوناچی نیز شد. از این رو، به مرور زمان، تئوری امواج الیوت (Elliot Wave Theory)، علاوه بر تجزیه ی ساختار قیمت، در بعضی موارد موفق به تشخیص اهداف قیمتی نیز شد. یعنی هم قادر بود جهت حرکات آینده را به طور احتمالی پیش بینی کند و هم در شرایط مناسب، اهداف نسبتا دقیقی برای آنها ارائه دهد.
سوال هایی در مورد نظریه امواج الیوت
چرا محبوبیت امواج الیوت در میان تحلیل گران کم است؟
اگر با این نظریه آشنا باشید، می دانید که برخلاف سایر روش های تحلیلی، این تئوری دارای قواعدی است که نباید نقض شوند و درک نادرست از آنها، باعث اشتباهات و تحلیل های اشتباهی خواهد شد. همچنین به واسطه ی گستردگی و پیچیدگی حرکات نمودار آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال قیمت، استفاده ی صحیح از این نظریه، نیازمند تمرین و تجربه ی بالایی می باشد؛ اما، زمانی که تحلیل گر، به این سطح از مهارت دست پیدا کرد، پیچیده ترین نمودارها را به آسانی درک کرده و پیش بینی درستی از سناریوهای صعودی و نزولی قیمت، به دست می آورد.
چرا بسیاری از نمودارها از تئوری امواج الیوت به صورت ذاتی تبعیت می کنند؟
یعنی برای نمونه، شاخص صنعتی داو-جونز حتی در قرن 18 و 19 میلادی که خبری از این تئوری نبود، امروزه کاملا با این نظریه قابل درک و بررسی است و جزئیات آن مشخص است. حال چه عاملی باعث این هماهنگی در انواع بازارها می شود؟
جواب را می توان در ذات طبیعت و انسان جست و جو کرد. به عبارتی، می توان گفت که ناخودآگاه انسان ها و معامله گران، به صورت هماهنگ به گونه ای ساختارمند رفتار خواهد کرد و از این رو، هر بخش و موج از ساختار موجی الیوت، دارای شخصیت مخصوص خود است. می توان نتیجه گرفت که در هر بازاری که عامل آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال عرضه و تقاضا وجود داشته باشد و معامله گران، حرف اول و آخر را در تعیین قیمت بزنند، این تئوری و همچنین، روابط فیبوناچی، کاملا در جریان است؛ زیرا همانطور که می دانید، دنباله ی فیبوناچی و روابط آن نیز، یکی از معجزات ذاتی در طبیعت خلقت و انسان محسوب می شود. رابرت پرچر، از این عامل، به عنوان روانشناخت جمعی یاد می کند و نظم حیرت انگیز بازارها در عین بی نظمی را به این عامل نسبت می دهد.
آیا امواج الیوت داری ساختار فرکتالی هستند؟
یعنی آیا این نظریه، فقط بر روی امواج بزرگ قیمت اثر خود را به نمایش می گذارد و امواج کوچک، همچنان در بی نظمی به سر می برند؟ یا حتی در امواج کوچک تر قیمت نیز می توان به دنبال این نظم حیرت انگیز بود؟
خوشبختانه، امواج در بازارها، دارای ساختار فرکتالی هستند؛ یعنی، اگر امواج بزرگ قیمت ساختار کاملا الیوتی داشته باشند، می توان با اطمینان بالایی گفت که هر کدام از این امواج، خود از امواج ریزتری تشکیل شده اند که آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال دارای همین ساختار مشابه هستند. و همان امواج ریزتر، خود از امواج کوچکتری تشکیل شده اند که در آنها نیز، این ساختارها جریان دارد.
