محاسبه سود بر اساس پیپ

نکته مهم: عددی که بعد از پیپ می آید را پیپت (Pipette) گویند. پیپت در اصل رقم پنجم بعد اعشار میشود و از پیپ ۱۰ برابر کوچک تر است که در این مقاله به آن اشارهای نمیشود.
نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس
نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.
Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).
اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).
بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه
سبت سود به ضرر نخواهد داشت.
نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟
نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب محاسبه سود بر اساس پیپ می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.
به جدول زیر دقت کنید :
چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟
معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد
همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.
برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.
$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000
در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :
True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5
محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :
در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:
احتمال موفقیت
و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:
حداقل میزان سود به ضرر
منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.
با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.
محاسبه سود بر اساس پیپ
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
تحلیل یورودلار
استفاده از پیپ ها در معاملات فارکس
پیپ در معاملات فارکس چیست؟
پیپ (PIP) ، که مخفف درصد در نقطه (Point in Percentage) است، واحد اندازه گیری است که توسط معامله گران فارکس، برای تعریف کوچکترین تغییر در ارزش بین دو ارز، استفاده می شود. پیپ با یک حرکت تک رقمی در رقم چهارم اعشار در یک نرخ فارکس معمولی، نشان داده می شود.
به عنوان مثال، اگر قیمت جفت ارز یورو/دلار، از 1.1402 به 1.1403 حرکت کند، حرکت یک پیپ یا «نقطه» خواهد بود.
نمونه ای از پیپ، با استفاده از نرخ، برای خرید جفت ارز یورو/دلار
با این حال، همه نرخ های فارکس به این شکل نمایش داده نمیشوند و ین، استثنا قابل توجهی است. به خواندن این مقاله ادامه دهید تا با مثال هایی از جفت ارزهای اصلی منتخب، درباره پیپ ها و نحوه استفاده از آنها در معاملات فارکس، بیشتر بدانید.
چگونه ارزش یک پیپ را محاسبه کنیم؟
مقدار پیپ با ضرب یک پیپ (0.0001)، در اندازه لات/قرارداد خاص محاسبه می شود. برای لات های استاندارد، مستلزم 100000 واحد ارز پایه و برای لات های کوچک، 10000 واحد است. به عنوان مثال، با نگاهی به جفت ارز یورو/دلار، حرکت یک پیپ در یک قرارداد استاندارد، برابر با 10 دلار (100000 x0.0001) است.
توانایی محاسبه ارزش یک پیپ، به معامله گران فارکس کمک می کند تا برای اهداف سود و سطوح حد ضرر خود، ارزش پولی قرار دهند. معامله گران می توانند به جای تحلیل ساده حرکات پیپ، تعیین کنند که ارزش حساب معاملاتی آنها (سهام)، چگونه با حرکت بازار ارز نوسان می کند.
توجه به این نکته مهم است که ارزش یک پیپ، برای جفت ارزهای مختلف، متفاوت است. این تفاوت به این دلیل است که ارزش یک پیپ همیشه با ارز نرخ/ ارز متغیر نشان داده میشود و این در هنگام معامله جفت ارزهای مختلف متفاوت خواهد بود. هنگام معامله جفت ارز یورو/دلار، ارزش یک پیپ به دلار نمایش داده می شود و در هنگام معامله پوند/ین، به ین خواهد بود.
محاسبه ارزش یک پیپ، با مثال پیپ جفت ارز یورو/دلار
از آنجایی که هر ارز، ارزش نسبی خود را دارد، لازم است ارزش یک پیپ، برای هر جفت ارز خاص، محاسبه شود.
