بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس
الگوهای قیمتی جز یکی از محبوب ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال می باشد. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. در این مطلب قصد داریم که چندین الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال را بطور کامل مورد بررسی قرار بدهیم.
برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.
۱ – الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال:
الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت سهام به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا قله را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی خیلی نزدیک در بازار می باشد. هر زمان که خط گردن در الگوی سر و شانه دارای شیب نزولی باشد، نشانه ضعیف بودن بازار است و شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. در چنین حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است اما این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود. حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید. این حد ضرر در الگوی سر و شانه معکوس نیز برقرار است.
۲ – الگوی سقف و کف دوقلو:
از لحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. به بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال طور کلی این الگو نشان دهنده این است که پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. الگوی دو قلوهای سقف به صورت حرف M و الگوی دو قلوهای کف به صورت حرف W می باشد. نحوه محاسبه کردن هدف قیمت و بررسی روند و حجم معامله نیز مانند الگوی سر و شانه ها میباشد. احتمال می رود روند حجم معاملات در قله اول سنگین تر از قله دوم باشد. از آنجا که این الگو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که سرمایه گذاران وارد یک روند در حال تغییر می شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است. در یک روند صعودی، سقف دوقلو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که معامله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال گران بسیاری تمایل به فروش دارند این عمل آنها موجب سرکوب تقاضا و نزول قیمتها می شود. یک نتیجه گیری منطقی این است که این سطح قیمتی، از منظر تحلیل بنیادی بعنوان سطوحی است که اکثر سرمایه گذاران از نظر ارزش ذاتی آن سهم بر روی آن توافق دارند. در کف دوقلو اگر نمودار قیمت در دو مرتبه مختلف در سطح قیمتی یکسانی از نزول دست بکشد تحلیلگر می تواند به این نتیجه برسد که اجماع بازار نسبت به ارزان بودن سهم توافق دارند و این می تواند یک سرمایه گذاری جذاب را ایجاد کند.
۳ – الگوی پرچم:
الگوی پرچم (Flag) از دسته ی الگوهای ادامه دهنده محسوب میشود. قیمت قبل از اینکه روند قبلی خود را ادامه دهد ، به اصطلاح مقداری استراحت می کند ، در اینجا یعنی الگوی پرچم را تشکیل میدهد و بعد به حرکت قبلی خود ادامه میدهد. الگوی پرچم معمولا بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت تشکیل میشود. در این الگو دو هدف قیمتی داریم، هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودي قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روي کند. در این الگو انتظار داریم قیمت در جهت قبلی خود به حرکتش ادامه دهد. این الگو تشکیل شده از دو قسمت می باشد:
الگوی پرچم شامل دو نوع می باشد:
- پرچم (دارای دو سطح موازی): این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود. که این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی)، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود. هدف این الگو این است که ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مدنظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم.
۲٫ پرچم سه گوش: این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است. در یک پرچم عادي يا سه گوش پایین رو، شکست زیر مقاومت پشتیبان نشانه آن است که نزول قبلي از سرگرفته شده است. اگر چه پرچم هاي معمولي و سه گوش ساختارهاي متداولي دارند، راهنمایی های و شناسايي آنها را نباید پر اهمیت تلقي کرد. اینکه قبل از پرچم هایک صعود یا نزول شدید وجود دارد، نکته حائز اهمیت است. اعتبار ساختار بدون یک حرکت سریع، جاي تردید دارد و معامله حائز ریسک بیشتری خواهد بود. برای افزایش توان شناسایی الگو به دنبال تائید حجم در حرکت ابتدايي، تثبیت و از سرگیری باشید.
۴ – الگوی مستطیل:
الگوی مستطیل بوسیله خط حمایت و یک خط مقاومت که هردو با هم در یک نمودار قرار دارند رسم می شود. الگوی مستطیل بیشتر برای نوسان گیری مورد استفاده قرار می گیرد. نکته مهم در الگوی مستطیل این است که اگر حجم معاملات اطراف خط مقاومت زیاد باشد، معمولا از سمت خط حمایت شکسته می شود و بلعکس.
برای تشکیل الگوی مستطیل حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود و تا زمانی که شکست یعنی حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی تائید نشده باشد نمیتوانیم در رابطه با مسیر بعدی بازار پیش بینی انجام بدهیم.