بنابراین، تئوری امواج الیوت، برای انواع سرمایه گذاران کوتاه مدتی، میان مدتی و بلندمدتی، قابل استفاده است. حال هرچه بازار بزرگتر باشد و حجم معاملات و پویایی آن، بیشتر باشد، حرکات ریز منظم تری دارد و طبیعتا، حرکات بزرگ آن هم از نظم خاصی برخوردار است. (شما می توانید برای درک بهتر فرکتالها به این مقاله رجوع کنید)
آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
امواج الیوت یکی از استراتژیهای پرطرفدار و پرکاربرد در بین تکنیکالیست ها است. امواج الیوت مانند تمام استراتژیهای معاملاتی دیگر، شامل قواعد و قوانین مخصوص به خود است.
در این مقاله به بررسی امواج الیوت ، یکی از استراتژی های علم تحلیل تکنیکال پرداخته است. شایانذکر است برخی باورهای غلط دراینباره وجود دارد که جلوتر به آنها میپردازیم.
در ابتدا به پیشینه نظریه امواج الیوت میپردازیم:
در نیمه نخست قرن بیستم الیوت نظریه امواج الیوت را به فعالان بازار سرمایه اعم از بورس و فرابورس و کلیه بازار های مالی معرفی کرد. وی با بررسی دقیق تغییرات بازار های مالی به این مهم دست پیدا کرد که این تغییرات برخلاف آنچه اکثر مردم فکر میکنند از نظم و ترتیب خاصی برخوردار است.
الیوت با توجه به این تحقیقات به مکانیزمی دست پیدا کرد که با کمک آن میتوانست، حرکات قیمت سهم در آینده را پیش بینی کند. که این مکانیزم بر اساس الگو های تکرار شونده در بازار صورت پذیرفت.
الیوت به این موضوع باور داشت که در هر زمینهای که مردم در آن فعالیت و مشارکت زیادی داشته باشند، مانند بازار سهام یا همان بازار بورس ، حرکتها بر اساس قاعدهای طبیعی که آن را نظریه امواج الیوت (برگرفته از حرکت امواج دریا) مینامد، انجام میشود. البته کاملاً مشخص است آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال بزرگترین نمود اینچنین بالا و پایین شدنی، بازار سرمایه است.
اصول اولیه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال :
در نظریه امواج الیوت ۳ جنبه مهم الگو، نسبت و زمان وجود دارد. الگو مهمترین جزء در نظریه امواج الیوت است، که اشاره به الگوهای آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال موج دارد. کاربرد تحلیل نسبتها از اندازهگیری ارتباط بین موجهای مختلف برای تعیین کردن نقاط تصحیح و قیمتهای هدف است. در ارتباط با موضوع روابط زمان که برای تائید کردن الگوهای موجی و نسبتها به کار میرود باید گفت که ازنظر برخی تحلیل آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال گران بازار های بورس و فرابورس نظریه الیوت زمان، از اهمیت و اعتبار کمی برای پیشبینی آتی بازار سرمایه گذاری برخوردار است.
نکته مهمی که قابلتوجه هست این است که نظریه امواج الیوت عموماً برای میانگینهای بزرگ بازار سرمایه به کار میرود. با توجه به این نکته میتوان به این موضوع پی برد که برای روندهای کلی بازار مانند بازار ارز و طلا بیشتر کاربرد دارد.
امواج الیوت در بازار بورس ، برای شاخص کلی بازار و یا شاخص های گروههای خاص تحلیل دقیقتری است تا برای بررسی و موج شماری تک سهمهای بازار.
ابتداییترین اصول نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال این است که بازار سرمایه ، بر اساس یک ریتم تکرارشونده شامل پنج موج افزایشی حرکت میکنند که در ادامه با سه موج کاهشی اصلاح میشود.
در عکس زیر یک نمونه از سیکل کامل امواج الیوت را میبینید
مفهوم امواج اصلی و امواج اصلاحی در نظریه امواج الیوت
شکل بالا را در نظر بگیرید در ابتدا با توجه به مبانی ابتدایی علم تحلیل تکنیکال متوجه میشویم که روند بازار صعودی است، مشخصه روند صعودی این هست که وقتی کفی بالاتر از کف قبلی و سقفی بالاتر سقف قبلی شکل گیرد؛ گوییم روند بازار صعودی است و برای روند نزولی دقیقاً برعکس این تعریف را داریم یعنی سقفی پایینتر از سقف قبلی و کفی پایینتر از کف قبلی باشد.