به خاطر داشته باشید که معاملات فارکس، شامل مقادیر مشخصی از ارز است که می توانید معامله کنید. اکثر کارگزاران یک قرارداد استاندارد و مینی را با مشخصات جدول زیر ارائه می دهند:
نوع قرارداد
اندازه قرارداد (تعداد واحدهای ارز پایه)
لات استاندارد
مینی لات
ارزش یک پیپ برای قرارداد استاندارد جفت ارز یورو/دلار، به صورت زیر محاسبه می شود:
ارزش پیپ = اندازه قرارداد x یک پیپ
ارزش پیپ = 100000 x 0.0001
ارزش پیپ = 10 دلار
هر حرکت پیپ به نفع شما، به سود 10 دلاری و هر حرکت پیپ که به ضرر شما باشد، به ضرر 10 دلاری تبدیل می شود. با همین منطق، حرکت یک پیپ در یک قرارداد مینی، به سود یا زیان 1 دلاری (0.0001 x 10000) تبدیل می شود.
برای کمک به درک بیشتر پیپ ها و محاسبات آن ها، ممکن است بخواهید برخی از محاسبات تمرینی را، به تنهایی، انجام دهید.
تبدیل ارزش پیپ
اکنون، اگر حساب شما بر اساس پوند است، باید آن 1 دلار (ارزش یک پیپ برای 10 هزار لات یورو/دلار) را به پوند تبدیل کنید. برای انجام این کار، فقط 1 دلار را بر نرخ تبدیل جفت ارز پوند/دلار فعلی تقسیم کنید، که در زمان نوشتن این مطلب، 1.2863 است. لازم است در اینجا تقسیم شود، زیرا ارزش یک پوند از یک دلار بیشتر است، بنابراین می دانم که پاسخ من باید کمتر از 1 باشد. 1 تقسیم بر 1.2863، برابر با 0.7774 پوند است. بنابراین، اکنون می دانید که اگر یک حساب مبتنی بر پوند داشته باشید و یک پیپ با یک لات 10 هزارتایی جفت ارز یورو/دلار به دست آورده یا از دست بدهید، 0.7774 پوند درآمد یا ضرر خواهید داشت.
استثنا: پیپ جفت ارز دلار/ین
هنگام معامله ارزهای اصلی در برابر ین، معامله گران باید بدانند که پیپ، دیگر اعشار چهارم نیست، بلکه اعشار دوم است. این به این دلیل است که ین، ارزش بسیار کمتری نسبت به ارزهای اصلی دارد.
با نگاهی به قیمت جفت ارز دلار/ین در زیر، در می یابید که قیمت درخواستی (خرید)، به اندازه 107.99 ین برای 1 دلار است.
هنگام معامله قراردادهای مینی (10 هزار لات) و قراردادهای استاندارد (100 هزار لات) به ین، حرکت یک پیپ (مقدار یک پیپ)، به ترتیب، 100 ین و 1000 ین خواهد بود.
منابع بیشتر برای یادگیری معاملات فارکس
اگر به دنبال افزایش دانش خود درباره معاملات فارکس هستید، ممکن است بخواهید یکی از راهنماهای معاملات رایگان ما را بخوانید. این منابع جامع، همه چیزهایی را محاسبه سود بر اساس پیپ که برای یادگیری معاملات فارکس نیاز دارید، مانند نحوه خواندن نرخ فارکس، طراحی استراتژی معاملاتی فارکس و تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را پوشش می دهد.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
منظور از پیپ (Pip) در بازارهای بین المللی چیست؟
کلمه پیپ در فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point میشود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است.
این کلمه در بین تمام معامله گران در بازارهای بین المللی استفاده می شود و معیاری برای سرعت تغییر قیمت در جفت ارز است.
یکی از اساسی ترین مفاهیم در بازارهای مالی، به ویژه در بازار فارکس، اصطلاح پیپ است. پیپ اصطلاحی است که اکثر افراد فعال در بازارهای مالی محاسبه سود بر اساس پیپ با آن آشنا هستند یا حداقل یک بار آن را شنیده اند.
یکی از بازارهایی که در آن از این اصطلاح استفاده می شود، بازار ارزهای دیجیتال است.
پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point)
فرض کنید اگر قیمت هر دلار 2.7694 یورو باشد و به 2.7696 تغییر کند، می گوییم دو پیپ تغییر کرده است. اغلب آن را چهارمین رقم بعد از نقطه اعشار می نامند.
