چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟

روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟ در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
چگونه در ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم؟
در این مطلب خواهیم گفت که چگونه در ارز دیجیتال نوسان گیری کنید!
بطور خلاصه می توان گفت کسب سود از تغییرات قیمت سهام، ارز دیجیتال، طلا و… را نوسان گیری و یا سوینگ تریدینگ (Swing Trading) می گویند. به عبارتی شما سهمی را با دید کوتاه مدت در قیمت پایین خریداری می کنید و پس از رشد اندک در همان روز و یا چند روز آینده آن را می فروشید که لازمه این کار تجربه و آموزش است. با ما همراه باشید در ادامه این مطلب خواهیم گفت که چگونه در ارز دیجیتال نوسان گیری کنید!
چگونه در ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم؟
بدیهی است که برای اینکه بتوانیم در بازار ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم باید آموزش کافی دیده باشید تا قادر به شناسایی کف ها و سقف های نسبی، نوسان گیری کنید. در این روش معامله گران نوسانی مانند تریدرها نیازی به نگاه کردن بطور ساعت های متمادی به نمودار ها ندارند و معامله های آن ها ممکن است چند هفته و یا چند روزی طول بکشد.
این معامله گران با مبنا قرار دادن تحلیل های تکنیکال و بعضی اوقات هم نیز با تحلیل بنیادی، ارز مورد نظر خود را از نظر نوسانات احتمالی در آینده نزدیک بررسی می کنند.
نحوه تشخیص محدوده های ثابت نوسان
از این روش می توان زمانی که بازار بصورت رنج و یا همان افقی قرار دارد، استفاده کرد. در این اوضاع قیمت بین دو سطح مقاومت و حمایت بطور افقی درامده است، به تله افتاده و می توان بین آن دو را نوسان گرفت.
روشی که در همچین شرایطی باید انجام داد قرار دادن سفارش خرید در نزدیکی سطح حمایتی و فروختن در نزدیکی سطح مقاومت می باشد. اما باید بدانید که تریدرها نباید حرص و طمع کار باشند و برای احتیاط کار اهداف فروش خود را 1 یا 2 درصد کمتر از خطوط مقاومت قرار دهند. از دیگر نکاتی که در نوسانگیری ارز دیجیتال باید به آن توجه کرد این است که تنظیم حد ضرر مناسب و طول سایه های کندل ها در نزدیکی مقاومت ها و حمایت ها که شکست موفق و یا ناموق آن ها را نشان میدهد.
نکته خیلی مهم در نوسانگیری ارز دیجیتال
سطوح مقاومت همیشه به شکل یک خط ایجاد نمی شوند و باید بدانید که یک محدوده را در برمیگیرند که این محدوده اصولا سایه یا میله کندل ها را شامل می شود. گاهی اوقات معامله گران ریسک پذیرتر برای سود بیشتر، مثلا 50 درصد از سفارش فروش خود را در قیمتی پایین تر از محدوده مقاومت و بخشی دیگر را در قسمتی که سایه کندل ها قرار دارد ثبن کنند.
شاخص میانگین متحرک
یکی از شاخص هایی که در بازارهای روند دار می تواند کمک شایانی به معامله گران کند، شاخص میانگین متحرک یا همان (MA) می باشد. مهم ترین نقش این شاخص ایفای نقش حمایت و مقاومت متحرک می باشد که باعث می شود در روندهای صعودی جلوی ریزش را بگیرد و در روندهای نزولی در برابر رشد قیمت ایستادگی کند.
برای استفاده از این روش، هنگامی که قیمت به نزدیکی خطوط میانگین متحرک رسید باید بررسی کرد که سهم پتانسیل عبور از این ناحیه را دارد یا خیر، در صورت دارا بودن پتانسیل رشد، باید آن سهم را خرید و در مقابل نقطه ای فروش نیز زمانی است که خط میانگین متحرک در جهت رو به پایین می شکند.
استفاده از اندیکاتورها
بعضی از اندیکاتورها مثل باند بولینگر “Bollinger Bands” محدوده متحرکی را برای نوسان قیمت مشخص می کنند. درست است که این شاخص بیشترین کارایی خود را در بازارهای رنج و بدون روند نشان می دهد اما یک سطح مقاومتی و یک سطح حمایتی برای معامله گر با استفاده از فرمول میانگین متحرک ترسیم می کند.
ساده ترین روش استفاده از این شاخص، خریدن هنگام رسیدن قیمت به کف محدوده و فروختن آن هنگام رسیدن به سقف است. البته بدانید که در بازارهای روند دار نباید برخلاف روند از موقعیت های شناسایی شده توسط اندیکاتور استفاده کرد زیرا درصد خطای بالایی دارد.
استفاده از اندیکاتور به دلیل داشتن درصد خطای بالا نباید به تنهایی استفاده شود و باید در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود.
استفاده از تحلیل فاندامنتال
منظور از تحلیل فاندامنتال همان تحلیل بنیادی است. اهمیت اخبار و رویدادهای مربوط به ارز دیجیتال را در قیمت آنها دست کم نگیرید هر خبر می تواند ارزش یک ارز دیجیتال را چند برابر بالا ببرد و یا برعکس ارزش یکی ارز چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟ دیجیتال را نصف کند. تریدرها با در نظر گرفتن این اخبار و رویدادها اقدام به پیش خرید ارزهای دیجیتال می کنند و تقاضا را برای آن خرید بالا می برند.
