همه چیز درباره الگوهای شمعی

الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
الگوهای پرکاربرد و محبوب شمعی در نمودار ( تحلیل تکنیکال )
نمودارهای شمعی یکی از رایجترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمت است. قرن ها توسط بازرگانان سرمایه گذار برای یافتن الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا خواهد رفت. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعی که ممکن است روند آینده را نشان دهند آورده شده است. برای بهتر فهمیدن این مقاله راهنمای مطالعه نمودارهای شمعی را حتما بخوانید.
نحوه استفاده از الگوهای شمعی
الگوهای شمعی بی شماری وجود دارد که معامله گران میتوانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار از آنها استفاده کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است بینشی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد. برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر، ادامه یا عدم تصمیم گیری باشند.
توجه به این نکته بسیار ضروری است که الگوهای شمعی لزوما به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. در عوض آنها راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید میباشد. این ویژگی میتواند زمینه ای برای الگوی فنی نمودار باشد اما همچنین میتواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل فراهم آورد.
به طور خلاصه مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار الگوی شمعی هنگامی بسیار کارآمد خواهد بود که با سایر روش های تجزیه و تحلیل و تکنیک های بازاریابی ترکیب شود. این تکنیک ها ممکن است شامل روش ویکوف، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشند. همچنین میتواند شامل شاخصهای تجزیه و تحلیلهای فنی TA، مانند خطوط روند، میانگین متحرک، شاخص مقاومت نسبی RSI، باندهای بولینگر، ابرهای ایچیموکو، Parabolic SAR یا MACD باشد.
الگوهای شمعی صعودی (BULLISH)
چکش
یک شمعدان با یک فیتیله بلند به سمت پایین در پایین ترین قیمت فروخته شده، دقیقا به طوری که فیتیله پایینی حداقل دو برابر بدنه میباشد. با یک بدنه کوچک دقیقا مانند یک چکش نشان دهنده این است که، اگرچه فشار فروش بسیار زیاد بوده است اما نشان دهنده این میباشد که گاوها قیمت را تا نزدیک مقاومت بازگردانده اند. چکش میتواند قرمز یا سبز باشد اما در هر صورت نشان دهنده واکنشی شدید از سوی گاو نر میباشد.
چکش معکوس
این الگوی شمعی نیز دقیقا به همین شکل است که نامیده شده است. یک چکش که سر آن به سمت پایین میباشد، اما دارای یک فیتیله بلند به سمت بالا . چند برابر بدنه میباشد. اندازه فیتیله فوقانی باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
یک چکش معکوس معمولا در پایین یک روند نزولی رخ میدهد و ممکن است نشان دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا باشد. فیتیله فوقانی که قیمت ادامه حرکت نزولی خود را متوقف کرده است. حتی اگر فروشندگان در نهایت موفق به پایین آوردن آن در نزدیکی فضای باز شده باشند. به همین ترتیب چکش معکوس همه چیز درباره الگوهای شمعی ممکن است نشان دهد که خریداران به زودی ممکن است کنترل بازار را به دست آورند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید تشکیل شده از سه شمعدان سبز متوالی که همه در امتداد بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر یا کمی بالاتر از حد اتمام شمع قبلی بسته میشوند. در حالتی ایده آل، این شمعدانها نباید دارای فیتیلههای طولانی مدت باشد. این نشان میدهد که فشار خرید مداوم باعث افزایش قیمت میشود. از اندازه شمعها و طول فیتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد احتمال ادامه یا اصلاح احتمالی استفاده کرد.
هارامی گاوی
هارامی صعودی یک شمع بلند قرمز است و به دنبال آن یک شمع کوچک سبز وجود دارد که کاملا در بدن شمع قبلی موجود است. هارامی گاوی میتواند در طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد حرکت فروش در حال کند شدن است و ممکن است در حال پایان باشد.
الگوی شمعی نزولی (BEARISH)
مرد آویزان
مرد آویزان معادل نزولی یک نمدار شمعی چکشی است. به طور معمول در انتهای روندهای صعودی با بدنی کوچک و فیتیله ای بلند و پایین شکل می گیرد. فیتیله پایین رونده نشان میدهد که فروش بالایی وجود داشته است اما گاوها موفق شده اند کنترل را پس بگیرند و قیمت را بالا ببرند. با در نظر داشتن این نکته پس از یک روند صعودی طولانی مدت، فروش ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه گاوها به زودی کنترل بازار را از دست میدهند عمل میکند.