معامله گران فارکس اغلب از پیپ برای نشان دادن سود یا زیان استفاده می کنند.
به عنوان مثال، وقتی یک معامله گر در یک معامله 40 پیپ دریافت می کند، به این معنی است که او 40 پیپ سود کرده است. مقدار پول نقد به دست آمده به ارزش پیپ بستگی دارد.
آیا پیپ در معاملات بازارهای بین المللی تاثیر زیادی میگذارد؟
درست است که پیپ ها 4 رقم اعشار است و در ظاهر مقدار کمی را نشان می دهد، اما در تراکنش های بزرگ که از هزاران و میلیون ها دلار صحبت می شود، این مقدار پیپ بسیار موثر خواهد بود.
بنابراین می توان گفت تاثیر پیپ بر تراکنش ها بستگی به مقدار ارزی دارد که وارد تراکنش می شود.
ارزش پولی هر پیپ تحت تأثیر سه عامل است:
- جفت ارز در حال معامله
- مقدار معامله
- نرخ ارز
همانطور که گفته شد پیپ ها معیاری برای قیمت جفت ارز است و هر پیپ یک ده هزارم قیمت جفت ارز است. به نوعی عدد چهارم بعد از ممیز PIP گفته می شود، اما یک استثنا وجود دارد که در زیر به آن اشاره می شود.
فرض کنید در جفت EUR/CAD قیمت فعلی 1.2541 است، با توجه به عدد چهارم بعد ممیز که از عدد ۱ به عدد ۹ تغییر پیدا کرده است که قیمت ۸ پیپ افزایش پیدا کرده است.
نکته مهم: عددی که بعد از پیپ می آید را پیپت (Pipette) گویند. پیپت در اصل رقم پنجم بعد اعشار میشود و از پیپ ۱۰ برابر کوچک تر است که در این مقاله به آن اشارهای نمیشود.
معامله گران هنگام خرید ارزهای اصلی علیه ین ژاپن باید بدانند که در هر جفت ارزی که یک طرف آن JPY باشد. (مانند تصویر زیر) یک پیپ، عدد دوم بعد اعشار محاسبه میشود یا به عبارتی یک صدم نرخ جفت ارز است.
برای مثال فرض کنید قیمت جفت ارز USD/JPY در حال حاضر ۱۰۲,۶۲ است ولی در نیم ساعت آینده قیمت به ۱۰۲٫۵۵ تغییر میکند. در واقع ۷ پیپ قیمت نزول پیدا کرده است.
نکته مهم: عددی که در ارز های jpy بعد از پیپ می آید (رقم سوم بعد از اعشار) هم پیپت هستند و از pip کوچکتر میباشند.
چگونه میزان سود یا ضرر هر پیپ را محاسبه کنیم؟
میزان سود یا ضرر در فارکس بر اساس مقدار پیپ میباشد.
روش محاسبه:
اندازه حجم معامله (لات) تقسیم بر ۱۰۰۰۰ (تمامی جفت ارز ها بجز جفت ارز هایی که یک طرف آنها JPY دارد)
اندازه حجم معامله (لات) تقسیم بر ۱۰۰ (برای جفت ارز هایی که شامل JPY میشود)
حال سوالی که در اینجا به وجود می آید این است که حجم معامله یا همان لات به چه صورت محاسبه میشود؟
به طور کلی سه حالت حجم معامله داریم:
استاندارد لات: هنگامی که شما ۱ لات کامل یا معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز معامله میکنید.
مینی لات: هنگامی که شما ۰٫۱ لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز خریداری میکنید .
میکرو لات: زمانی که شما ۰٫۰۱ لات معادل ۱۰۰۰ واحد از یک جفت ارز را خریداری میکنید.
برای مثال فرض کنید شما یک دهم لات (۰٫۱) از یک جفت ارز را معامله میکنید، که معادل ۱۰۰۰۰ واحد میشود لذا شما باید ده هزار واحد را تقسیم بر ده هزار کنید عدد حاصله میشود ارزش هر پیپ.