توجه داشته باشید اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم و اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. همچنین اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده میکنیم. قیمت پس از پدیدار شدن مستطیل صعودی معمولاً صعود می کند.
تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال بورس و سرمایه گذاری کردن در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود می باشد، ورود به بورس از دو راه مستقیم و غیر مستقیم امکان پذیر است، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش و در عین حال مهم ترین روش های مورد استفاده فعالان بازار بورس برای انتخاب کردن گزینه های بهتر و شناخت آن ها در سرمایه گذاری بورس است.
در این جا ما قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم. تجزیه و تحلیل تکنیکال می تواند بر روی هر نوع اوراق بهادار که سوابق تاریخی معاملاتی بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را دارا می باشند مورد استفاده قرار بگیرد.
مواردی که گفته شد شامل؛ اوراق سهام، آتی، کالا و اوراق بهادار دیگر باشند. اما در بازار بورس این ابزار بیشتر برای تحلیل تکنیکال سهام مورد معامله استفاده می شود. در واقع تحلیل تکنیکال را می توان یک استراتژی معاملاتی دانست که فرصت های معاملاتی و سرمایه گذاری ها را ارزیابی کرده و با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودار مشخص می کند.
در تعریفی کلی می توان گف تجریه و تحلیل تکنیکال بورس ایران نشان دهنده فعالیت های معاملاتی گذشته است که تغییرات قیمتی در یک سهام می تواند نشانه ای بسیار ارزشمند از تحرکات آتی قیمت سهام باشد.
از زمانی که تحلیل تکنیکال در طی زمان های متمادی پیدایش یافت تا امروزه حدودا هزاران تکنیک و الگو مورد استفاده تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. اکثر تحلیل گران تکنیکال تعدادی از تکنیک ها و الگوها را با یک دیگر ترکیب می کنند تا بتوانند به یک استراتژی بهینه در معاملات خود دسترسی یابند و با استفاده از همان استراتژی به خرید و فروش سهام بپردازند.
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟
در واقع مهم ترین و اولین فرض در تحلیل تکنیکال بورس این است که قیمت تمام اطلاعات را می تواند نشان دهد. در حقیقت این تحلیل تکنیکال است که بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه کرده و سعی دارد که با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روندهای قیمت آینده را مورد بررسی قرار دهد و پیش بینی کند. در بازار بورس عواملی که بر قیمت سهام اثر گذار هستند کاملا مشخص هستند و در هر زمان که بخواهید تمام اطلاعات و قیمت مورد نیاز معامله گران را در اختیار آن ها قرار می دهند.
ممکن است که این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما این که نوسان قیمت سهام در مدت کوتاه یا مدتی طولانی ایجاد می شود توسط اخبار یا اطلاعیه ها وجود دارد. اگر بازار کارایی تا حد بسیار کمی داشته باشد تحلیل تکنیکال بورس ایران می تواند به خوبی قابل استفاده باشد. فرضیه دیگر در باب فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط فردی به نام داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها در طی زمان تکرار می شوند، با این فرضیه می توان فهمید که روندها در بلند مدت و کوتاه مدت ایجاد می شوند و تمام معامله گران بازار می توانند با بهرمندی از این تحلیل ها و روندها کسب سود کنند.
امروزه تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است؛
۱- قیمت همه چیز را نشان می دهد
بسیاری از افراد منتقد در تحلیل تکنیکال بورس بر این باورند که فقط در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیش بینی کردن رفتار سهم کافی است، در این حالت این که عوامل بنیادی مورد توجه افراد قرار نخواهند گرفت را نمی پذیرند.
تحلیل تکنیکال معتقد است که تمام چیزها از جمله؛اصول بنیادی در قیمت سهام مشخص و واضح است و دقت و توجه کردن به آن موجب می شود دیگر عوامل قبل از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری حذف شوند، و اما نکته مهم در این باب تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضا را در بازار نشان می دهد.
۲- قیمت در روند نمودار حرکت می کند
تحلیل گران تکنیکال بر این عقیده هستند که قیمت ها در کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت روندها و حرکت های گذشته را تکرار می کنند.
۳- گذشته تمایل دارد تا تکرار شود
به طور کلی طبیعت روند قیمت به این صورت است که تکرار شود، در واقع این تکرار قیمت به دلیل روانشناسی بازار و احساساتی مثل هیجان و ترس می باشد. تحلیل گران تکنیکال با استفاده از نمودار احساسات را مورد تحلیل قرار می دهند و متعاقب با آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می پردازند.