برای آشنایی بیشتر با مبانی علم تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنم مقاله ” تحلیل تکنیکال چیست؟ ” را مطالعه نمایید.
حال در نمودار بالا اگر قیمت بخواهد از پایینترین نقطه یعنی ابتدای موج ۱ به بالاترین نقطه یعنی انتهای موج ۵ برسد، این اتفاق بهصورت سیکل موجود در شکل است. به امواجی که همجهت با روند هستند امواج اصلی میگوییم و به امواجی که برخلاف روند هستند امواج اصلاحی میگوییم.
با توجه به تعریف فوق موجهای ۱ و ۳ و ۵ امواج اصلی آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال و موجهای ۲ و ۴ نیز موجهای اصلاحی نامیده میشوند. سیکل کامل امواج حالتهای مختلف دارد ولی رایجترین آنها سیکلهایی با پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی هستند که موجهای افزایشی را با ۱ تا ۵ و موجهای کاهشی را با a ،b و c نام گذاری میکنند.
حال اگر بخواهیم در موجهای کاهشی امواج اصلی و اصلاحی را شناسایی کنیم (چون در اینجا روند ما نزولی هست) موجهای a و c که همجهت با روند هستند موجهای اصلی و موج b که برخلاف روند است را موج اصلاحی مینامند. منظور از امواج اصلاحی همانطور که از اسمشان پیداست امواجی هستند که موج قبلی خود را اصلاح میکنند.
باوجود شکل ثابت امواج، درجات مختلفی از اهمیت آنها وجود دارد. روندها درجات مختلفی دارند. به همین منظور الیوت روند را به ۹ درجه مختلف با توجه به اهمیت و یا بزرگی طبقهبندی کرده است که در این طبقهبندی از دورههای بسیار بزرگ ۲۰۰ ساله تا دورههای چندساعتی را شامل میشود. این نکته را در نظر داشته باشید که هشت موج مقدماتی به اینکه در کدام درجه از روند قرار دارند ارتباطی ندارد.
هر موج به موجهایی با درجات کوچکتر تقسیم میشود که آنها هم میتوانند به موجهایی با درجات کوچکتر تقسیم شوند با توجه به این نکته درمییابیم که هر موج قسمتی از موج بزرگتر با درجه بیشتر است در شکل زیر بهخوبی این ارتباط را میتوانید مشاهده کنید.
بزرگترین موجها یعنی موجهای ۱ و ۲ به هشت موج کوچکتر تقسیمشده و هرکدام از آنها نیز به موجهای کوچکتر تقسیمشده و تعداد آنها به ۳۴ موج کوچک میرسد. موجهای ۱ و ۲ موج ابتدایی از پنج موج پیشرونده اولیه هستند. موج سه مربوط به موج درجه بزرگتر بعدی در حال شروع است. ۳۴ موج در شکل فوق نشان دادهشده را اگر مجددا ریزموجهای آنها را رسم کنیم به ۱۴۴ موج با درجه کوچکتر میرسیم.
نکته قابلتوجه در شمارههای موج این است که انتخاب شمارههای ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ که به آنها اشاره شد برحسب اتفاق نبوده و این اعداد قسمتی از اعداد فیبوناچی متوالی هستند که قاعده آن به این صورت است که جمع دو عدد متوالی عدد بعدی میشود و این دنباله پایه و اساس ریاضیات نظریه امواج الیوت را تشکیل میدهند.
حالتهای مختلف سیکل:
یکی از بزرگترین مشکلات تحلیلگران بازارهای بورس و فرابورس و یا کلیه بازار های مالی و سرمایه گذاری این است که تشخیص دهند سیکلی که در حال شکلگیری است به چه صورتی پیش خواهد رفت.