اصولا اتفاقاتی که زمان آنها از قبل مشخص شده است در بازار اصطلاحا پیشخور می شوند و تاثیرشان را قبل از تاریخ وقوع رویداد به روی قیمت ارز می گذارند.
نوسان گیری چیست و نوسان گیر چه کسی است؟
کسب سود در بازار بورس به دو شیوه حاصل میشود که عبارت است از سود سرمایهای و سود نقدی. تغییرات قیمت سهم منجر به ایجاد سود سرمایهای میشود. ولی سود نقدی، مبلغی است که شرکتها پس از برگزاری مجمع سالانه خود به سهامداران اختصاص میدهند. اگر یک شرکت درآمد مشخص و مستمری داشته باشد، در
کسب سود در بازار بورس به دو شیوه حاصل میشود که عبارت است از سود سرمایهای و سود نقدی. تغییرات قیمت سهم منجر به ایجاد سود سرمایهای میشود. ولی سود نقدی، مبلغی است که شرکتها پس از برگزاری مجمع سالانه خود به سهامداران اختصاص میدهند. اگر یک شرکت درآمد مشخص و مستمری داشته باشد، در طول یک سال مالی سود خوبی حاصل خواهد کرد. بخشی از این سود در میان سهامداران تقسیم خواهد شد. چنین شرکتهایی با نام بنیادمحور یا DPS محور شناخته میشوند.
در این میان شرکتهایی نیز وجود دارند که جریان درآمد آنان ثبات ندارد. استراتژی موثر برای کسب سود در قبال چنین شرکتهایی نوسان گیری است. سهامداران موفق میدانند که باید برای کسب سود استراتژی مشخصی داشته باشند. آنها با در نظر گرفتن محدودیتهای خود، راهبردهایی را در پیش میگیرند که نهایتا منجر به کسب سود خواهد شد. اگر معاملهگران فاقد استراتژی معاملاتی مشخصی باشند، آنگاه دست به اقدامات احساسی خواهند زد. این امر سردرگمی سهامداران و زیانهای مالی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
استراتژی های نوسان گیری وابسته چه عواملی است؟
استراتژیهای مربوط به نوسانگیری متاثر از چند عامل است:
- روحیات و شخصیت معاملهگر
- میزان سرمایه معاملهگر
- محدودیتهای زمانی معاملهگر
آن دسته از سهامدارانی که اهل ریسک نیستند، طبیعتا بازه زمانی میانمدت و بلندمدت را در نظر میگیرند. این افراد بیشتر سهمهای بنیادمحور را خریداری میکنند. بازه زمانی شش تا ۹ ماه میانمدت و بیش از ۹ ماه بلندمدت محسوب میشود.
نقطه مقابل، سهامدارانی هستند که ریسکپذیری بالایی دارند. این دسته از معاملهگرن محدودیتی در سرمایه ندارند و استراتژی معاملاتی کوتاهمدت را در پیش میگیرند. اینها همان افرادی هستند که از نوسان گیری استقبال میکنند. دقت کنید که نباید سرمایهگذاری کوتاهمدت را با نوسان گرفتن اشتباه بگیرید.
در واقع بازه زمانی نوسان گیری نهایتا دو الی چهار هفته خواهد بود. این در حالی است که در سرمایهگذاری کوتاهمدت شاهد بازههای سه تا شش ماه هستیم. نکته مهم در این قسمت انتخاب سهمی است که بتوان نوسان خوبی از آن گرفت. انتخاب سهم مناسب میتواند در گرو عوامل متعددی باشد؛ عواملی نظیر خرید و فروش روی تابلو معاملات، میزان حجم معاملات، و عملکرد بازیگران سهم. اگر سهامدار از این مسائل مطلع باشد، میتواند با انتخاب سهم مناسب، بستری بالقوه را برای نوسان گرفتن فراهم کند.
چه کسانی میتوانند نوسان گیری کنند؟
به طور کلی تغییرات قیمتی سهم در کوتاهمدت عاملی است که موجب میشود افراد از سهام نوسان بگیرند. معاملهگرانی که نگاه کوتاهمدت به معاملات دارند، به دنبال کسب سود از نوسان قیمتها هستند.
نوسان گیری کار هر سرمایهگذاری نیست. این شیوه دانش و مهارت تابلوخوانی و همچنین بازارخوانی را میطلبد. بعضی مواقع سرمایهگذاران برای کسب سود در کوتاهمدت، بدون داشتن مهارت کافی قدم به بازار سرمایه میگذارند. آنها با این کار قصد دارند از نوسان قیمتها بهره ببرند. اما زمان به زودی همهچیز را مشخص میکند و این دسته از افراد با ضرر از بازار خارج میشوند. آنچه نصیب این سرمایهگذاران میشود تنها از دست دادن تمام یا بخشی از سرمایه است.
دسته بندی نوسان گیران
اگر بخواهیم نوسان گیران بازار را دستهبندی کنیم، حاصل آن در قالب دو گروه ارائه میشود؛ دسته نخست افرادی هستند خود آغازگر موج صعودی هستند و دسته دیگر افرادی هستند که همسو با موج ایجاد شده، روند را به جلو پیش میبرند.