بعضی از ابزارهای تحلیل تکنیکال بورس مورد استفاده برای روندهای ۱۰۰ ساله می باشد، چرا که تمام تحلیل گران بر این عقیده هستند که نمودار سهام به طور مرتب روند قیمتی خود را تکرار می کند.
تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می گیرد؟
تحلیل گران تکنیکال در تلاش هستند که برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را بررسی و پیش بینی کنند. همچنین در این حالت در کنار استفاده از قیمت سهام می تواند از حجم معاملات سهام برای تحلیل های خود استفاده کند و آن را به کار ببرد.در بازار و در هر صنعتی هزاران سیگنال و الگو وجود دارد که در تحلیل تکنیکال کارایی دارند. بعضی از اندیکاتورها و ابزارها تمرکز خود را بر روی وضعیت فعلی بازار می گذارند، و بعضی دیگر بیشتر بر روی وضعیت آینده بازار تمرکز می کنند.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
با توجه به این مورد که فرضیه کارا از فرضیات اساسی در تحلیل تکنیکال به شمار می رود، می تواند یکی از محدودیت های آن نیز باشد. مطابق با این فرضیه قیمت های موجود بازار، تمام اطلاعات مربوط به گذشته و حال را منعکس می کنند و می توان گفت در این حالت دیگر هیچ راهی برای منفعت و کسب سود از روندهای بازار وجود ندارد٬ مگر این که بازار کاملی نداشته باشد، تحلیل گران بنیادی بر این باورند که بازار می تواند کارا باشد، اما تمام اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و تمام قیمت ها تصادفی حرکت می کنند.
انتقاد دوم از تحلیل تکنیکال بورس این است که این روش در بعضی از اوقات کارایی دارد. به طور مثال؛ مثلا اگر معامله گران یک حد ضرر مشابهی را برای یک سهم در نظر بگیرند، زمانی که سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد تعدادی از سهامداران اقدام به فروش آن می کنند و این امر منجر می شود تا قیمت سهام پایین بیاید و تمام پیش بینی ها را تایید کند و چنین برداشت شود که روند پیش بینی شده در تحلیل تکنیکال درست بوده است.
مهم ترین تفاوتی که بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال وجود دارد چیست؟
همان طور که در متن گفته شد دو روش بسیار پر کاربرد و موثر در معاملات تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال است، هر دوی این روش ها برای تحلیل، جستجو و پیش بینی اوراق بهادار و سهام هستند، و مثل هرروش دیگری در سرمایه گذاری منتقدان و حامیان خود را دارند. تحلیل بنیادی یک روش است که بیشتر ارزش ذاتی سهام را مورد ارزیابی قرار می دهد،
این تحلیل به شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکت یک نگاه بسیار کلی دارد و تمام موارد مالی شرکت از جمله؛ دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج در تحلیل بنیادی بسیار حائز اهمیت است.
و اما تحلیل تکنیکال از این باب با تحلیل بنیادی تفاوت دارد که حجم و قیمت سهم را تنها ورودی های این روش به شمار می برد. در تحلیل تکنیکال ارزش ذاتی سهم نشان داده نمی شود و به جای آن بیشتر از نمودار بهره گرفته می شود تا با مشخص کردن نمودار رفتارها و الگوهای سهام در آینده نشان داده شود.
الگوی سر و شانه معکوس؛ قسمت پانزدهم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
الگوی سر و شانه معکوس که معمولا در کف روند نزولی تشکیل میشود، یک پترن نموداری در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال است که آن را آموزش میدهیم.
در جلسه پانزدهم دوره آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به مبحث الگوی سر و شانه معکوس (Reverse Head and Shoulders) میپردازیم. الگوی سر و شانه یکی از معتبرترین الگوهای نموداری در این دوره آموزش رایگان تحلیل تکنیکال است. در دو جلسه مجزا این الگو را آموزش خواهیم داد.
شکل الگوی سر و شانه معکوس
به طور کلی در این الگو سه کف قیمتی تشکیل میشود که کف وسط، از دو کف اطرافش در قیمتی پایینتر تشکیل میشود و به دلیل شکل ظاهریش، به آن الگوی سر و شانه معکوس گفته میشود. کف اول را شانه چپ، کف دوم را سر و کف سوم را شانه راست مینامند. شانه چپ و شانه راست، در قیمتی یکسان تشکیل میشوند (نباید بین آنها اختلاف قیمت زیادی وجود داشته باشد). از طرفی کف وسط یا همان سر الگو بایستی بهطور مشخص در قیمتی پایینتر از دو شانه چپ و راست تشکیل شود.