سیکلها با توجه به روندی که در آن در حال شکلگیری هستند حالتهای مختلفی دارند بهطور مثال برای روندهای صعودی سیکلها هم بهصورت ۵ موج افزایشی و ۳ موج کاهشی و هم بهصورت ۳ موج افزایشی و سپس ۵ موج کاهشی شکل میگیرند. همینطور ممکن است در روند نزولی هم بهصورت ۵ موج کاهشی و اصلاح آن با ۳ موج افزایشی و یا ۳ موج کاهشی و سپس با ۵ موج افزایشی اصلاح شوند.
گاها در موج شماری اتفاقی میافتد که موجها ترکیبی میشوند یعنی قبل از تمام شدن یک سیکل، سیکل بعدی در درون و از اواسط سیکل قبلی شروع میشود. به علت ریزهکاریهای زیادی که در این نوع موج شماری وجود دارد بعضی از تحلیلگران با مشکل مواجه میشوند. شکل زیر یکی از این حالتهای خاص را نمایش میدهد.
موجهای اصلاحی:
همانطور که گفته شد امواج اصلاحی ، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موجهای قبلی خود را اصلاح میکنند. حال شایانذکر است که امواج اصلاحی حالتهای مختلفی دارند که شناسایی نوع آنها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر میکند.
یکی از حالتهای خاص برای امواج اصلاحی زیگزاگها هستند یعنی اصلاح ها بهصورت ۳ ریزموج شکل میگیرند و الگوی سه موج تصحیح گر هستند که برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند و هرکدام به ترتیب به ۵-۳-۵ موج شکسته میشوند.
نوع بعدی از امواج اصلاحی پهنهها هستند که تفاوت عمده آنها با زیگزاگها این است که پهنهها از الگوی ۵-۳-۳ پیروی میکنند. پهنهها بیشتر علامت تقویت بازار افزایشی هستند و بیشتر الگوی تحکیمی به شمار میآیند تا الگوی تصحیحی.
و درنهایت نوع آخر موج های اصلاحی مثلثها هستند که در چهارمین موج و قبل از آخرین حرکتی که در سمت روند بزرگ انجام میشود رخ میدهند. میتوان گفت در روند صعودی این مثلثها هم صعودی و هم نزولی هستند. نوع صعودی آنها زمانی رخ میدهد که ادامه روند صعودی را مشخص میکنند و نوع کاهشی آن بیانگر این است که بعد از یک صعود شدید قیمتها کمی افت میکنند.
یکی از مشکلات دیگر تحلیلگران بازارهای مالی و سرمایه گذاری مانند بازار بورس و فرابورس تهران این هست که مطمئن باشند موج شماری را از نقطه مناسب و درستی شروع کردهاند. برای اطمینان از این موضوع باید موج شماری را از پایینترین قیمت چند ماه اخیر شروع کرده باشند.
برای سهولت در پیدا کردن این نقطه میتوان از تایم فریمهای بزرگتر مانند هفتگی استفاده کرد.
فیلم آموزش امواج الیوت از جودی ساموئل
جودی ساموئل یکی از مربیان برجسته امریکای شمالی است و خالق برنامه تلویزیونی EDGE ™ FX می باشد. او یک معامله گر حرفه ای با 15 سال سابقه کار است و با مراکز سرمایه گذاری مختلفی در نیویورک همکاری دارد. روش کاری او تجزیه تحلیل قیمت با استفاده از امواج الیوت است
او در سیستم معاملاتی خود ترکیبی از امواج الیوت و فیبوناچی و الگوهای هارمونیک را استفاده میکند. و از طرفداران استراتژی ساده برای معامله گری است و همیشه اعتقاد دارد الیوت چارت را با صداقت پیش بینی میکند.