۱۰۰۰۰÷۱۰۰۰۰=۱ ( ارزش هر پیپ یک دلار میباشد)
فرض کنید یک لات استاندارد از یک جفت ارز را خرید کردید.
۱۰۰۰۰۰÷۱۰۰۰۰=۱۰ (ارزش هر پیپ ده دلار میباشد)
یعنی اگر شما ۱۵ پیپ سود کنید بعبارتی ۱۵۰ دلار سود کردهاید. به طور کلی مقدار حساب شده هر پیپ در لاتهای مختلف برای شما به عبارت زیر است
۱ لات = هر پیپ ۱۰ دلار محاسبه میشود
۰٫۱ لات = هر پیپ ۱ دلار محاسبه میشود
۰٫۰۱ لات = هر پیپ ۱۰ سنت محاسبه میشود.
توجه داشته باشید که مثال بالا بصورت کلی بود یعنی شما اگر ۰٫۵ لات (نیم لات) باز کنید با یک حساب سرانگشتی ساده میتوانید حساب کنید که هر پیپ ۵ دلار محاسبه میشود.
سخن پایانی
در بازار فارکس هرگز نباید بگویید من چند دلار درآمد دارم، بلکه باید بگوییم چند پیپ درآمد دارم. زیرا میزان سود بستگی به حجم معامله شما دارد، اما آنچه ثابت است پیپ است.
محاسبه
مفهوم نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی یا Market Value/Realized Value (بهاختصار MVRV) در سال ۲۰۱۸ توسط مراد محموداُف (Murad Mahmudov) و دیوید پوئل (David Puell) ابداع شد. اما نسبت MVRV چیست و چطور کار میکند. همانطور که مشاهده میکنید ۲ مشخصه در این مفهوم وجود دارد: ارزش کل بازار (Market Value).
منظور از پیپ (Pip) محاسبه سود بر اساس پیپ در بازارهای بین المللی چیست؟
یکی از ابتداییترین مفاهیم پایه در بازارهای مالی خصوصاً بازار فارکس اصطلاح پیپ است. ممکن است شنیده باشید فردی در معامله اخیر خود 5 پیپ سود کرده است. اما این اصطلاح چیست و چگونه محاسبه میشود؟ در این مقاله به تعریف پیپ در بازارهای بینالمللی پرداختهایم و همچنین چگونگی محاسبه آن را توضیح خواهیم.
پوزیشن سایز چگونه محاسبه میشود؟بخش2
تعیین ریسک معامله تا این مرحله، نحوه تعیین کل سرمایه و ریسک کل سرمایه را توضیح دادیم. حالا به سراغ نحوه تعیین اندازه پوزیشن (Position Size) برای هر معامله میرویم. این نکته بسیار حیاتی است و تقریباً برای همه استراتژیهای معاملاتی به کار میرود که وقتی صحبت از معاملهگری و سرمایهگذاری میشود،.
ماشین حساب استخراج ارزهای دیجیتال؛ محاسبه سودآوری ماینینگ
هر کس برای انجام هر کاری باید برآورد درستی از روند کار خود داشته باشد تا بتواند بر اساس میزان آورده، زمانی که در آن کار وقت میگذارد و مقدار انرژی مصرف شده بتواند به محاسبه سود و زیان کار خویش بپردازد. در حوزه کسب و کارهای دیجیتال زیرشاخه استخراج ارزهای دیجیتال نیز روال بر همین اساس استوار است.
ریاضیات پاسخ میدهد؛ چه مقدار بیت کوین باید داشته باشم؟
بسیاری از ما طی چند سال گذشته افزایش چشمگیر و سقوط ناگهانی بیت کوین و ارزهای رمزنگاری شده را دنبال کرده ایم. برخی ممکن است پس از کاهش 80 درصدی در سال 2018 ، آنها را کاملاً بی خط تحلیل کنند، اما فقط در سال 2020 شاهد آگاهی جمعی سرمایه گذاران هستند. مطمئناً طی دو سال اخیر احساسات تغییر کرده است -.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ محاسبه سود بر اساس پیپ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین محاسبه سود بر اساس پیپ آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.