ستاره دنباله دار
ستاره دنباله دار از یک نمودار شمعی ساخته شده است که دارای یک فیتیله بالایی بلند است، یک فیتیله پایینی کوچک یا بدون آن است و البته یک بدنه کوچک، ایده آل در نزدیکی سطح پایینی است. ستاره دنباله دار، شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما در پایان روندی صعودی شکل به خود میگیرد.
این نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح خود رسیده است، اما پس از آن فروشندگان کنترل خود را در دست گرفته اند و قیمت را به عقب بازگردانده اند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمعدان بعدی برای تایید و اصلاح الگو منتظر بمانند.
سه کلاغ سیاه
سه کلاغ سیاه از سه نمدار شمعی قرمز متوالی ساخته شده اند که در بدن شمع قبلی باز میشوند و در سطح پایین تر از شمع قبلی بسته میشوند. دقیقا معادل نزولی یه سرباز سفید. در حالت ایده آل این شمعدان ها نباید فیتیله های طولانی تری داشته باشند. این امر نشان دهنده فشار فروش مداوم است که قیمت را پایین میآورد. از اندازه شمع ها و طول فیتیلهها میتوان برای ادامه راه روند را پیش بینی و قضاوت کرد.
ابر تیره (سایه ابر تیره)
الگوی پوشش ابر تیره از یک نمودار شمعی قرمز تشکیل شده است. که در بالای قسمت شمع سبز قبلی باز خواهد شد. اما سپس در زیر نقطه میانی آن شمع بسته می شود. اغلب با حجم زیادی همراه است که نشان می دهد که حرکت ممکن است از حال وارونه به سمت نزولی تغییر کند. تاجران ممکن است برای تایید الگو منتظر شمع قرمز سوم بمانند.
الگوهای شمعدان برای حداقل معامله هر معاملهگر ضروری است، حتی اگر مستقیما آنها را در استراتژی معاملاتی خود قرار ندهد. اگرچه آنها بدون شک میتوانند برای تجزیه و تحلیل بازارها مفید باشند، اما لازم به یادآوری است آنها بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی نیستند. آنها در عوض نیروهای خرید و فروش را منتقل میکنند و در نهایت بازارها را هدایت میکنند.
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد همه چیز درباره الگوهای شمعی خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري همه چیز درباره الگوهای شمعی سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام همه چیز درباره الگوهای شمعی می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازههای زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش میگذارند.
این موارد باعث شده است که آنها در برابر میلههای ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند.
کندلها، الگوهایی میسازند که میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی میافزاید.
ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معاملهگران برنج ژاپنی، برمیگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معاملهگران امروزه از این الگوها استفاده میکنند.
الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) میباشند.
بهعلاوه، الگوهای تک میلهای، مانند دوجیها (doji candlestick) و چکشها (hammer candlestick) میباشند، در بسیاری از استراتژیهای معاملهگری کوتاهمدت و یا بلندمدت استفاده میشوند.
نکات کلیدی:
- الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی میباشند، قرنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفادهشدهاند.
- الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده میشوند، از این الگوها میتوان به الگوی شمعی (three line stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
- هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنالهای تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.
اتکاپذیری الگوهای شمعی
تمامی الگوهای شمعی بهخوبی کار نمیکنند. محبوبیت بالای آنها، باعث کاهش اتکاپذیری آنها شده است زیرا ساختار آنها توسط صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتمهای استفادهشده توسط آنها، شکسته میشود.
بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالایشان برای معامله در مقابل سرمایهگذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده میکنند.
به بیان دیگر، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، از نرمافزارها جهت ایجاد یک تَله برای معاملهگرانی که منتظر نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده میکنند.
هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل میگیرند، که فرصتهای معاملاتی را برای سود کوتاهمدت و یا بلندمدت فراهم میکنند.
در این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداختهایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان دادهاند.
هر یک از این الگوها به کندلهای اطراف خود بستگی دارند و در پیشبینی حرکات قیمت بهسطوح بالاتر و یا پایینتر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی میباشند:
- آنها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده میشوند کار میکنند، نمودارهایی که میتوانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
- قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر، کاهش مییابد.
عملکرد کندل استیک
این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ ردهبندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) میباشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد میدهد:
- بازگشت – الگوهای بازگشتی شمعی میتوانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیشبینی کنند. – الگوهایی که نشاندهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، میباشند.
در مثالهای زیر، کندلهای توخالی سفید نشاندهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن میباشد، در حالی که کندلهای سیاه رنگ نشاندهندهٔ پایینتر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.
الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)
الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی بهحساب میآید که در طی یک روند نزولی شکل میگیرد.