در مجموعه مالتی مدیای زیر جودی به آموزش امواج الیوت می پردازد و شیوه ی گفتاری او طوری است که می توان به راحتی با اندکی پیش زمینه از الیوت آنها را درک کرد. سرفصلهای این مجموعه شامل مباحث زیر است:
بخش اول: اصول الیوت (Elliott Basics)
پایه گذاری تئوری امواج الیوت
الگوهای موجی اولیه
ویژگی های امواج
مقدمه ای بر کاربردهای محاسباتی
سه قانون مهم
شماره گذاری امواج
آزمون
بخش دوم: الگوهای پیشرو (Impulsive Wave Patterns)
ساختار الگوهای پیشرو
مشخصه های الگوهای پیشرو و قطری
قوانین الگوهای پیشرو (Rules and Guidelines)
موارد محاسباتی (Mathematical Applications)
هدف کذاری و تعیین نقاط هدف (Projections and Targets)
تشخیص نقطه پایانی روند
الگوهای بازگشتی
بخش سوم: الگوهای اصلاحی ( Corrective Wave Patterns )
ساختار الگوهای اصلاحی
مشخصه های الگوهای زیگزاگ ، مسطح، مثلث و ترکیبی
قوانین و قواعد الگوهای اصلاحی (Rules and Guidelines)
موارد محاسباتی (Mathematical Applications)
هدف کذاری و تعیین نقاط هدف (Projections and Targets)
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
بخش چهارم: ترکیب قواعد (Putting It All Together)
قواعد، الگوها و احتمالات
نحوه معامله بر اساس امواج الیوت
تجزیه و تحلیل تایم فریم های مختلف
دفتر روزانه معاملات
بررسی تاریخچه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت ( Ralph Nelson Elliott ) در دهه 1930 برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی تهیه شد، که در آن او الگوهای موج های فراکتالی را تکرار میکند. الیوت پس از بازنشستگی به دلیل بیماری، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را سپری کند و شروع به مطالعه در رابطه با ساختار نمودارها از آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال 75 سال قبل تا به آن روز نمود. این تئوری در سال 1935 هنگامیکه الیوت پیشبینی میکرد بازار آینده نامطمئنی خواهد داشت باعث توجه بسیاری از مدیران و سرمایه گذاران بازار سرمایه گردید. و این آغازی بر شروع معروفیت و کاربرد این الگو در بازار گردید.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایه گذاری که توسط امواج شکل میگرفت را تشریح کرد. این امواج را میتوان در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کننده مشخص کرد. تلاش سرمایه گذاران برای سودآوری از یک روند بازار را میتوان “سوار شدن بر موج” توصیف کرد. الیوت این نکته را همیشه عنوان میکرد، که این الگوها هیچ اطمینانی در مورد حرکت قیمتها در آینده ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک در سفارشها و ادامه دادن سرمایه گذاری در بازار میباشد. از آنها میتوان در ارتباط با تحلیل تکنیکال، ازجمله شاخص های اصلی، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معامله گران ممکن است در یک زمان معین تعابیر متفاوتی از ساختار امواج الیوت داشته باشند.
الیوت تحقیقی به صورت ابزاری از دادههای بـازار سـهام، تغییرات و جهشهای امواج 11 الگوی متفاوت از یکدیگر را که دادههای قیمت در آن رخ داده بودند، انجام داد. او این الگوها را با مثال شرح داد و برای هر کدام نامی انتخاب کرد. سپس شرح داد که ایـن الگوها چگونه بـه یکدیگر مربوط میشوند و دارای ارتباط هستند، قوانین امواج الیوت شامل فهرستی از الگوهای قیمت است و توضیح اینکه چگونه و چطـور ایـن امـواج در سرتاسر مسیر بازار اتفاق بیافتند. بازارها معمولاً دستخوش تغییراتی از قبیل بالا رفتن روند، روندهای خنثی و یـا روندهای کاهشی اسـت، بنابراین قوانین امواج الیوت بر اساس روند بازارها تعریف میشود. این قوانین به ما میگوید که بازار در الگوها با پنج موج حرکت می کند و با سه یا پنج موج تصحیح میشود، قبل از اینکه رونـد بزرگتر آغاز شود.
امواج
الیوت اظهار داشت که روندها در قیمتها ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران است. وی دریافت که نوسانات در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فرکتال یا “امواج” در بازارهای مالی ظاهر میشود.