وقتی قیمت به کف اول (شانه چپ) و کف سوم (شانه راست) میرسد، شروع به رشد میکند. این رشد تا سطح مشخصی ادامه خواهد یافت که به آن خط گردن گفته میشود. شکست این خط به معنی تکمیل الگوی سر و شانه معکوس خواهد بود. این خط هم میتواند افقی باشد و هم میتواند شیبدار باشد.
الگوی سر و شانه معکوس یک پترن بازگشتی صعودی تلقی میشود. این الگو در 80 درصد مواقع در یک روند صعودی و در 20 درصد مواقع در یک روند نزولی تشکیل میشود (روند پیش از تشکیل). همچنین درصد خطای این الگو بسیار پایین بوده و از این جهت در دسته پترنهای معتبر قرار گرفته است.
اعتبار الگوی Reverse Head and Shoulders
برای بررسی اعتبار الگوی سر و شانه معکوس به موارد زیر توجه فرمایید:
- تقارن شانه چپ با شانه راست یکی از مهمترین پارامترهای یک الگوی سر و شانه ایدهآل خواهد بود. به عبارت دیگر، بهتر است که شکل دو شانه، تا حد زیادی شبیه به هم باشد. (شرایط یک الگوی ایدهآل)
- شانه چپ و راست در یک سطح قیمتی ایجاد شوند. اگر کف اول یا شانه چپ در قیمت 10 دلار ایجاد شده، بهتر است که کف سوم (شانه راست) نیز در قیمت 10 دلار ایجاد شود، اختلاف زیاد قیمت باعث کاهش عملکرد این الگو خواهد شد.
- حجم معاملات همواره یکی از پارامترهای مهم در اعتبار یک الگوی نموداری خواهد بود. در الگوی سر و شانه معکوس معمولا هنگام تشکیل شانه چپ و سر، حجم معاملات بالا خواهد بود و در شانه سمت راست، حجم معاملات کاهش مییابد. به عبارتی در طول تشکیل الگو، انتظار میرود حجم معاملات کاهش یابد.
- در مورد خط گردن، الگویی با خط گردن افقی نسبت به الگویی با خط گردن شیبدار، اعتبار بیشتری خواهد داشت. اما خط گردن شیبدار ایرادی برای این الگو نخواهد بود.
بررسی درصد خطا
در مورد درصد خطای این الگو همانطور که در بالا اشاره شد، به علت درصد خطای پایین، این الگو جزو بهترین و معتبرترین الگوهای نموداری بوده، بطوریکه درصد خطای آن تنها 3 درصد است. همچنین این الگو در 74 درصد مواقع به تارگت خود خواهد رسید. این آمار برای یک الگوی نموداری بسیار آمار خوبی محسوب میشود.
هدف الگوی سر و شانه معکوس
در بخش نهایی این جلسه به آموزش اندازهگیری هدف الگوی سر و شانه معکوس میپردازیم. اندازهگیری هدف الگو بسیار راحت است. فاصله عمودی بین سر الگو تا خط گردن را اندازهگیری کنید، سپس این مقدار را به قیمت خط گردن اضافه کنید. قیمت بهدستآمده، هدف الگو خواهد بود. قیمت در 74 درصد مواقع به این هدف خواهد رسید.
شکست این الگو زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت خط گردن را بشکند و در بالای آن معامله شود.
در جلسه آتی به معرفی الگوی سر و شانه سقف خواهیم پرداخت.
*در صورت داشتن سوال، کاربران میتوانند آن را در گروه تلگرامی اکسچینو مگ مطرح نمایند.
الگوی کندل دوجی (Doji) در تحلیل تکنیکال + تکنیکهای استفاده از آن
نمودارهای کندل استیک یا همان نمودار شمعی ژاپنی، یکی از نمودارهای قیمتی معروف در تحلیل تکنیکال میباشد.
دلیل نام گذاری این نمودار به عنوان شمعی ژاپنی، به دلیل شباهت ظاهری این نمودار به شمع و اینکه اولین بار در کشور ژاپن ابداع شده است، میباشد.