گروه اول در آغاز اقدام به خریدهای پلهای میکنند و دسته دوم زمانی سر و کلهشان پیدا میشود که اخبار مثبتی در خصوص سهم منتشر شود.
معاملاتی که این دو دسته در سهم انجام میدهند، موجب افزایش قیمت سهم خواهد شد. نتیجه این امر تشکیل صف خرید است. در این زمان است که گروه اول از سهم خارج میشوند و صفهای خرید جمع میشود. سپس شاهد افزایش عرضه در سهم خواهیم بود.
در این شرایط اگر شرکت همچنان دلایل فراوانی برای رشد قیمت داشته باشد، باید گفت خوششانسی به سراغ دسته دوم آمده است. تداوم اخبار مثبت، تداوم روند صعودی سهم را در پی دارد. این امر موجب میشود که نوسان گیری دسته دوم نیز به سود بینجامد.
اما اگر پس از خروج دسته اول نوسان گیران از سهم، روند صعودی پایان پیدا کند، آنچه نصیب دسته دوم میشود، ضرر و زیان خواهد بود. مسئلهای که در اینجا به وضوح به چشم میخورد، اشراف و تسلط دسته اول بر شرایط نوسان گیری است؛ عاملی که خود کسب سود را در پی دارد.
عوامل موثر در نوسان گیری
در ادامه به چهار عامل مهم در نوسان گیری اشاره میکنیم که توجه به آنها میتواند شانس موفقیت در نوسان گیری را افزایش دهد:
تحلیل تکنیکال
نوسان گیری امری است که در آن معاملهگران به کمک نمودارهای قیمتی، بهترین نقاط را برای ورود به سهم شناسایی میکنند. در همین راستا، استفاده از نسبتها و اندیکاتورهایی مانند ART یا Average True Range نیز موثر خواهد بود.
اطلاعات پنهان شرکتها
کسی که در نوسان گیری حرفهای باشد، از اطلاعات پنهان شرکتها آگاه است و به برنامههای آینده شرکت نیز اشراف بهتری دارد. اخبار شرکتها میتواند راهنمای خوبی برای نوسان گیران باشد تا بتوانند در قالب دسته اول به سهم ورود کنند.
این اطلاعات حتی برای خروج از سهم نیز مفید هستند. زمانی که این اطلاعات به صورت عمومی انتشار پیدا کند، نوسان گیران متبحر از سهم خارج میشوند.
شرایط بازار
رشد قیمت یک سهم متاثر از شرایط بازار نیز هست و نوسان گیران باید به این امر نیز دقت کنند.
مهارت و تجربه
اگر بگوییم نوسان گیری از شیوه معینی پیروی نمیکند، حرف اشتباهی نزدهایم. افراد مجرب در این زمینه، در امر تابلوخوانی مسلط هستند و زمان ورود و خروج به سهم را میدانند. چنین معاملاتی پرریسک هستند و در آن باید به حد ضرر توجه کرد.
فیلترهایی مانند حجم معاملات و کف قیمتی ماهیانه از جمله فاکتورهایی هستند که میتوان از آنها برای شناسایی سهم و نوسان گیری استفاده کرد. نوسان گرفتن از سهمهای بزرگ و بنیادی کار سادهای نیست. به همین دلیل است که سرمایهگذاران معمولا به سراغ سهمهای کوچک میروند. معاملهگرانی که استراتژی معاملاتی بلندمدت دارند، سهمهای بنیادی را خریداری و سهامداری میکنند.
توجه به حجم مبنا و شناوری سهام نیز دو مسئلهای هستند که برای نوسان گیران اهمیت زیادی دارد.
شرایط بازار بر سهمهایی که حجم مبنای کمتری دارند زودتر از سهمهای با حجم مبنای بالا اثر میگذارد. در مورد شناوری هم میتوان گفت که هرچه شناوری کمتر باشد، عرضه از جانب سهامداران نیز کمتر اتفاق میافتد. نوسان گیران با توجه به این موارد، به دنبال سهمهایی میگردند که هنگام ورود و خروج با مشکل مواجه نشوند.
نوسان گیران میدانند که برای کسب سود بیشتر باید مبالغ بیشتری وارد بازار کنند. سود پنج الی ۱۰ درصدی زمانی میتواند یک دستاورد خوب باشد که هزینه کارمزد معاملات چندان بالا نباشد. به همین دلیل است که میگویند در نوسان گیری محدودیت سرمایه معنایی ندارد. نوسان گیران با ورود سرمایه سنگین به بازار بورس، سود بالاتری کسب میکنند و از بازار خارج میشوند. در این استراتژی معاملاتی به دلیل بازگشت سرمایه در زمان کم، برخی دست به خرید اعتباری میزنند.
کدام حالت بازار برای نوسان گیری مناسبتر است؟
اگر سه حالت صعودی، نزولی و خنثی را برای بازار در نظر بگیریم، به نظر شما نوسان گیری در کدام یک از این شرایط مناسبتر است؟
به طور کلی بازار صعودی مناسبترین بازار برای خرید سهم و نگهداری است. در بازار نزولی تنها باید نظارهگر بود. در انتهای روند نزولی فرصت خوبی برای ورود به سهم ایجاد میشود. در این میان بازار خنثی بهترین شرایط را برای نوسان گیری فراهم میکند. در حقیقت در این بازار معاملهگران میتوانند در کف قیمتی وارد سهم شوند و در سقف قیمت اقدام به فروش کنند.