نظریه الیوت تا حدودی به نظریه داو شباهت دارد، زیرا هر دو تشخیص میدهند که قیمت سهام در امواج حرکت میکند. زیرا الیوت علاوه بر این، ماهیت “فراکتالی” بازارها را نیز تشخیص داد، با این حال، وی توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فراکتال ها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس همیشه کوچکتر بینهایت تکرار میشوند. الیوت کشف کرد که شاخصهای قیمت سهام به همان روش ساختار یافته بودند. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد که چگونه میتوان از این الگوهای تکرارشونده به عنوان شاخصهای پیشبینی کننده بازار آینده استفاده کرد.
پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موج
الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را بر اساس ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای امواج انجام داد. یک موج بلند که در همان جهت با روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه در الگوی خود پنج موج را به دنبال دارد. از طرف دیگر، موج اصلاحی در جهت مخالف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاس کوچکتر، در هر یک از امواج، پنج موج دوباره میتوان یافت.
الگوی بعدی، خود را در مقیاسهای همیشه کوچکتر تکرار میکند. الیوت در دهه 1930 از این ساختار فراکتال در بازارهای مالی پرده برداشت، اما تنها چند دهه بعد دانشمندان فراکتال ها را تشخیص داده و آنها را به صورت ریاضی نشان میدادند.
در بازارهای مالی، ما میدانیم که “آنچه بالا میرود، باید پایین بیاید”، به عنوان یک حرکت قیمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف دنبال میشود. عمل قیمت به روند و اصلاحات تقسیم میشود. روندها جهت اصلی قیمتها را نشان میدهد، درحالیکه اصلاحات در برابر روند حرکت میکند.
محبوبیت تئوری موج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصول امواج الیوت از طریق وورک ای جی محبوبیت پیدا کرد. بعدها در دهه 80 میلادی توسط فراست و رابرت پرچتر توسط کتابهایشان معرفی شد و استفاده روزافزونی پیدا کرد.
بخش عمدهای از فعالیتهای پرتچر به عنوان ناشر شامل تلاشهای وی برای معرفی مجدد اصل امواج الیوت به گذشت. او تمام نوشتههای موجود الیوت، ازجمله نامههای “اصل موج”، و نامههای “تفسیری” و “پیشبینی” (1938) را گردآوری و منتشر کرد. پرتچر همچنین شرححال مختصری از الیوت و نوشتههای امواج الیوت جمع آوری شده از معدود تکنسینهایی که در دهههای 50 و 60 از تجزیه و تحلیل امواج استفاده میکردند را منتشر کرد (چارلز کالینز، همیلتون بولتون، فراست، ریچارد راسل)
با این وجود، قرار گرفتن در معرض محبوبیت تحلیل امواج الیوت نتیجه تلاشهای آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آگاهانه پرچر نبود. در چند سال قبل و بعد از سال 1987، پوشش رسانه ای وضعیت “گورو” پرچر را به افراط و تفریط فرو کشاند، ازجمله این ادعا که پیشبینیهای وی میتواند به تنهایی “باعث شود” بورس سهام بالا رود یا سقوط کند.
کلام پایانی از امواج الیوت
استفادهکنندگان از الیوت تأکید دارند که صرفاً به دلیل اینکه بازار از روند پیروی میکند، نمیتوان بازار را به راحتی پیشبینی کرد. دانشمندان یک درخت را به عنوان یک فراکتال میشناسند، اما این بدان معنی نیست که هرکسی میتواند مسیر هر یک از شاخههای آن را پیشبینی کند. ازنظر کاربرد عملی، اصل موج الیوت مانند سایر روشهای تحلیل، روشها و رازهای خود را دارد. در هر صورت، معامله گرانی که به تئوری موج الیوت متعهد هستند با شور و شوق از آن دفاع میکنند.