هر یک از کندلهای تشکیلشده در این الگو، دارای کف پایینتر میباشند و در محدودهای نزدیک به پایین کندل بسته میشوند.
کندل چهارم در محدودهای پایینتر از تمامی کندلها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدودهای بالاتر از کندل اول بسته میشود.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیشبینی میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامهدهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل میشوند – شناسایی میشود.
این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایینتر را پیشبینی خواهد کرد، که خود میتواند نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگتر باشد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمتها را در حدود 68 درصد از مواقع، بهدرستی پیشبینی کرده است.
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)
الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی شروعشده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال میشود.
این الگو، نزول قیمتها به سطوح پایینتر را پیشبینی میکند، حرکت نزولیای که خود میتواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگتر شود.
نزولیترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل میگیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شدهاند را به تله بیاندازند.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمتها را با موفقیت 78 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)
الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی میباشد که با یک کندل سفید بلند شروع میشود.
کندلی که روند صعودی را به قلههای جدید میرساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمتها نیز میشود.
اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمتها شکست میخورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک میشود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل میگیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل میشود.
این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیشبینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگتر را نیز نشان میدهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمتها با دقت 72 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)
الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
در ابتدای شکلگیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمیتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، که باعث شکلگیری یک کندل دوجی میشود.
کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم میباشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم همه چیز درباره الگوهای شمعی که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل میکند.
این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قلههای بالاتر را پیشبینی میکند. همچنین احتمال شکلگیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگتر وجود دارد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، صعودی بودن روند قیمتها را به همه چیز درباره الگوهای شمعی درستی پیشبینی کند.
جمعبندی
الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکتکنندگان بازار را به خود جلب کردهاند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند.
خوشبختانه، آمار ارائهشده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش صادر میکنند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
آموزش جامع و کامل کندل شناسی با PDF کتاب جزوه
آموزش کندل شناسی با PDF کتاب جزوه کندل استیک الگوهای شمعی ژاپنی
الگوی شمعی چیست
طبق تحلیل تکنیکال قدمت این الگوی شمعی به 200 سال قبل در کشور ژاپن بر می گردد که از آن برای تحلیل قیمت برنج استفاده می شد. بر اساس الگوهای شمعی این الگوها به شکل تک شمعی و یا چند شمعی وجود دارد که معمولا تعداد آن ها از 5 شمع بیشتر نمی شود. اکثر اوقات از این الگوها جهت معین کردن نقطه های بازگشتی مورد استفاده قرار می گیرد.
نام دیگر الگوهای شمعی کندل استیک است که در تحلیل های تکنیکال برای نمایش قیمت ها و یا رسم نمودارها استفاده می شود. در صورتی که از الگوی شمعی به صورت تکی استفاده شود از نحوه ی ترکیب آن با همدیگر و نمایش آن به عنوان ابزاری جهت تجزیه و تحلیل و حدس آینده ی بازارهای مالی استفاده می شود. از عمده ترین دلایلی که موجب محبوبیت این الگو و نمودار در بین افراد تحلیل گر شد این است که استفاده از آن بسیار راحت بوده و حالت های نزولی و صعودی در هر الگو کاملا واضح است.
تشکیل الگوها زمانی دارای معنا می شود که در آن تغییرات قیمت دارای روند مشخصی بوده یا به حالت صعودی و یا به حالت نزولی است. در صورتی که این روند تغییرات دارای حالتی نبود استفاده از الگوهای شمعی به صورت برگشتی با تمدیدی دارای معنایی نخواهد بود. به بیان ساده تر باید گفت که الگوی شمعی به عنوان زبان همه چیز درباره الگوهای شمعی اصلی بازار محسوب شده و مانند روانشناس رفتار خریدار و فروشنده است که در صورت کسب آگاهی و شناخت این الگو ها موجب ایجاد مهارت های سود آور در معامله گرها می گردد.
نحوه ی استفاده از الگوی شمعی به چه صورت است:
تعداد متعددی از الگوهای شمعی وجود دارد که معامله گر ها برای شناسایی مناطق از آن ها استفاده می کنند. نحوه ی استفاده از این الگوها به صورت زیر است
بعضی از الگوهای شمعی بینشی را درباره ی نحوه ی تعادل مابین فروش ها و خرید ها می تواند ارائه دهد. بعضی دیگر از این الگوها می تواند در مسیر حرکت روند ادامه داشتن و یا برعکس شده و با نبود نویان را نمایان کند. ذکر این موضوع شایان به ذکر است که الگوی شمعی به عنوان سیگنال برای خرید و یا فروش نمی باشد ولی نمایانگر ساختار بازار و با احتمالات پیدایش فرصت ها در آینده است.