نکات مهم در نوسان گیری
عدم مدیریت سرمایه و کم کردن میانگین به هنگام افت قیمت یکی از رایجترین اقدامات اشتباهی است که نوسان گیران مبتدی را به دردسر میاندازد. در این شرایط از آنجا که نوسان گیر بدون تعیین حد ضرر وارد سهم شده است، با کاهش قیمت سهم به میانگین کم کردن روی میآورد. زمانی که شاهد افزایش عرضه و خروج دسته اول نوسان گیران هستیم، معمولا این اتفاق رخ میدهد. دسته دوم مجددا اقدام به خرید میکنند و در سهم میمانند. حاصل این اقدام، چیزی جز افزایش ضرر نیست.
آنچه میتوان از آن به عنوان یکی از آفتهای معاملهگری یاد کرد، همین عدم کنترل هیجانات است. تفاوت نوسان گیران حرفهای و مبتدی در همین امر است. مبتدیها نمیتوانند بر احساسات خود مسلط شوند و دست به معاملات احساسی میزنند. آنها نمیتوانند در صورت عدم تحقق سود مطلوب، در بهترین موقعیت از سهم مذکور خارج شوند. نوسان گیر حرفهای میتواند در معاملات خود با تمرکز بالا عمل کند و در هر قیمتی حاضر به ورود به سهم نخواهد بود.
نوسان گیری یک شیوه معاملاتی است که درصد سود در آن محدود است. به همین دلیل است که نوسانات صدم درصدی نیز از اهمیت برخوردار هستند. برخی مواقع پیش میآید که نوسان گیر در طول زمان مجاز معاملاتی، سهمی را بررسی میکند تا بتواند در بهترین نقطه به آن ورود کند یا از آن خارج شود. از همین رو محدودیت زمانی نیز امری است که باید در نوسان گیری آن را مدنظر قرار داد.
مشکلات موجود بر سر راه نوسان گیری
حباب قیمتی از جمله مسائلی است که در نوسان گیری بسیار مورد توجه قرار میگیرد. کم نیستند شرکتهایی که فعالیت عملیاتی مطلوبی نداشته و حتی زیانده نیز بودهاند. اما تنها انتشار برخی شایعهها از سوی بازیگران یا نوسان گیران موجب شده است که نگاهها به سمت آنها معطوف شود. آنچه در نتیجه این اتفاق رخ خواهد داد، ایجاد حباب قیمتی خواهد بود.
در این مواقع هنگامی که نوسان گیران از سهم خارج میشوند، ریزش شدید قیمت سهم امری طبیعی است. وجود حباب قیمتی موجب میشود که سهمها ارزش غیرواقعی پیدا کنند. گفتیم که نوسان گیری به صورت کوتاه مدت اتفاق میافتد. از همین رو برای معاملهگران جذاب است که دست به این عمل بزنند. اما در این میان تمام افراد مهارت کافی ندارند و ممکن است متضرر شوند.
از آنجا که سهام محدودیت نوسان قیمتی دارند و بازار بورس نیز یکطرفه است، نوسان گیری مداوم در بلندمدت سود چندانی را در پی نخواهد داشت. در صورتی که فرد استراتژی معاملاتی بلندمدت داشته باشد، میتواند اقدام به خرید سهام بنیادی کند.
نکته پایانی
اینکه معاملهگران کدام روش و استراتژی معاملاتی را انتخاب میکنند امری شخصی و متاثر از محدودیتهای افراد است. هر روش معاملاتی میتواند مزایا و معایبی داشته باشد. در مورد نوسان گیری میتوان گفت که این روش، به دلیل امکان کسب سود در کوتاه مدت برای بسیاری از افراد جذابیت دارد. از سوی دیگر ریسک بالا و پیچیدگی و حساسیت معاملاتی مواردی هستند که ممکن است برخی از افراد نتوانند آن را تحمل کنند.
در نوسان گیری بازار به سهمهای کوچک و حتی زیانده توجه میکند. گسترش این شیوه، میتواند منجر به ایجاد حباب قیمتی شود. با این همه چنانچه حد ضرر خود را مشخص کرده باشید و تجربه کافی در این زمینه داشته باشید، سود خوبی نصیبتان خواهد شد. در غیر این صورت، چیزی جز شکست عایدتان نمیشود.
فرمولهایی برای سود بردن در بازار طلا
معامله گران این "بازار هزار رنگ" به کاربردن اصطلاحات مختلف در رابطه با داد و ستد این کالا را به نوعی جذابیت این بازار می دانند. اما قبل از اینکه در رابطه با سازوکار معامله طلا و آشنایی با اصطلاحات آن در بازارهای داخلی آشنا شویم، بهتر است مختصر آشنایی با خرید و فروش طلا در بازارهای جهانی نیز داشته باشیم زیرا یکی از فاکتورهای اساسی در تعیین قیمت طلا و سکه در ایران، نرخ آن در بازارهای جهانی است.