آموزش تحلیل تکنیکال اینوست یار
به گزارش برنا، تحلیل تکنیکال در حال تبدیل شدن به یک رویکرد فوق العاده برای معاملهگری است که این شهرت و محبوبیت را مدیون پیشرفت در پلتفرمهای معاملاتی است. با این همه، برای یک معاملهگر تازهکار، درک تحلیل تکنیکال مقدماتی ـ و اینکه چگونه میتواند به پیشبینی روندها در بازار کمک کند ـ میتواند بسیار دلهره آور و چالش برانگیز باشد. در حالت کلی میتوان اینگونه عنوان کرد که تحلیل تکنیکال مطالعه نوسانات قیمت در یک بازار است که به موجب آن معاملهگران از الگوها و شاخصهای نمودارهای گذشته برای پیشبینی روندهای آتی در بازار استفاده میکنند. با توجه به آنچه گفته شد، تحلیل تکنیکال میتواند تصویری از عملکرد گذشته و حال یک بازار را به نمایش بگذارد که به معاملهگر این امکان را میدهد تا از این اطلاعات در قالب فرم قیمتگذاری، شاخصها و الگوها برای راهنمایی و اطلاع رسانی روندهای آینده استفاده کند.
تحلیل تکنیکال، چه مزایایی با خود به همراه دارد؟
هنگام تجزیه و تحلیل نمودار در تحلیل تکنیکال مقدماتی، روانشناسی بازار را نسبت به ارزشگذاری سهام یک شرکت ارجحیت میدهید. در واقع این یکی از مزایای تحلیل تکنیکال است چراکه برای خوانش درست نمودار، نیاز به دانش خاصی از اقتصاد، امور مالی یا حسابداری ندارید؛ این نوع تحلیل، دادههای بنیادی را کاملا نادیده میگیرد و توجه شما را به نوسانات قیمت سهام و نیز حجم معاملات بازار متمرکز میکند. درک و به کارگیری تحلیل تکنیکال ربطی به توانایی شما در ارزیابی سلامت مالی یک شرکت ندارد. یکی دیگر از مزایای تفسیر نمودارها این است که سیگنالهای خرید و فروش را برایتان شناسایی میکند تا در بهترین زمان برای خرید یا فروش سهام اقدام کنید. به همین جهت است که میگویند آموزش تحلیل تکنیکال میتواند موثرتر از تحلیل بنیادی در تعیین بهترین زمان برای خرید یا فروش سهام باشد.
آموزش امواج الیوت
رالف نیلسون الیوت تئوری امواج الیوت را در دهه سی ارائه کرد. او معتقد بود که بازارهای سهام، که عموما تصور میشود به شیوهای تصادفی و آشفته رفتار میکنند، در واقع با الگوهای تکراری معامله میشوند. الیوت عنوان کرد که روندهای قیمت مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران است. او فهمیده بود که نوسانات در روانشناسی تودهها همیشه در همان الگوهای فرکتال تکرار شونده یا «امواج» در بازارهای مالی ظاهر میشوند. از این منظر، نظریه امواج الیوت به نظریه داو شباهت دارد؛ زیرا هر دو تشخیص میدهند که قیمت سهام در امواج حرکت میکنند. با این وجود از آنجایی که الیوت علاوه بر حرکت موجی، ماهیت «فرکتال» بازارها را نیز تشخیص داده بود، توانست آنها را با جزئیات بسیار بیشتری تجزیه و تحلیل کند. اما منظور از فرکتال چیست؟ فرکتالها در واقع ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر بینهایت خود را تکرار میکنند. الیوت کشف کرد که الگوهای قیمت شاخص سهام به همین ترتیب ساختار یافته است. پس از آن، الیوت شروع به بررسی این موضوع کرد که چگونه میتوان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخصهای پیشبینی کننده نوسانات آینده بازار استفاده کرد.
امواج الیوت میتواند به شکل زیر عنوان شود:
پنج موج هم جهت با روند رو به رشد حرکت میکنند که به دنبال آن سه موج اصلاحی ظاهر میشوند. ( در مجموع یک حرکت 5-3 تایی )
الگوی زیرین 3-5 ثابت میماند، اگرچه بازه زمانی هر موج میتواند متفاوت باشد.