برای همین علت است که به صورت مستمر بررسی و مشاهده ی این الگو ها در بازار همواره مفید و مثبت می تواند برای سرمایه گذاران باشد. به صورت مختصر اگر بخواهیم بگویم همانند هر ابزار دیگری که در تحلیل بازار وجود دارد الگوهای شمعی برای این که کاربردی قرار گرفته و یا سیگنال های درستی دریافت کند باید با بقیه ی روش ها و تاکتیک ها و شاخص ها همراه شود که از جمله ی این شاخص ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین متحرک
- شاخص قدرت نسبی
- باند بولینگر
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی
- ابر ایچیموکو
در ادامه مجموعه فایل های PDF درباره آموزش جامع کندل شناسی قرار گرفته است امیدواریم مورد رضایت شما عزیزان قرار گیرد .
پکیج آموزش تحلیل تکنیکال (2): مهارت در الگوهای شمعی
تحلیل فنی یا تکنیکال به صورت گسترده در میان تجار و متخصصین امور مالی مورد استفاده قرار می گیرد ، ولی در دانشگاهها از آن به عنوان یک شبه علم یاد می شود .
تکنیکال
تحلیل فنی یک تکنیک در بازار های مالی است که برای پیش بینی جهت گیری قیمت های اوراق بهادار در آینده از طریق بررسی داده های آماری گذشته بازار خصوصا در مورد قیمت انجام می شود. تحلیل فنی در حالت محض ، با فرض اینکه قیمت و حجم مهمترین و مرتبط ترین عامل ها برای تعیین جهت گیری آینده و عملکرد یک سهام و یا بازار خاص هستند ، فقط رفتار واقعی قیمت ها را مورد توجه قرار می دهد .
تحلیلگران فنی ممکن است مدلها و قواعد تجارتی را بکار گیرند که بر مبنای قیمتها و یا تبادل حجم ها استوار هستند . برخی از این مدلها و قواعد عبارتند از : شاخص نیروی نسبی ، میانگین های متحرک ، پسرفت ها ، همبستگی های درون بازاری و برون بازاری ، و در حالت کلاسیک شناسایی الگوهای نموداری .
با توجه به مشغله فراوان علمی، پژوهشی و اجرایی و در مقابل درخواست های مکرر حقیقی و حقوقی مبنی بر شرکت در دروه های آموزشی حقیر مقرر شد بسته های آموزشی مختلفی تهیه و روانه بازار گردد که در زیر نمونه ای از آن را مشاهده می کنید. این بسته آموزشی به مهارت در الگوهای شمعی به عنوان یکی از ضروری ترین مباحث پرایس اکشن اختصاص دارد که فهرست مطالب آن در زیر وجود دارد:.
تحلیل تکنیکال (2): مهارت در الگوهای شمعی
محتویات بسته آموزشی:
- دی وی دی مالتی مدیا قابل استفاده بر روی رایانه
- حدود 17 ساعت فیلم آموزشی و تمرین
سرفصل مطالب ارائه شده:
- سیر مطالعه یک تحلیل گر
- آشنایی با مبانی الگوهای شمعی
- الگوهای بازگشتی تک کندله
- الگوی چکش و انواع آن
- آشنایی با دوجی و انواع ان
- بررسی تک کندله ها در بازار
- بازگشتی های دو کندله
- الگوی پوشاننده و انواع آن
- هارامی و انواع آن
- انبرک کف و سقف
- دو کندله ها در بازار
- بازگشتی های 3 کندله
- ستاره و انواع آن
- بررسی 3 کندله ها در بازار
- دیگر الگوهای 3 کندله
- بازگشتی های چندگانه
- الگوهای ادامه دهنده
- ادامه دهنده های دو گانه
- ادامه دهنده های چندگانه
- الگوهای شکاف دار
- ترکیب کندل ها
- بازدهی الگوهای شمعی
- نواحی حمایت و مقاومت و کندل ها
- اهمیت قیمت پایانی کندل ها
- نحوه معامله با کندلها
- نحوه ورود در بازار
- طراحی حد زیان و روش های آن
- بررسی بازار
- مدیریت سرمایه بر اساس کندل ها
- رابطه کندل ها و میانیگن متحرک
- و رفتار قیمت MACD
- استوکاستیک در کندل ها
- مباحث کاربردی دیگر
- و……
- به علاوه بررسی نمونه های معاملاتی
بخشی از آموزش های ارائه شده در این پکیج آموزشی را از اینجا (کلیک کنید) ببینید ضمن اینکه در زیر نیز قسمتی از آن ارائه شده است.