اساساً معامله طلا در انواع بورس های کالایی جهان با عیار و اوزان مختلفی انجام می شود: به عنوان مثال در بورس کالایی شانگ های، طلا با واحد پولی یوآن به ازای هر گرم در قالب شمش های یک کیلوگرمی مورد دادوستد قرار می گیرد یا اینکه در بورس کالایی توکیو طلا با واحد پولی ین به ازای هر گرم مبادله می شود.
اما در بازار لندن، سیدنی استرالیا، ایالات متحده (بورس کالایی نیویورک به صورت قراردادهای آتی با سررسیدهای مختلف) وضعیت اندکی متفاوت است و مبادلات به صورت دلار به ازای هر اونس مورد معامله قرار می گیرد. (اونس مخفف: oz) از واحدهای جرم است . Oz سرواژه عبارت ounce است.
یک اونس برابر است با چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟ 28.35 گرم و یک شانزدهم پوند. واحد اونس در دستگاههای گوناگون همچون یکاهای انگلیسی، یکاهای سلطنتی و دستگاه یکاهای معمول ایالات متحده کاربرد داشته است. اونس واحدی جهت اندازه گیری وزن مواد است که در برخی از نقاط ممکن است متفاوت باشد . همچنین برای اندازه گیری وزن فلزات گرانبها از قبیل طلا، نقره، پلاتین و. از واحد troy ounce استفاده می شود که معادل ۳۱.۱۰۳۴۷۶۸ گرم است.)
اما برای اینکه از تازه ترین اطلاعات و اخبار مربوط به روند دادوستد طلا در بازارهای جهانی مطلع شویم بهتر است به معتبرترین سایت یعنی www.kitco.com مراجعه کرد زیرا آغاز و پایان معاملات جهانی طلا و سایر فلزات گرانبها به صورت آنلاین در این درگاه اینترنتی درج می شود.
برای خرید و فروش طلا بهتر است ابتدا فرمول های تعیین قیمت مربوط به این بخش را کاملاً یاد گرفته، سپس در مرحله بعد مبادرت به خریدوفروش کنیم.
4- سكه تمام بهارآزادي (قدیمی و امامی ) عيار (21.6) است؛ يا همان عيار (900) كه عيار 22 هم خوانده مي شود، وزن هرسكه (8.133) گرم است.
چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
حجم معاملات سهم یا Volume یکی از اندیکاتورهای مهم در بازار بورس به شمار میرود. به صورت کلی این اندیکاتور تعداد دارایی، معاملات یا اوراق بهاداری را نشان میدهد که در طی یک بازه زمانی مشخص (عموما یک روز) در میان سرمایه گذاران دست به دست شده است؛ به عبارت دیگر تعداد معاملاتی که در یک بازه زمانی انجام میپذیرند را حجم معاملات سهم میگویند.
این اندیکاتور در بورس و تصمیمات این حوزه بسیار اثر گذار است؛ زیرا سیگنالی را به سرمایه گذاران نشان میدهد تا بتوانند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. در ادامه این مطلب، با این مفهوم بیشتر آَشنا میشویم، دلیل اهمیت Volume را درک میکنیم و متوجه خواهیم شد چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. پس با ما همراه باشید.
به صورت دقیق تر، حجم معاملات سهم به چه معنا است؟
حجم معاملات سهم
همانطور که در بالاتر عنوان شد، حجم معاملات سهم، تعداد اوراق بهادار یا سرمایه ای است که میان افراد (سرمایه گذاران) در یک زمان مشخص (که عموما یک روزه است) تحویل داده میشود. برای درک بهتر، منظور از حجم معاملات سهم تعداد سهامِ اوراق بهاداری است که در شروع به کار بازار بورس تا پایان آن، مورد معامله قرار میگیرند. Volume یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال بازار میباشد که تغییرات آن برای سرمایه گذاران تکنیکی نیز اطلاعات و داده هایی پر اهمیت به شمار میروند.
هر معامله ای که میان فروشنده و خریدار اوراق بهادار انجام میپذیرد، به کل تعداد حجم آن اوراق کمک میکند. در واقع، یک معامله زمانی اتفاق می افتد که خریدار با محصول (اوراق) ارائه شده توسط فروشنده و قیمت مدنظر وی توافق کند. حال اگر تنها پنج معامله در طول آن روز انجام شود، حجم معاملات سهم آن روز، پنج خواهد بود. این عدد بدست آمده در انتها برای سرمایه گذاران و تصمیمات بعدی آن ها بسیار ارزشمند است. در ادامه دلیل این امر را توضیح میدهیم و درک میکنیم که چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم.
هر بازار بورسی که در هر نقطه از جهان قرار دارد، حجم معاملات سهم را پیگیری میکند و این اطلاعات را در اختیار افراد قرار میدهد. البته لازم به ذکر است که این به اشتراک گذاری میتواند به صورت رایگان یا در صورت پرداخت هزینه اشتراک باشد. این تعداد نیز اغلب در روزهای کاری (روز کاری بازار) هر یک ساعتی یک بار گزارش میشود.
البته این گزاراشات ساعتی، تخمینی از حجم معاملات بورس میباشند. حجم معاملات بورس گزارش شده در پایان روز نیز به همین منوال است؛ یعنی به صورت تخمینی محاسبه می گردد. ارقام حقیقی و نهایی در روز بعد گزارش میشوند.