جهت یادگیری الیوت میتوانید در دوره آموزش امواج الیوت اینوست یار شرکت کنید.
آموزش الگوهای هارمونیک
از الگوهای هارمونیک میتوان برای شناسایی فرصتهای معاملاتی جدید و روند قیمتگذاری استفاده کرد ـ البته اگر بدانید دقیقا به دنبال چه چیزی هستید. برای همین است که آموزش الگوهای هارمونیک ضرورت پیدا میکند. به زبان ساده میتوان گفت که الگوهای هارمونیک در واقع الگویی نموداری هستند آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال که بخشی از استراتژی معاملاتی را تشکیل میدهند و میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا با پیشبینی نوسانات بازار، روند قیمتگذاری را پیشبینی کنند. در این شیوه الگوهای نمودار متعددی برای انتخاب وجود دارد که هر کدام میتوانند برای تشخیص نوع متفاوتی از روند بازار مورد استفاده قرار بگیرند. با این حال، توجه به این نکته را نباید فراموش کرد که پیش از دنبال کردن هر الگو، باید به توانایی خود در تحلیل تکنیکال اطمینان کامل داشته باشید تا بتوانید در شرایط متفاوت بهترین و سریعترین تصمیمات معاملاتی را بگیرید.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی ABCD: بیشک از میان تمام الگوهای هارمونیک، سادهترین الگوی ممکن همین الگوی ABCD یا AB=CD است که از سه حرکت و چهار نقطه تشکیل شده است. در ابتدا حرکت تکانشی AB، سپس حرکت اصلاحی BC و سپس حرکت تکانشی CD که هم جهت با نخستین حرکت تکانشی (AB) است.
الگوی خفاش: الگوی خفاش نام خود را از حالت خفاشی نمودار گرفته است. این الگو در سال 2001 توسط اسکات کارنی شناسایی شد. این الگو از عناصر دقیقی تشکیل شده که PRZها را شناسایی میکند. الگوی خفاش نسبت به ABCD یک پایه و نقطه بیشتر دارد که آن نقطه را اصطلاحا X مینامیم. پایه اول یا XA منجر به حرکت اصلاحی BC میشود. حال اگر این اصلاحیه تا نقطه B در 50 درصد حرکت اولیه XA متوقف شود، احتمال زیاد الگویی که در برابرتان قرار دارد الگوی خفاش است.
الگوی گارتلی: این الگو که توسط اچ.ام گارتلی ابداع شد، دو قانون کلیدی را در خود دارد:
اصلاح نقطه B میبایست 0.618 هزارم XA باشد.
اصلاح نقطه D میبایست 0.186 هزارم حرکت XA باشد.
الگوی هارمونیک گارتلی بسیار شبیه الگوی خفاش است که در آن پایه XA به اصلاح BC منتهی میشود، منتهی با این شرط که اصلاح نقطه B میبایست دقیقا 0.618 از پایه XA باشد. نقطه توقف ضرر اغلب در نقطه X قرار میگیرد، درحالیکه سود برداشت اغلب در نقطه C تعیین میشود.
الگوی خرچنگ: یکی دیگر از کشفیات اسکات کارنی الگوی خرچنگ است. خرچنگ از الگوی X-A، A-B، B-C و C-D پیروی میکند که این امکان را به معاملهگران میدهد تا در اوج یا پایینترین قیمت وارد و خارج شوند. مهمترین ویژگی الگوی خرچنگ گسترش 1.618 حرکت XA است که PRZ را تعیین میکند.
برخلاف تحلیل بنیادی، تفسیر نمودارهای قیمت سهام در تحلیل تکنیکال، سلامت مالی شرکتها را درنظر نمیگیرد. به همین دلیل تحلیل تکنیکال به خودی خود مناسبترین روش برای سرمایهگذاری بلند مدتبه به حساب نمیآید. از این منظر مطالعه نمودارها برای نوسانگیری ـ خرید و فروش در زمان کوتاه ـ انتخاب هوشمندانهتری به نظر میرسد.