این نمودارها به دلیل نمایش تمام اطلاعات قیمتی در یک زمان خاص در بین معامله گران از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
در این نمودار، الگوهایی تشکیل میشود که مفهوم خاصی از شرایط بازار را نمایش میدهد و بررسی این الگوها میتواند به معاملهگر در تشخیص روندها و نقاط بازگشتی قیمت کمک کند، که الگوی دوجی یکی از مشهورترین این الگوها میباشد.
در این مقاله قصد داریم به صورت کامل به کندل دوجی در تحلیل تکنیکال بپردازیم.
الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟
الگو کندل دوجی ( Doji )، به یک سری از الگوهای کندلی اشاره دارد که در آنها، قیمت باز( Open ) و بسته شدن ( Close )، یا با هم برابر هستند و یا اینکه بسیار به یکدیگر نزدیک میباشند. به صورت کلی این نوع الگو فاقد بدنه است و یا بدنه خیلی کوچکی دارد.
این الگو میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی تشکیل شود و همچنین میتواند طول سایههای متفاوتی داشته باشد.
این الگو نشان از بلاتکلیفی معامله گران دارد، به زبان سادهتر هرچقدر که خریداران قیمت را بالا بردهاند، به همان میزان فروشندهها نیز قیمت را پایین آورده و بازار خنثی شده است.
پس در نتیجه تشکیل این الگو از لحاظ روانشناسی بازار، به معنای وقوع هیجانات کاذب در بین معامله گران نیز میباشد.
انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
کندلهای دوجی به شکلهای مختلفی در نمودار قیمتی و روند معاملات تشکیل میشوند، این دوجیها را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد، که تشکیل هر کدام در بازار میتواند سیگنال مختلفی صادر کند.
این چهار مورد عبارتند از:
- دوجی پایه بلند یا فرفره ( Long Legged Doji )
- دوجی صلیب ( Cross Doji )
- دوجی سنگ قبر ( GraveStone Doji )
- دوجی سنجاقک ( Dragonfly Doji )
در ادامه به بررسی انواع مختلف هر کدام از این کندلهای دوجی در بازار میپردازیم.
بیشتر بدانید: خط روند (Trendline)
دوجی پایه بلند یا فرفره (Long Legged Doji)
دوجی پایه بلند یک نوع الگوی کندلی با سایههای بلند بالایی و پایینی است که قیمت باز و بسته شدن آن در یک سطح قرار دارد و بدنه کندل به صورت یک خط یا یک بدنه بسیار کوچک است.
این الگو در مقایسه با سایر الگوهای دوجی شکل، نشان از سردرگمی بیشتر معامله گران دارد، زیرا در این الگو در یک بازه زمانی میزان خرید در نمودار باعث بالا رفتن قیمت میشود ولی در ادامه، فشار فروش باعث میشود که قیمت سهم پایینتر بیاید، اما در نهایت، کندل در همان قیمت باز شدن، بسته میشود.
با تشکیل شدن این کندل که نشان از بلاتکلیفی و عدم قطعیت تصمیم معامله گران دارد، باعث ایجاد ترس در دو طرف معامله یعنی خریداران و فروشندگان میشود. معامله گران در این مواقع معمولا منتظر کندل بعدی میمانند تا جهت بازار را تعیین کند.
پیشنهاد مطالعه: بازار رنج چیست؟
دوجی صلیب (Cross Doji)
در این نوع از کندل های دوجی، که به الگوی چهار قیمت نیز شناخته میشود نشان از این دارد که، چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت تقریبا نزدیک هم قرار دارند. این الگو همانند الگوی دوجی پایه بلند است، با این تفاوت که سایههای کوتاه تری نسبت به آن دارد.
این کندل نشان از بلاتکلیفی در بازار دارد و در هنگام تشکیل آن و درک بهتر تغییرات بازار توسط آن باید به روند و کندلهای قبل و بعد از آن توجه شود.
دوجی سنگ قبر (GraveStone Doji)
در دوجی سنگ قبر همانند سایر الگو های دوجی، قیمت باز و بسته شدن در یک سطح قرار دارد، اما با این تفاوت که یک سایه بلند در بالای آن قرار میگیرد و فاقد سایه پایینی میباشد، به زبان سادهتر در این نوع الگو، قیمت باز شدن، بسته شدن و کمترین قیمت در یک سطح قرار میگیرد.
این الگو در پایان روند صعودی شکل میگیرد و نشان از این دارد که فروشندگان پس از یک روند صعودی پر قدرت وارد بازار شدهاند و قصد تغییر روند در بازار را دارند.