سرمایه گذاران ممکن است حجم معاملات سهم لحظه ای یک اوراق بهادار یا تعداد تغییراتی که در قیمت یک قرارداد به وجود می آید را دنبال کنند. این داده ها، میتوانند جایگزین حجم معاملات سهم شوند؛ زیرا عموما قیمت ها در حجم معاملات بالا به طور مکرر تغییر می نمایند.
از آنجایی که در این مطلب قصد داریم دریابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؛ اجازه دهید ابتدا کاربرد اصلی حجم معاملات سهم را متوجه شویم.
حجم معاملات سهم دقیقا چه چیزی را بازگو میکنند؟
حجم معاملات سهم یا Volume به سرمایه گذاران اطلاعاتی درباره فعالیت بازار و نقدینگی آن میدهد. Volume بالا برای یک اوراق بهادار به خصوص، به معنای نقدشوندگی بیشتر، اجرای بهتر سفارش و فعالیت بالاتر آن برای یافتن ارتباط بین خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران ایده مشخصی درباره نحوه حرکت و فعالیت بازار بورس ندارند و نسبت به آن مردد میباشند، حجم معاملات سهم آینده نیز تمایل به صعود دارد این امر اغلب باعث مشخص شدن معاملات فعال تر برای گزینه های پیش رو و معالات آتی اوراق بهادار میشود.
حجم کلی معاملات سهم تمایل دارد تا حرکتی رو به بالا و نزدیک به زمان شروع به کار و پایان بازار بورس داشته باشد. همچنین در قبل از شروع تعطیلات و در زمان استراحت و ناهار کارکنان، تمایل دارد تا در مقدار پایین قرار بگیرد.
حال که با حجم معاملات سهم و کاربرد آن آشنا شدیم، به نظر شما چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
توجه به الگوهای حجم معاملات سهم در طول زمان باعث میشود تا سرمایه گذاران درباره نقاط قوت یا ضعف بالا رفتن یا پایین آمدن بخش معینی از بازار بورس یا کل آن به درکی عمومی دست پیدا کنند و سیگنال ها را تا حدودی دریابند. در واقع، حجم معاملات سهم نقش پر رنگ و برجسته ای را در تحلیل تکنیکال بازار در مقایسه با دیگر اندیکاتورها بازی میکند؛ اما چطور میتوانید از آن استفاده نماییم و سیگنال ها را دریافت کنیم؟
هنگامی که حجم معاملات سهم یا Volume را مورد بررسی قرار میدهید، عموما چندین راهنما برای معین کردن حرکت بازار (نقاط قوت یا ضعف آن) وجود دارد. شما نیز به عنوان یک سرمایه گذار باید بتوانید آن ها را از یک دیگر تشخیص دهید، در حرکات قوی بازار مشارکت کنید و تا جایی که میتوانید از حرکات ضعیف آن به دور بمانید (البته در برخی از موقعیت ها نیز می توانید از حرکات ضعیف به منظور پیدا کردن لحظه ورود به بازار استفاده کنید). این راهنماها در همه شرایط صادق نیستند، اما میتوانند به صورت کلی در تصمیم گیری شما مفید واقع شوند که در ادامه به توضیح آن ها میپردازیم.
تایید روند
یکی از نکات مهمی که به ما کمک میکند تا ساده تر متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، روند حرکت بازار بورس میباشد. هنگامی که بازار روندی رو به صعود دارد، متناسب با آن نیز حجم معاملات سهم افزایش می یابد. خریداران نیز برای آن که بتوانند به مقدار قیمت ها فشار وارد کنند و آن ها را بالا نگه دارند، باید تعداد اوراق و انگیزه را افزایش دهند. افزایش قیمت و کاهش حجم میتواند نشانه ای از عدم وجود سود باشد و این امر سیگنالی است مبنی بر بازگشت بالقوه.
درک این مسئله و فهم آن کار دشواری است، اما این امر یک حقیقت است که کاهش قیمت (یا حتی افزایش آن) به هنگامی که حجم معاملات سهم کاهش می یابد، سیگنال مناسب و قوی نخواهد بود. در واقع، کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات سهم بالا، سیگنال قوی است که مسئله ای در بازار بورس به صورت اساسی تغییر پیدا کرده است.
حرکت خستگی و Volume
مورد بعدی که کمک میکند بفهمیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟ بگیریم، حرکات خستگی بازار است. در یک بازار صعودی یا نزولی، حرکت خستگی قابل مشاهده است. این حرکات عموما حرکات تند و شدید در قیمت ها است که افزایش شدید حجم معاملات سهم را نیز به همراه دارد. این موقعیت، سیگنالی مبنی بر پایان بالقوه یک روند در بازار بورس میباشد.
خوشبختانه کاهش قیمت ها زمانی که بازار در انتهای خود قرار دارد، تعداد بسیاری از سرمایه گذاران را تحت فشار قرار میدهد. نتیجه این امر، نوسان و افزایش حجم معاملات سهم خواهد بود. پس از این که در این موقعیت قله ای در نمودار به وجود آمد، کاهشی در Volume رخ خواهد داد، اما برای تشخیص اینکه این حجم معاملات قرار است چگونه در روزها، هفته ها و ماه ها عمل کند، به راهنماهای دیگری برای بررسی نیاز خواهد بود.
علامت ترقی
علامت های ترقی در نمودارهای حجم معاملات سهم، دیگر عامل موثری است که کمک میکند چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. Volume نیز در تعیین این علامت ها بسیار تاثیر گذار است. برای مثال، تصور کنید حجم معاملات سهم در یک موقعیت کاهش قیمت، افزایش می یابد و پس از آن مقدار قیمت به دلیل یک حرکت به سمت پایین، بالاتر می رود. اگر قیمت در زمانی که حرکت به سمت پایین رخ داد، کمتر از میزان قبل که کم بود، نشود و همچنین جحم معاملات سهم نیز در سقوط دوم کاهش یابد، علامت ترقی به عنوان یک سیگنالی برای حرکات بعدی سرمایه گذاران قابل تشخیص است.
حجم معاملات سهم و برگشت قیمت
بعد از اینکه قیمت برای طولانی مدت به سمت بالا یا پایین حرکت کرده است، اگر قیمت شروع به تغییرات اندک کند و به همراه آن حجم معاملات سهم سنگین باشد، این موقعیت سیگنالی مبنی بر این است که روند برگشت در حال انجام است و مسیر قیمت میتواند تغییر نماید.
تغییر ناگهانی در برابر تغییر ناگهانی دروغین
ابتدای زمانی که تغییر ناگهانی به هنگام تغییر قیمت رخ میدهد (حتی در دیگر الگوهای نموداری)، افزایش حجم معاملات سهم، سیگنالی است تا قدرت حرکت یا مسیر را نشان دهد. تغییرات جزئی در Volume یا کاهش آن در تغییرات ناگهانی، نشان دهنده عدم سودآوری و تغییر ناگهانی دروغین میباشد.
تاریخچه حجم معاملات سهم
یکی دیگر از راه هایی که کمک میکند تا متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، توجه به تاریخچه این اندیکاتور از گذشته تا کنون است. البته توجه داشته باشید که بررسی اطلاعات و داده های حجم معاملات سهم ۵۰ سال گذشته با امروز، تحلیل اشتباهی را به شما خواهد داد. هر چه اطلاعات مورد بررسی امروزی تر باشند، تحلیل شما نیز بهره وری و کارآیی بیشتری خواهد داشت.
حال که متوجه شدیم حجم معاملات سهم چگونه و به چه شکل در بازار سیگنال میدهند، بهتر است با اندیکاتورهای Volume آشنا شویم. در این صورت دریافت سیگنال ها نیز کار ساده تری خواهند شد.
سه اندیکاتور مهم در حجم معاملات سهم
اندیکاتورهای حجم معاملات سهم، فرمول های ریاضی هستند که در بیشتر پلتفرم های نموداری برای شما نشان داده میشوند. هر اندیکاتور از فرمول متفاوت و به خصوص خود استفاده میکند. سرمایه گذاران نیز میبایست متناسب با رویکرد و اهداف خود در بازار بورس، مناسب ترین اندیکاتور را برای خود انتخاب نمایند. وجود و انتخاب اندیکاتورها ضروری نیست، اما میتوانند پروسه تصمیم گیری در معاملات و بازار را آسان نمایند.
در این زمینه اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که در ادامه با دو عدد از آنها آشنا خواهیم شد:
- شاخص حجم تعادلی: اندیکاتور یا شاخص حجم تعادلی (On Balance Volume) یکی از ساده ترین و موثرترین اندیکاتورها است. حجم معاملات سهم زمانی اضافه میشود (با عددی دلخواه) که بازار بالاتر میرود یا در زمانی که Volume پایین است به هنگامی که بازار پایین می آید. این امر یک مجموع در حال اجرا را فراهم می آورد و همچنین سیگنالی بر این مبنا است که سهام در حال جمع شدن میباشد.
علاوه بر آن، این مسئله، نشان دهنده واگرایی نیز میتواند باشد؛ برای مثال، در شرایطی که قیمت ها افزایش می یابند، اما حجم معاملات سهم با میزان بسیار کمی افزایش خواهد داشت یا حتی میتوانند شروع به نزول داشته باشند.
- جریان پول چایکین: یکی از مواردی که کمک میکند تا در بیابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم: اندیکاتور جریان پول چایکین است. افزایش قیمت ها باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
کاربرد این اندیکاتور نیز همین است؛ اینکه در گسترش Volume در زمانی که قیمت ها به بالاترین یا پایین ترین میزان خود در روز میرسد تمرکز میکند. همچنین برای نقطه قوت مربوطه نیز مقداری را فراهم می آورد.
به صورت کلی، حجم معاملات سهم به سرمایه گذاران کمک میکند تا مقدار حرکت یا جنبش اوراق بهادار را شناسایی کنند و رویه حرکت آن را تایید نمایند. اگر حجم معاملات سهم افزایش یابد، قیمت ها نیز عموما در مسیر قبلی خود به حرکت ادامه میدهند. همچنین اگر یک اوراق بهادار به افزایش خود تا جایی ادامه دهد که در نمودار به قله برسد، حجم معاملات اوراق بهادار نیز باید افزایش پیدا کند و بر عکس.