توجه داشته باشد که دوجی سنگ قبر بیشتر در نواحی مقاومتی تشکیل میشود که اهمیت این الگو را بالاتر میبرد. این الگو یک هشدار جدی در جهت ریزش قیمت و معکوس شدن روند صعودی میباشد، زیرا نشان از این دارد که خریداران دیگر این توانایی را نداشتهاند که قیمتهای بالاتری را ثبت کنند و فروشندگان نیز پرقدرت شروع به معامله کردهاند.
پیشنهاد مطالعه: بازار روند دار
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
میتوان گفت که دوجی سنجاقک همانند دوجی سنگ قبر است با این تفاوت که این الگو در پایان روند نزولی شکل میگیرد و در آن قیمت باز شدن، بسته شدن و بیشترین قیمت در یک سطح قرار دارد. پس در این الگو سایه در پایین بدنه شکل می گیرد.
مشاهده این کندل در روند معاملات به این معنی است که نمودار قیمت در بالاترین سطح شروع میشود اما به دلیل این که روند قبل نزولی است فشار فروش باعث میشود که، قیمت کاهش پیدا کند، در ادامه خریداران پر قدرت وارد بازار میشوند و برتری پیدا میکنند، همین امر موجب بالا رفتن قیمت در کندل خواهد شد و درست در بالاترین قیمت، آن کندل بسته میشود.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که هنگامی اهمیت الگو دوجی سنجاقک بالا میرود که در نواحی حمایتی تشکیل شود. اما به صورت خلاصه میتوان این کندل را نشان دهنده برتری خریداران در روند معاملات دانست که هم زمان با تشکیل آن، قیمت رو به رشد خواهد بود.
جمع بندی نهایی
آشنایی با انواع الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال و توانایی بررسی و درک مفهوم آنها باعث میشود تا درصد موفقیت و میزان سود شما به طور چشمگیری افزایش پیدا کند.
در این مقاله با یکی از الگوهای شمعی مهم آشنا شدیم و پس از معرفی انواع کندل دوجی، نحوه رفتار آنها توضیح دادیم، همچنین گفتیم که این الگوها به تنهایی نشان گر خنثی بودن روند هستند و در هنگام استفاده از این کندلها باید به کندلهای قبل و بعد آنها نیز توجه شود.
الگوی کندلی بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دوجی انواع مختلفی دارد که عبارتند از: الگوی دوجی سنگ قبر (GraveStone Doji) ، الگوی دوجی سنجاقک ( Dragonfly Doji )، الگوی دوجی پایه بلند ( Long-Legged Doji ) و در نهایت الگوی دوجی صلیب ( Cross Doji ) که به صورت کامل آنها را توضیح دادیم.
به عنوان سخن پایانی، این مورد را در نظر داشته باشید که از کندل دوجی نمیتوان به عنوان دلیلی برای ورود به معامله استفاده کرد و آن را باید در کنار دیگر سیگنالهای تکنیکالی در نظر گرفت تا با خیال راحتتری نقاط مناسب ورود و خروج را دریافت کرد.
سوالات متداول
کندل دوجی به چه الگویی گفته می شود؟
کندل دوجی یک نوع از الگوهای شمعی است که از آن در تحلیل تکنیکال زیاد استفاده میشود. در کندل دوجی قیمت باز و بسته شدن تقریبا با یکدیگر برابر میباشد و تقریبا شبیه یک علامت مثبت است.
معنای کلمه دوجی چیست؟
در زبان ژاپنی، کلمه دوجی به معنای خطا یا اشتباه است و اشاره به نادر بودن شباهت زیاد باز و بسته شدن قیمت در کندل دارد.
انواع کندل دوجی چیست؟
انواع الگوهای دوجی بسته به قیمت باز و بسته شدن آنها و شکل گیری سایهها، به چهار نوع: بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال الگوی دوجی سنگ قبر ( Gravestone Doji )، الگوی دوجی سنجاقک ( Dragonfly Doji )، الگوی دوجی پایه بلند ( Long-Legged Doji ) و در نهایت الگوی دوجی صلیب ( Cross Doji ) تقسیم میشوند.
در چه مواقعی کندل دوجی شکل میگیرد؟
کندل دوجی هنگامی شکل میگیرد که در بازار سردرگمی به وجود آمده است و در یک تایم فریم زمانی قیمت باز و بسته شدن تقریبا مساوی میشود.