علاوه بر آن، حجم معاملات سهم میتواند سیگنالی برای تشخیص احتمال سودآوری برای سرمایه گذاران باشد؛ اینکه سهام یا اوراق خود را بفروشند یا نگه دارند؛ بنابراین Volume ابزاری مهم و کاربردی برای مطالعه و بررسی روند بازار است و همانطور که در بالاتر عنوان شد، راه های بسیاری برای تشخیص این امر وجود دارند.
راهنمای بالا، پایه ای ترین راهنمایی است که میتوانید به هنگام تصمیم گیری در معاملات خود استفاده نمایید و متوجه شوید چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. تشخیص روند و حرکت بازار و قیمت ها در این پروسه بسیار کمک کننده خواهند بود. از این رو، اگر به دنبال سرمایه گذاری در بورس هستید و مایل اید تا با به کار گیری اندیکاتور حجم معاملات سهم، برای خرید یا فروش سهام تصمیم گیری کنید، با متخصصین این حوزه در تماس باشید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. این کار برای همه افراد موثر و سودده نخواهد بود.
حجم معاملات سهم در بورس
حجم معاملات سهم در بورس به معنی میزان معاملات انجام شده در طول یک دوره زمانی خاص مثلا روزانه یا هفتگی است. بالا رفتن و یا پایین آمدن حجم معاملات سهم باعث میشود معامله گران تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. حجم معاملات همیشه مقدم بر قیمت معاملات است اما این دو با یکدیگر مرتبط هستند. برای دیدن نمودار حجم معاملات می توانید به سایت رسمی بازار بورس ایران مراجعه کنید و در آن مشاهده خواهید کرد که مثلا حجم معاملات انجام شده یک شرکت در طول یک هفته پیش به چه شکل بوده است . در این نمودارها بالا رفتن حجم نمودار با رنگ سبز نشان داده می شود و افت حجم معاملات با رنگ قرمز.
اینکه اگر حجم معاملات بالا رود و زمان خوبی برای فروش سهم است یک اشتباه بزرگ است که بسیاری از معامله گران تازه کار مرتکب می شوند. برای تصمیم گیری در این مورد نه تنها باید به نمودار حجم نگاه کرد ، بایستی نمودار قیمت سهم شرکت مورد نظر را نیز مورد بررسی قرار داد. زیرا چگونه از معاملات نوسانگیری سود کنیم؟ گاهی با بالا رفتن قیمت حجم معاملات پایین می آید و این نشانه خوبی است برای اینکه متوجه شویم این حرکت صعودی قرار نیست به سود بیانجامد. اما اگر قیمت بالا رفت و حجم معاملات نیز همزمان بالا برود نتیجه میگیریم ارزش سهام این شرکت قرار است تغییراتی مثبت داشته و ارزش آن بالاتر هم برود که در این صورت معامله گران با تجربه متوجه این سیگنال شده و اقدام به خرید می کنند اما معامله گران تازه کار دقتی در این زمینه ندارند.
همچنین اگر حجم معاملات بالا برود اما قیمت در سطح پایینی قرار بگیرد باز هم سیگنالی مثبت محسوب میشود و خبر از این میدهد که قرار است ارزش این سهم در آینده سیر صعودی داشته باشد و خرید این سهم می تواند منجر به سود خوبی شود. در هر صورت به یاد داشته باشید که هرگاه برای بررسی حجم سهام اقدام میکنید همزمان نمودار قیمت را در همان بازه زمانی مورد بررسی قرار دهید. از آنجا که نمودار حجم معاملات نشان دهنده روند است، به یاد داشته باشید بررسی این نمودارها می تواند در تشخیص الگوها کمک کننده باشد. زیرا نمودار خوانی حجم معاملات با تحلیل تکنیکال در ارتباط است. از آنجا که در تحلیل تکنیکال ما به بررسی الگوها از جمله الگو های کلاسیک مثل: الگوی پرچم، سر و شانه، فنجان و … میپردازیم، نمودار حجم معاملات نیز می تواند برای تشخیص الگوها به ما کمک کند تا بتوانیم بهتر تصمیم گیری کنیم.
پس با این تفاسیر باید دقت داشته باشیم که حجم معاملات در بازار بورس و مشاهده نمودار آن برای تصمیم گیری امری بسیار ضروری است و البته در کنار مشاهده و بررسی نمودار حجم بایستی به قیمتها در یک روز یا یک هفته دقت نظر داشته باشیم. یک اشتباهی که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها می دانند باید نمودار حجم را بررسی کنند اما بازده زمانی را مشخص نمی کنند یا بر فرض این بازده را بسیار طولانی در نظر میگیرند مثلا برای یک سال یا حتی بیشتر.
در حالی که برای تصمیم گیری برای خرید یا فروش این نمودارها تنها می توانند در بازه یک روزه یا یک هفته به ما کمک کنند زیرا تغییرات حجم معمولا ناگهانی صورت میگیرد و ممکن است یک روزه حجم معاملات به صورتی کاملا ناگهانی و به طرز عجیبی بالا برود و یا پایین بیاید، اینجاست که باید برای خرید یا فروش اقدام کرد. منظور همان تغییر ناگهانی است که ما به دنبال آن هستیم.